حرفهای خودی و بیخودی برنامههای خوب، اجرای خوبتر! باور بفرمایید از آنجا که بسیاری از برنامههایی که برای اقتصاد کشور طراحی میشود، آنچنان خوب و درجه یک است که اصلاً نمیتوان برای آن حد و اندازهای تصور کرد، دلمان میخواست عنوان این بیخودیگویی امروز را میگذاشتیم، برنامههای فضایی، اجراهای کهکشانی، ولی با خود فکر […]
حرفهای خودی و بیخودی
برنامههای خوب، اجرای خوبتر!
باور بفرمایید از آنجا که بسیاری از برنامههایی که برای اقتصاد کشور طراحی میشود، آنچنان خوب و درجه یک است که اصلاً نمیتوان برای آن حد و اندازهای تصور کرد، دلمان میخواست عنوان این بیخودیگویی امروز را میگذاشتیم، برنامههای فضایی، اجراهای کهکشانی، ولی با خود فکر کردیم، این عنوان از نظر کسانی که از شرایط و امور و حجم شایستگی و مدبرانه بودن برنامهها و اجراها آگاه نیستند، غلو و بزرگنمایی میآید، برای همین از آنجا که شخصیت جنابمان و با گندهگویی و شعار و شوآف، فاصله بعیدی دارد، حتی از آنکه به اشتباه هم به چنین عنوان درخوری! منتسب بشویم هم دوری میجوییم و احتراز میکنیم!
مثال تا دلتان بخواهد داریم، از مردمیسازی اقتصاد و هدفمندی یارانهها و مدیریت نقدینگی و هزار و یک برنامه برای کنترل بازارهای خودرو و ارز و طلا و مسکن و خوراکیها و پوشیدنیها و تولید و کشاورزی و قسعلیهذا که هریک به تنهایی میتواند ما را در جایگاه برترینها در این کره خاکی برساند، از اجرا و عملیاتی شدن این برنامهها هم بهتر است چیزی نگویم که قطعاً باعث شعلهور شدن حسادت حاسدان و درد و رنج معاندان، الم و عذاب بدخواهان و شور و شعف خطرناک خلقا… خواهد شد!
راستش را بخواهید، آنقدر از خوبی و محاسن گفتهام و گفتهاند که بازگو کردنش، تکرار مکررات است و بهقول حضرت حافظ، هر دم آید غمی به مبارک بادم، که البته اهل دل میدانند که این غم با آن غم فرق دارد! اما خیلی دلمان میخواهد حالا که حرفش پیش آمد یکی دیگر از هنرنماییها و شعبدههای عزیزان مسئول و متولی و تصمیمساز و تصمیمگیر را عرض کنیم که از قضا فصل مشترک و نقطه اتصال قریب بهاتفاق برنامههاست و آن سنگینتر بودن کفه ترازو به طرف جناب دولت در طرحها، برنامهها و اجرائیات است و برای اینکه عزیزان اجرایی بتوانند بیشترین و بهترین خدمت را به خلقا… عامی جماعت بینوا داشته باشند، سعی وافر دارند در همه تصمیمات جوری برنامه بریزند و بهگونهای کار را جلو ببرند که خدایناخواسته ضرر و زیانی متوجه ایشان نشود چون فیالواقع سزاوار نیست که مردم در رفاه و آسایش و ناز و نعمت باشند ولی دولت در سختی و کسری و مصیبت، برای همین سعی وافر میشود که مسیر خدمتگزاری همیشه رهوار و باز بوده و ملت همیشه در صحنه همواره دست به جیب باشند و از مواهب جیبشان هزینههای خودشان و دولت را هم بدهند و اگر هم قرار است چیزی از طرف دولت به ایشان برسد، با مناعت طبع و خودگذشتگی و البته بزرگواری و مهربانی، در جیبهای خود را بدوزند که مبادا از همان عایدات قطرهچکانی، چیزی وصول شود!
اینکه روغن و شکر و آرد با جناب نیما در حال خداحافظی هستند و مانند گوشت و مرغ و برنج عطایش را به لقایش بخشیدند و دارو و نهاده هم در تردید ماندن و رفتن است تا مردم همچنان شرکای قابل اعتمادی برای دولت باشند، به تنهایی نمایی ماندگار از این است که با همه تدابیر سالیان گذشته، هنوز جیب خلقا…صدا میکند که باید برای آن فکری شود!
یکبار دیگر از همین تریبون عرض میکنیم که از نظر ما همه چیز در حالت گل و بلبلی قرار دارد، فقط لطفاً اگر برنامهای جهت کاهش ورودی و افزایش خروجی جیب ما در دست اقدام است، آن را زودتر اعلام فرمایید که بتوانیم با آن هماهنگ شویم که مبادا موجبات زحمت عزیزان اجرائی فراهم شود. همچنین دولتیان این همه تلاش و زحمت و سختی برای کاهش دم به ساعت نمودارهای تورمی و رکودی از خود نشان ندهد، چون خستگی حاصل شده و باعث تکدر احوال ایشان و رنجش ما عوامالناس دل نگران خواهد شد.
زیاده عرضی نیست فقط منباب مشت نمونه خروار، الساعه چندین و چند طرح و برنامه و اجرای درجه یک را معرفی خواهم کرد تا سیاهنماها و غُرزنان و منتقدان دایمی، چشمانشان گرد و دهانشان باز بماند و ما هم همچنان به تفاخر خود ادامه دهیم…!!
هوشنگخان
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.