توسعه متوازن فناوری اطلاعات و ارتباطات در صنعت پیمانکاری احمدرضا اخوان مجید آراسته چکیده: حل مشکلات صنعت گسترده پیمانکار در زمینه مدیریت و ارتباطات توسط روشهای سنتی تقریباً ناممکن است. در حالی که در این صنعت فرصتهای بسیاری برای استفاده از مزایای فناوری اطلاعات و ارتباطات در دستیابی به سودآوری بیشتر و عملکرد […]
توسعه متوازن فناوری اطلاعات و ارتباطات در صنعت پیمانکاری
احمدرضا اخوان
مجید آراسته
چکیده:
حل مشکلات صنعت گسترده پیمانکار در زمینه مدیریت و ارتباطات توسط روشهای سنتی تقریباً ناممکن است. در حالی که در این صنعت فرصتهای بسیاری برای استفاده از مزایای فناوری اطلاعات و ارتباطات در دستیابی به سودآوری بیشتر و عملکرد متعالی وجود دارد. از دیدگاه راهبردی به نظر میرسد که صنعت پیمانکاری هنوز در موضع انفعالی در مقابل فناوری اطلاعات و ارتباطات قرار داشته و از درک محدودی نسبت به ارزش و توان بالقوه این فناوری برخودار است.
حرکت صنعت پیمانکاری به سوی استفاده از دستاوردهای فناوری اطلاعات و ارتباطات به کندی صورت میگیرد. خودکارسازی در اجرای برخی از فعالیتها نظیر پرداخت حقوق و دستمزد و حسابداری انجام گرفته است، اما فعالیتهای اساسی همچون تجزیه و تحلیل هزینه و ارزش، سیستمهای اطلاعاتی مدیریت پروژه، طراحی به کمک کامپیوتر، تجزیه و تحلیل ریسک، سیستمهای خبره و نظایر آن از نظر دور ماندهاند.
تحقیقات حاکی از آن است که سطح به کارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات در صنعت پیمانکاری و در فعالیتهای اساسی آن نسبتاً پایین بوده و شکاف در حال رشدی در مدیریت فناوری اطلاعات به چشم میخورد، به نحوی که از یک سو سرمایهگذاری زیادی بر روی سختافزارها و نرمافزارها انجام گرفته و از سوی دیگر به موضوع توسعه متوازن در سایر منابع توجه لازم نشده است.
هدف این مقاله ارایه روشهایی است که توسط آن فناوری اطلاعات و ارتباطات میتواند به صنعت پیمانکاری در دستیابی به کارایی بیشتر، نوآوری و رقابتپذیری کمک نماید. نکته مهم در این راستا در نظر گرفتن ساختار زیربنایی هر سازمان و کارکنان آن در استفاده از این فناوری است.
مقدمه:
موضوع به کارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات و استفاده از مزایای آن در صنعت پیمانکاری از اهمیت خاصی برخوردار است. فناوری اطلاعات و ارتباطات تأثیرات عمده و اساسی در روشهای انجام فرایندهای تجاری داشته است. این فناوری نباید تنها به عنوان توسعهای برای روالهای سنتی انجام امور تجاری مدنظر قرار گیرد، بلکه باید به عنوان شیوهای نوآورانه که انتخابهای متعدد و جدیدی را در اختیار میگذارد نیز به آن توجه گردد. نگرش اخیر مؤسسات تجاری را در سطح جهان به سوی سرمایهگذاری هر چه بیشتر در استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات سوق داده است. در بسیاری از کشورها استفاده استراتژیک از فناوری اطلاعات و ارتباطات در صنعت پیمانکاری به طور جدی در دستور کار قرار گرفته است(Cole,1999). استفاده از این فناوری در صنعت پیمانکاری علاوه بر گسترش کارایی فعالیتهای منفرد انجام شده توسط سازمانهای مجزا، مراحل پیشرفته به کارگیری آن در انجام فعالیتهای گروهی سازمانهای تجاری و مؤسسات حرفهای را نیز در برگرفته است. از دیدگاه استراتژیک، فناوری اطلاعات و ارتباطات به طور بالقوه چشمانداز صنعت پیمانکاری را تغییر میدهد(Cleland,1999).
فرایندهای صنعت پیمانکاری:
از آنجا که صنعت پیمانکاری در برگیرنده شرکتهایی در اندازههای مختلف است که فعالیتهای آنان در مجموع یکی از مهمترین منابع تولید ناخالص داخلی را تشکیل میدهد، رونق گرفتن این صنعت مترادف با رشد سریع اقتصاد داخلی است.
صنعت پیمانکاری در برگیرنده فعالیتهایی است که معمولاً شامل مراحل طراحی، ساخت، به کارگیری و نگهداری بوده و در دورههای اجرایی نسبتاً طولانی مدت به اجرا در میآیند (Best,1996).
هریک از این فعالیتها دارای تعدادی ورودی است که این فرایند آنها را تبدیل به خروجیهای مناسب مینماید. یک فعالیت توسط عوامل مختلف و به کمک تجهیزات سختافزاری متنوع و نرمافزارهای کامپیوتری اجرا میشود. فرایند پیمانکاری دارای ورودیهایی همچون انرژی، مواد خام، محصولات، اطلاعات، نیروی انسانی، دانش فن، مقررات، تجهیزات کامپیوتری، وسایل ارتباط از راه دور، ماشینها و ابزارها میباشد. خروجی این فرایند نیز اطلاعات و محصولات هستند(Cooper,1996).
