درد دل بنزینی!

                                            حرف‌های خودی و بی‌خودی درد دل بنزینی! اینکه این روز‌ها بحث بر سر این است که سهمیه بنزین به خودرو‌ها داده شود یا به اشخاص تا بیشتر و بیشتر به عدالت بنزینی نزدیک بشویم و یکی می‌گوید خوب است، دیگری از بدی آن حرف می‌زند، مسئولی تعریف و تمجید می‌کند و اجرای موفق در […]

                                            حرف‌های خودی و بی‌خودی

درد دل بنزینی!

اینکه این روز‌ها بحث بر سر این است که سهمیه بنزین به خودرو‌ها داده شود یا به اشخاص تا بیشتر و بیشتر به عدالت بنزینی نزدیک بشویم و یکی می‌گوید خوب است، دیگری از بدی آن حرف می‌زند، مسئولی تعریف و تمجید می‌کند و اجرای موفق در جزیره کیش را مَثل می‌زند، مدیری از ضعف و نقص و نبود زیرساخت و قس‌علیهذا می‌گوید، باید عرض کنیم که اینکه بالاخره برای عدالت در توزیع یارانه بنزین بحث‌ها در حال جدی شدن است، خوب است خیلی هم خوب است.

اما اگر قرار بر این است که مثل آن هدفمندی یارانه‌های دهه گذشته و همین مردمی‌سازی اقتصاد سال گذشته، همه دعوا‌ها بر سر این است که جناب استاد دولت، پول کمتری خرج کند و جیب‌های خلق‌ا… همیشه در صحنه، این‌بار هم تاوان تصمیمات هدفمندی و مردی‌سازی و عدالت یارانه‌ای و ساماندهی را نقداً بدهد و بعد از چند وقت هم اصلاً کسی یادش نیاید که آن یارانه ۴۵۰۰۰ تومانی، الان باید به قاعده چندین میلیون رشد و نمو کرده باشد و حتی آن ۳۰۰ هزار تومان سال گذشته هم، عجالتاً و فقط کفاف گران شدن یک قلم یا نهایتاً دو قلم از صدر تا ذیل کالا‌ها و محصولات سر به فلک کشیده را می‌کند و هنوز که هنوز است، سفت و محکم بر همان مبلغ باقی مانده و کسی هم لااقل برای خالی نبودن عریضه و حفظ ظاهر هم که شده، برای ترمیم و ارتقاء و متناسب کردنش با افزایش هزینه‌های واقعی مردم، قدم پیش نمی‌گذارد که نمی‌گذارد!

هر کدام از اقلام گوشت و مرغ و تخم‌مرغ و نان و شکر و لبنیات و پوشاک و ابزار و لوازم‌یدکی و تایر و مسکن و خودرو و اجاره خانه و حتی میوه و تره‌بار و رُب و سُس و نوشابه و مواد پروتئینی و کنسرو و هزار و یک قلم دیگر را که دوست دارید انتخاب کنید، ببینید نسبت به دو سال پیش یعنی شهریور ۱۴۰۰ که مثلاً قرار است جوری یارانه داده شود که قیمت‌ها با آن زمان برابری کند، چند درصد و چند برابر شده است، بعد بگذارید کنار یارانه ۳۰۰ هزار تومانی ببینید یاد فیل و فنجان یا بهتر عرض کنیم، کاه و کوه می‌افتید یا خیر!

بر همین سیاق عرض می‌کنم که عزیزانی که در حال چانه‌زنی بر سر دادن سهمیه به شخص هستند یا خودرو، اگر پس‌زمینه ذهن مبارکشان این است که این‌بار هم لحاف ملا بشود بلاگردان هزینه‌های دولت و دست آخر چهار ریال به‌عنوان مابه‌التفاوت بنزین آزاد و دولتی به اشخاص و یا اصلاً همان خودرو‌ها بدهید و یک شوک گردن‌کلفت دیگر به قیمت همه کالا‌ها وارد کنید و این‌بار خلق‌ا… نفس بریده و کمرشکسته را بر خاک و خاکستر بنشانید و بعد هم عزیزان متولی اطمینان بدهند که افزایش قیمت بنزین هیچ اثری در سبد هزینه‌ای خانوار نخواهد گذاشت، استدعای عاجل داریم، این یک قلم را بی‌خیال بشوید، اگر آخر قصه این عدالت بنزینی، همین دردل‌های بنزینی جگرسوز است، بگذارید همان ظلم توزیع ناعادلانه بنزین، برقرار باشد.

در فقره زاینده‌رود هم همین اطمینان‌خاطر دادن‌ها و قول‌ها و امیدبخشی‌های ۲۰ ساله، کار را به جایی کشانده است که برای آنکه هر شش ماه یکبار چند روزی آب در زاینده ر‌ها می‌شود، منت‌هاست که گذاشته شده و حرف از مدیریت و کاردانی و هنرمندی در منابع و مصارف می‌زنند و دل خلق‌ا… را خون می‌کنند و همین می‌شود که هر روز بیشتر از دیروز به انتقام سخت طبیعت در پاسخ به این نامردمی در حق رودی هزاران ساله، نزدیک و نزدیک‌تر می‌شویم.

به هرحال خواستیم از همین تریبون عرض کنیم که از این مدل ساماندهی و بهینه‌سازی و هدفمندی و متناسب‌سازی و مدیریت و این دست عبارات و برنامه‌های خوشگل خوشگل زیاد شنیده‌ایم که البته خیری هم از آن‌ها ندیده‌ایم اگر برایمان شر نشده‌اند، برای همین است که از ریسمان سفید و سیاه حذر می‌کنیم، مبادا که آخر و عاقبت این یکی برنامه هم مثل اسلاف خودش باشد!

هوشنگ‌خان