نان گران نمی‌شود!

چرا این‌طور نگاه می‌کنید، مگر حرف اشتباه و یا شاخ‌داری گفتم که چشمان مبارک را گرد فرموده و خنده تلخ میزبان صورت چون ماهتان شده است؟ مقامات بلندمرتبه وزارت کریمه جهادکشاورزی این سخن چون دُر و گهر را فرمایش کرده‌اند، به من یک لاقبای بچه هوشنگ چرا گیر می‌دهید؟! البته این را هم بگویم که […]

چرا این‌طور نگاه می‌کنید، مگر حرف اشتباه و یا شاخ‌داری گفتم که چشمان مبارک را گرد فرموده و خنده تلخ میزبان صورت چون ماهتان شده است؟ مقامات بلندمرتبه وزارت کریمه جهادکشاورزی این سخن چون دُر و گهر را فرمایش کرده‌اند، به من یک لاقبای بچه هوشنگ چرا گیر می‌دهید؟!

البته این را هم بگویم که عزیزان مسئول پر بیراه هم نگفته‌اند، حالا شما چه بخندید، چه گریه کنید و چه از غصه زانوی غم در بغل بگیرید و یا از شدت استیصال سر مبارک را بر دیوار بکوبید، در اصل مطلب هیچ فرقی نکرده و نخواهد کرد، از ابتدای سال تاکنون هیچ مجوزی برای افزایش آرد و نان داده نشده است، داده نمی‌شود و داده هم نخواهد شد، والسلام و نامه تامام!

البته ظاهراً سخنان بزرگواران مربوطه ناظر به این است که سازمان‌های غیرمرتبط با آرد و نان تاکنون هیچ مجوزی برای افزایش قیمت نداده‌اند وگرنه با فهم هوشنگ‌خانی ما اینکه در سطح شهر و دیار ما نان در عرض سه، چهار ماه اخیر قله‌های قیمتی را پیموده است و لیست قیمت تأیید شده با مهر و امضای اتحادیه‌ها و دیگر سازمان‌های مرتبط نظارتی بر سر نانوایی‌‌ها خودنمایی می‌کند، قاعدتاً و لابد معنی و مفهومی به‌غیر از آنچه بزرگواران کشاورزی می‌فرمایند دارند، شاید هم ما دچار تخیل و توهم قیمتی شده‌ایم و خودمان خبر نداریم!

آهان، تازه یادم افتاد، شاید قصه کلاً چیز دیگری است و عزیزان متولی در وزارت عظیمه و جلیله جهادکشاورزی دامت افاضاته، منظورشان عدم مجوز برای گران شدن آرد و نان دولتی است و ما بینوایان خلق‌ا… جماعت، بدون اندکی تأمل و تدبر یکراست به سراغ قیمت نان نیمه‌دولتی و آزادپز و ایضاً آزاد و یله و ر‌‌هاپز رفتیم و با دنبال کردن سیر صعودی قیمت آنها، ناخواسته، نسنجیده و نپخته، فرمایش ایشان را زیر سؤال بردیم، اوف بر ما!

راستش را بخواهید در منطقه‌ای که ما زندگی می‌کنیم، روزگاری کلی نانوای دولتی‌پز وجود داشت، کمی کمتر نان نیمه‌دولتی‌پز تشریف داشت و خیلی کمتر نانوایی‌های آزادپز حضور داشتند، و قیمت نان‌های داخل سوپری‌‌ها هم چیزی مابین قیمت نان‌های نیمه‌دولتی و آزادپز قیمت می‌خورد. اما در یک فرآیندی خیلی پیچیده، حساب شده، سرراست و تکلیف معلوم کن، این معادله در عرض یکی، دو سال و اصل قصه هم در عرض همین چند ماه اخیر کلاً زیر و زبر شد.

نانوایی دولتی‌پز که آنقدری کم و نادر شده است که با توجه به صف‌های طویل در مقابل این نانوایی‌ها، اشتغالزایی جدیدی در حال شکل‌گیری است و آن ایستادن در صف و خرید نان دولتی و فروش آن به شخص ثالث با قیمتی که نه سیخ بسوزد و نه کباب، می‌باشد که هر کسی را یارای این کار نیست!

خیلی از نانوایی‌هایی نیمه‌دولتی‌پز هم که با شور و اشتیاق (شما بخوانید زور و اجبار) به خیل آزادپز‌‌ها پیوسته و کار تیمی منسجمی را رقم زده‌اند که نان به‌صورت زیاد و فَت و فراوان در دسترس مردم باشد به‌صورتی‌که، از فرط بیکاری و کم مشتری، کار به نیمه‌تعطیلی کشیده شده است.

در همین چند ماهه هم، قیمت این نان‌های آزاد یکدفعه دچار تورم غیرمجوز خودجوش گردید تا آنجا که طبق حساب و کتابی که جنابمان انجام داده است، از یک‌طرف، با این مشغله و گرفتاری‌هایی که اکثر ما مردم داریم، در صف نان دولتی ایستادن، نتیجه‌‌اش از دست دادن شغل و کسب و کار خودمان می‌شود و از طرف دیگر خرید نان آزاد هم با این قیمت‌های جدید، برای یک خانواده چهار نفره چیزی حدود ماهی یک میلیون تا یک میلیون خرده‌ای، خرج برمی‌دارد. یعنی یک‌ششم کل حقوق اداره کاری!

آن خیلی آزاد و یله و رهایی‌‌ها که عرض کردم، می‌شود نان‌های سر درآورده از سوپرمارکت‌‌ها که قیمتش نسبت به روزگاری نه‌چندان دور ۵۰ درصدی رشد و نمو داشته است و خبر خوش اینکه تاکنون هیچ مجوزی برای افزایش قیمت آرد و نان داده نشده و نظارت کامل بر بازار حاکم و اینها که ما گفتیم، همه کشک است!

هوشنگ‌خان