مهاجرت نگران‌کننده پزشکان ایرانی؛ هندی‌ها، پاکستانی‌‌ها و بنگلادشی‌‌ها بر می‌گردند؟!

مهدی یاوری- پدیده مهاجرت به‌خودی خود، مسئله خوبی برای کشورهایی همچون ما محسوب نمی‌شود زیرا علاوه بر اینکه کاهش نیروهای انسانی ماهر را در بر دارد، کمبود نیروهای مشاغل مهم را نیز در پی دارد. در واقع یکی از ضروری‌‌‌ترین منابع هر نظام سلامت، سرمایه انسانی آن است و مهاجرت پزشکان به خارج به معنی […]

مهدی یاوری- پدیده مهاجرت به‌خودی خود، مسئله خوبی برای کشورهایی همچون ما محسوب نمی‌شود زیرا علاوه بر اینکه کاهش نیروهای انسانی ماهر را در بر دارد، کمبود نیروهای مشاغل مهم را نیز در پی دارد. در واقع یکی از ضروری‌‌‌ترین منابع هر نظام سلامت، سرمایه انسانی آن است و مهاجرت پزشکان به خارج به معنی از دست رفتن سرمایه انسانی است. یکی از این مشاغل مهم پزشکان هستند؛ جامعه پزشکی نخبگانی هستند که وجودشان برای هر کشوری غنیمت است و پر کردن خلأ آنان بسیار سخت و دشوار است. ایران نیز از قاعده کلی مهاجرت پزشکان مستثنی نبوده و نیست. آمار موجود، حاکی از شتاب گرفتن روند مهاجرت پزشکان عمومی و متخصص به کشورهای غربی، به‌خصوص آمریکا، کانادا و استرالیاست. در سنوات اخیر، مهاجرت پزشکان ایرانی به آمریکای‌شمالی بیشتر در قالب شرکت در برنامه‌های دستیاری تخصصی و آموزشی – پژوهشی و عزیمت آنان به استرالیا اغلب به انگیزه اشتغال به حرفه طبابت در رده پزشک عمومی و در مناطق نیازمند پزشک صورت گرفته است. بیش از دو سال است که بسیاری درباره مهاجرت پزشکان هشدار می‌دهند. آمار مهاجرت نخبگان و پزشکان همچنان روندی صعودی دارد؛ نخبگانی که پرورش‌شان برای کشور هزینه داشته و از دست ‌دادن‌ آن‌‌ها نیز هزینه‌ای گزاف‌تر به جامعه تحمیل می‌کند. ۳۰ هزار کادر درمان از دانشکده‌های علوم پزشکی درخواست صدور گواهی حُسن انجام کار داشته‌اند که مقصدشان کشور عمان بوده است. همچنین ظرف چهار سال گذشته ۱۶ هزار پزشک عمومی از کشور رفته‌اند و براساس گزارش سازمان بین‌المللی مهاجرت، میزان مهاجران ایرانی در سال ۲۰۲۲ میلادی، حدود دو میلیون‌ و ۸۰۰ هزار نفر بوده که نزدیک به ۳٫۳ درصد از کل جمعیت کشور را شامل می‌شود.

