حرفهای خودی و بیخودی بار اضافی بر دوش صنعت! ظاهراً بحث افزایش تولید گاز، اندک اندک در حال فراموشی است و برای همین عجالتاً اهتمام مسئولین مربوطه از تولید گاز به ذخیره کردن گاز توسط صنایع، معطوف گشته است. کلی هم مشوقهای قیمتی و تسهیلاتی در نظر گرفته شده که صنایع بزرگ و ایضاً […]
حرفهای خودی و بیخودی
بار اضافی بر دوش صنعت!
ظاهراً بحث افزایش تولید گاز، اندک اندک در حال فراموشی است و برای همین عجالتاً اهتمام مسئولین مربوطه از تولید گاز به ذخیره کردن گاز توسط صنایع، معطوف گشته است. کلی هم مشوقهای قیمتی و تسهیلاتی در نظر گرفته شده که صنایع بزرگ و ایضاً متوسطی که هر ساله بهخاطر کمبود گاز (که البته این سالها بهجای کمبود از عبارت لوکس و مجلسی «ناترازی» استفاده میکنند) در زمستان و فصل سرما دچار مشکل میشوند و حتی کار به تعطیلی این صنایع هم کشیده میشود، برای خودشان تأسیسات و امکانات ذخیره گاز سرپا کنند و گاز ارزان و فراوان را در تابستان بگیرند و در زمستان مصرف کرده و حالش را ببرند و هم تعطیلی و نیمهتعطیلی نداشته باشند و بازار به تیر غیب کمبود و یا گرانی مواجه نشود!
ظاهر کار که بهنظر چیز خوبی است و هیچ معضل و مشکلی به چشم مبارک جنابمان و لابد مسئولین امر نیامده است که چنین طرح و برنامهای را تدارک دیدهاند و اینکه صدای اعتراضی هم از صنایع شنیده نشده است، لابد دلیلی است بر کاردرستی و درجه یکی این ایده خلاقانه بینظیر و مشعشع!
بله بالاخره چه کاریه، وقتی که به جای آنکه با برنامهریزی و هدایت درست نقدینگی بتوانیم استخراج گاز را افزایش دهیم و یا زبانمان لال از درآمدهای دلاری صادرات گاز، چشمپوشی کنیم، عزیزان صنعتی و کارخانجات را با مهر و محبت، ترغیب و تشویق میکنیم که بروند تأسیسات و مخازن غولآسای ذخیره گاز بسازند و بعد از آن هم جیکجیک مستونشون به راه باشه و هم کار و بار و فکر زمستونشون برقرار!
یکی هم این وسط نمیپرسه چرا با این دو دو تا چهارتای به این شفافی و سادگی و البته خارقالعاده، چرا صنعتیها به سراغ ذخیرهسازی نمیروند و تشویق و تسهیلات مصوب و پیگیریها آنقدری که باید جواب نداده و حتی دیده شده که کار به توصیه و انذار و تذکر هم رسیده است!
راستش را بخواهید نمیدانیم که این حجم از هزینه برای ساخت ذخایر و حمایتهای مربوطه چرا نباید برای تولید گاز هزینه شود و به هرحال این ناترازی شیک و مجلسی چه موقع قرار است تمام شود و رسماً و اساساً عزیزان برنامهای تصمیمساز و تصمیمگیر، افق روشنی برای این اتفاق میبینند و یا خیر! ما که فکر میکنیم این ایده ذخیرهسازی، از آنجا تشریففرما شده است که کسی امید ندارد به این زودیها مشکل کم و کسری گاز در زمستان حل و فصل شود، وگرنه اگر قرار باشد احداث چند هزار همت مخزن و تجهیزات و تأسیسات برای ذخیرهسازی از جیب کشور و بیتالمال و یا سرمایه بخش خصوصی هزینه در برداشته باشد و پس از چند سال کمبود گاز برطرف شود، این همه هزینه و سازه و تجهیزات از دور خارج شده و بلااستفاده میشود!
با یک حساب سرانگشتی، فهم ما اینجور میرسد که بحث رسیدن یا نرسیدن به تولید کافی گاز و از بین رفتن ناترازی، موضوع فرعی است و چه امروز کمبود و چه فردای فراوانی، توفیر چندانی به حال صنعت نخواهد کرد و یحتمل صادرات آینده جایگزین کمبود اینروزها خواهد شد و چه بهتر که صنعت فکری به حال خودش کرده و پیشاپیش دست در جیب مبارک کرده تا جبران کمکاریهای دیگران را نماید و کموکسریها به چشم نیاید و کسی عارض نشود!
ما که میگوییم لااقل یک نفر مسئول مطلع چند دقیقه وقت مبارک خود را به خلقا… بدهد و براساس آمار و طبق نمودار و وفق برنامهها، نشان دهد که وضعیت تولید و مصرف و صادرات از دیروز تا فردا چگونه بوده و خواهد بود و این طرح ذخیرهسازی کجای این معادله قرار دارد و مهمتر از همه اینکه هزینههای سر به فلک کشیده ذخیرهسازی و نگهداری تأسیسات مربوطه، در قیمت تمام شده تولید و به تبع آن قیمت محصولات عرضه شده به مردم، توفیری دارد و اگر دارد، قرار است باز هم میهمان جیب ملت همیشه در صحنه باشیم یا فکری برایش شده است؟!
هوشنگخان
دیدگاه بسته شده است.