حرفهای خودی و بیخودی نان به نرخ روز! در خبر است که از حدود ۲۶۰ هزار بازرسی که از نانواها صورت گرفته است، ۱۷ هزار پرونده تخلف ثبت گردیده است. یعنی تقریباً حدود ۵ درصد از این صنف که الحق و الانصاف هم عدد پایین و قابل قبولی است و هم نشان از شرافت […]
حرفهای خودی و بیخودی
نان به نرخ روز!
در خبر است که از حدود ۲۶۰ هزار بازرسی که از نانواها صورت گرفته است، ۱۷ هزار پرونده تخلف ثبت گردیده است. یعنی تقریباً حدود ۵ درصد از این صنف که الحق و الانصاف هم عدد پایین و قابل قبولی است و هم نشان از شرافت و حلالخوری قریب بهاتفاق فعالان این کسب و کار پرزحمت و سخت دارد که دستمریزاد و ایولا دارد!
اما اینجور که همان گزارش فرمایش میکند، راه و روشهای آن متخلفین ارجمند، وارد عرصههای نوین و جالبانگیز هولناکی شده است، کمفروشی و بیکیفیت فروشی و اجبار در خرید نان کنجدی، گرانفروشی بهخاطر سبوسدار بودن و این قسم امور که مسبوق به سابقه است، اخیراً دیده شده که همین حضرات متخلف، کارتخوانهای خودشان را در اختیار برخی دیگر از فروشگاهها میگذارند، تا هم حجم فروش آنها شیر تو شیر شده و کم نشان داده شود و مالیات کمتری پرداخت نمایند و هم اینکه این وسط حجم فروش نانوایی هم خیلی شیک و مجلسی بالاتر نشان داده شده و به تبع آن آرد بیشتری دریافت کرده و بتواند کیف خود را همچین درستدرمان، کوک نماید! حتی دیده شده که برخی که خیلی میدان را خالی دیدهاند، از فروش اجباری کیسه پلاستیک هم نگذشتهاند، آن هم لابد با قیمتهای مندرآوردی خودشان!
به هر حال از قدیم هم همینطور بوده که در هر صنف و دسته و جناح و گروهی و حتی انگشتان یکدست، همه مثل هم نیستند، بالاخره بچهزرنگ و کسانی که انصاف و رواداری و مال حلالخوری برایشان معنا و مفهومی ندارد، همه جا هستند و این جناب قانون است که باید بهواسطه نظارت و بازرسی، کاری کند که عجالتاً کسی هوس دور زدن و شامورتی بازی و تقلب و غِش و تدلیس، نکند و اگر هم کرد، جوری تنبیه شود که هم خودش و هم دیگران حساب کار دستشان بیاید و بهقول معروف ماستها را کیسه کنند!
البته ما که میگوییم، ورای این صنف و آن صنف و فلان صنعت و جناح و بهمان خدمات و دسته، هر خبط و خطایی که از بخشی از هر گروهی سر بزند، خلقا… آن را به حساب همه مینویسند و این اعتبار و منزلت و ارزش آن قشر است که زیر سؤال میرود و اگر جلو معدود افراد گرفته نشود، کمکم امر بر همه مشتبه میشود که همگان درگیر تخلف و دور زدن هستند و بدتر از همه اینکه همین تفکر جمعی، افراد بیشتری را به آمدن در دایره متخلفین و متقلبین، ترغیب میکند و تا بخواهی سر بجنبانی، میبینی که ای دل غافل، چه هنگامه و عرصاتی به پا شده است.
تا یادمان نرفته این را هم عرض کنیم که در گزارشی که بخشی از آن را در ابتدای این خودی و بیخودی عرض کردیم، آمده است اقدامات دولت (منظور همان قرار دادن کارتخوانهای مخصوص و مدیریت بیشتر و بهتر بر چرخه آرد و نان) عاملی شده است که امروز ۷۵ درصد از نانوایان بدون تغییر سهمیه و یا حتی با افزایش سهمیه روبهرو شدهاند، که البته این حرف قطع بهیقین درست و دقیق و حساب شده است، اما یک اشکال ریزی دارد که عرض میکنیم.
از آنجا که طی یکی، دو سال اخیر و البته شیب تند این چند ماهه، کمکم نانواییهای دولتیپز در حال تبدیل شدن به خاطره هستند و اکثراً به آزادپزی هدایت شدهاند! بنابراین، این ۷۵ درصد اگرچه ۷۵ درصد است ولی ۷۵ درصد امروز کجا و فیالمثل ۷۵ درصد دو سال پیش کجا که گفتهاند میان درصد امروز و دیروز تفاوت از دولتی تا آزاد است!
ما که میگوییم اگر عزیزان مسئول با همین دستفرمان، نانواییهایی که نان یارانهای پخت میکنند را به آغوش آزاد و غیریارانهایها، هدایت و تمشیت کنند، خیلی زود خود را از این همه نظارت و کنترل و مراقبت و تعزیر و دردسر نجات خواهند داد و خلقا… خودشان میدانند با نانی که برای خودش شاخ شمشادی شده است که هر کسی را یارای در افتادن با ایشان نیست!
هوشنگخان
دیدگاه بسته شده است.