هندی‌ها، پاکستانی‌‌ها و بنگلادشی‌‌ها در ایران

قدیمی‌‌ها به‌خوبی حضور پزشکان هندی، بنگلادشی و پاکستانی در ایران را به خاطر دارند. پزشکانی که حتی زبان مردم را نمی‌فهمیدند. علاوه بر مرگ و میر بالای کودکان و زنان و مردان ایرانی تحت‌تأثیر بیماری‌هایی همچون سل، اسهال، دیفتری، کزاز و…، سالانه میلیارد‌‌ها دلار هم ارز برای اعزام بیماران به خارج صرف می‌شد. در سال‌های قبل از انقلاب اکثر پزشکانی که در معدود دانشکده‌های پزشکی کشور تربیت می‌شدند، برای ادامه تحصیل به آمریکا و کشورهای خارجی چشم داشتند. در نتیجه قاعده این بود که تعداد زیادی از فارغ‌التحصیلان پزشکی‌مان، برای ادامه تحصیل به خارج از کشور می‌رفتند و این درحالی بود که هنوز نسل جدید فارغ‌التحصیلان بعد از انقلاب و ورودی‌های بعد از سال‌های ۶۳ تا ۶۵، وارد عرصه خدمت نشده بودند. در نتیجه کشور با کمبود پزشک جدی مواجه بود و به اجبار برای جبران این کمبود، سال‌‌‌ها دست به سوی پزشکان هندی، بنگلادشی و پاکستانی که بعضاً دوره پزشکی‌شان را در چهار سال طی کرده بودند، دراز می‌کردیم و حتی اکثرشان هم با زبان فارسی و بومی ایرانیان آشنا نبودند. در شرایط آن روزهای ایران و اوایل انقلاب، زیرساخت‌های‌ پزشکی کشور هم ضعف‌ قابل توجهی داشتند. در چنین شرایطی بود که در ۳۱ شهریور ماه سال ۱۳۵۹ جنگ هم علیه کشورمان آغاز شد و مردم درگیر دفاع مقدس ‌شدند. جنگ تحمیلی هرچند که تهدید بزرگی برای کشور بود، اما فرصتی را ایجاد کرد تا هم پزشکی مملکت در کوره جنگ آب‌دیده شود و علاوه بر ایجاد شبکه عظیمی برای امدادرسانی به مجروحین جنگ، در عرصه تربیت پزشک و تحول در بهداشت و درمان هم گام‌ بردارد. بر همین اساس هم بود که به اذعان مسئولان سازمان جهانی بهداشت در آن زمان، جنگ تحمیلی ایران از معدود و یا حتی شاید تنها جنگی بود که در آن اپیدمی بیماری‌‌‌ها را شاهد نبودیم؛ چراکه بروز و شیوع بیماری‌ ارمغان نامیمون و معمول جنگ‌هاست.

مهاجرت پزشکان ایرانی

مسئله مهاجرت اعضای کادر درمان برای نخستین‌بار در دی‌ماه ۱۳۹۹ از سوی علی تاجرنیا؛ مشاور عالی وقت رئیس سازمان نظام پزشکی، در رسانه‌ها مطرح شد. او در گفتگویی اعلام کرد: «تنها در شهر آنتاریوی کانادا حدود ۴۰۰ دندانپزشک ایرانی مشغول به کار هستند». در شهریور سال گذشته نیز، محمدرضا ظفرقندی؛ رئیس وقت سازمان نظام پزشکی، از درخواست مهاجرت بیش از سه هزار پزشک در یک سال گذشته خبر داد. دیروز (شنبه) نیز عضو هیئت رئیسه کمیسیون بهداشت مجلس، مهاجرت سالانه ۱۰ هزار کادر درمان را اغراق‌آمیز دانست، گفت: نیروهای تعلیم دیده و متخصص در کشور کم نداریم اما نتوانستیم سازوکاری را برای ماندگاری و حفظ آن‌‌ها در مراکز دولتی یا خصوصی و در مقیاس بزرگ‌تر کشور اتخاذ کرد و این ضربه مضاعفی است که به نظام سلامت و مردم وارد می‌شود و نباید بی‌تفاوت از کنار آن گذشت. محمدعلی محسنی‌بندپی؛ در مورد برخی اظهارات مبنی بر مهاجرت سالانه ۱۰ هزار کادر درمان از کشور، گفت: ممکن است همه این ۱۰ هزار نفر به نظام پزشکی مراجعه کرده باشند و سابقه کار خوب و عدم وجود سوء‌پیشینه را دریافت کرده باشند اما این موضوع دال بر مهاجرت آن‌‌ها نیست. البته از ماه رمضان سال گذشته تاکنون از آخرین آمار مهاجرت‌‌ها بی‌خبر هستم. دریافتی کادر درمان متناسب با خدمتی که ارائه می‌کنند نیست و اگر تعرفه و خدمات نظام سلامت واقعی و متناسب با تورم باشد مشکلات کاهش خواهد یافت و کاهش مهاجرت‌‌ها و افزایش استقبال را در پی خواهد داشت.