زیر فرایندهای صنعت پیمانکاری
فرایند پیمانکاری به دو زیر فرایند که هماهنگی بسیاری با یکدیگر داشته و در سطوح مختلف تعامل دارند، تقسیم میگردد. این تقسیم مبتنی بر طبیعت فعالیتهایی است که این زیر فرایندها انجام میدهند. در زیر فرایند مواد، مواد خام و اجزای اولیه ایجاد میشوند، اصلاح میگردند، انتقال پیدا میکنند و نصب میشوند و در نهایت به عنوان جزیی از تولید نهایی قرار میگیرند. این زیرفرایند، خدماتی را به صورت فیزیکی تولید میکند در حالی که زیر فرایند اطلاعات همیشه به عنوان خروجی اطلاعات تولید مینماید.
اما فرایند مواد نمیتواند به تنهایی کار کند. در مقایسه با فرایندهای فیزیکی یا شیمیایی که در طبیعت رخ میدهند، ایجاد هر محصول مستلزم یک فرایند اطلاعاتی است که فعالیتهای ضروری مواد را کنترل میکند، نتایج فوری فرایند اطلاعات معمولاً به صورت ترسیمها، مشخصهها، زمانبندیها، فرمها و نظایر ان ارایه میشوند. این نتایج کلیه فعالیتهای زیرفرایند مواد را توسط مشخصکردن محصول نتیجهشده(اطلاعات طراحی) و یا توسط فعالیتهایی که نیاز است برای ساخت محصول انجام شود (اطلاعات مدیریتی)، کنترل مینماید(Cooper.1996).
ادغام زیرفرایندهای صنعت پیمانکاری
زیرفرایندهای مواد و اطلاعات توسط جریانهای اطلاعات دو طرفه در یکدیگر ادغام میشوند. در این صورت فرایند اطلاعات، اطلاعاتی را که به طور مستقیم یا غیرمستقیم فعالیتهای زیررفرایند مواد را کنترل میکند، تولید مینماید. همچنین فعالیتهای پردازش اطلاعات به طور مداوم به بازخورد اطلاعات درباره اینکه چه چیزی به طور واقعی در زیر فرایند مواد رخ میدهد، کمک مینمایند. این اطلاعات به منظور بازرسی و نظارت بر پیشرفت تدریجی کار در مقایسه با برنامه زمانی تولید مورد استفاده واقع میشوند. با در نظر گرفتن یک دیدگاه بلندمدتترفرایند اطلاعات به بازخورد نمودن عملکرد پیمانکارها در طی مراحل نگهداری نیز میپردازد(Cooper.1996).
تعامل بین اطلاعات کنترلی و عملیات انجام گرفته در دنیای واقعی امری مطلوب است. بر این اساس لازم است که اطلاعات تولیدشده به فعالیتهای در دست انجام منتقل گردد. این کار توسط اشخاص و به کمک ابزارها و ماشینها صورت میگیرد. به طور مثال در مورد استفاده از رباتها اطلاعات سطوح بالاتر باید به دستورالعملهای تفصیلی در مورد اینکه چگونه ربات بازوهایش را حرکت دهد، تبدیل شود. امروزه این مکانیسم میتواند در بیشتر موارد توسط تکنیکهای مبتنی بر فناوری اطلاعات همچون کدهای میلهای و سیستمهای تشخیص الگوی خودکار جایگزین گردد.
روند خودکارسازی در صنعت پیمانکاری
از دیدگاه تاریخی، صنعت پیمانکاری روندی افزایشی را در استفاده از ماشینها و تجهیزات برای خودکارکردن فعالیتهای پردازش اطلاعات و مواد نشان میدهد. از زمان شروع انقلاب صنعتی در قرن هیجدهم، ماشینها برای خودکارکردن و کمک کردن به انسانها در اجرای وظایف مورد استفاده بودهاند(Cool,1997). از ابتدای نیمه دوم قرن بیستم نیز ماشینها به طور فزاینده در کمک به وظایف پردازش اطلاعات و کاربردهای تجزیه و تحلیل مهندسی نظیر سیستمهای طراحی به کمک کامپیوتر مورد استفاده قرار گرفتند و با افزایش روزافزون کاربردها در همه جنبههای فرایند اطلاعات اثرگذار گردیدند(Turk,1997).
روشهای مختلفی برای استفاده از ماشینها در خودکار کردن فعالیتها یا برای کمک کردن به انسان در اجرای آنها وجود دارد.
روش اول، مبنا قراردادن فرایندهای دستی و استفاده از ماشینها و کامپیوتر برای بهبود عملکرد آنها میباشد (خودکارسازی مستقیم). یک مثال برای خودکارسازی مستقیم، استفاده از برنامههای ترسیمی مبتنی بر طراحی به کمک کامپیوتر به جای تختههای رسم برای ترسیم نقشههاست. استفاده از سیستمهای طراحی به کمک کامپیوتر افزایش بهرهوری را در مقایسه با فرایندهای سنتی، به ویژه در هنگام انجام تغییرات یا ترسیم اجزای تکراری مورد استفاده در نقشهها به همراه دارد. علاوه بر این نتیجه نهایی هیچگاه قابل مقایسه با نقشههای دستی نخواهد بود.
روش دوم، طراحی ممجدد فرایندها و استفاده عملی از امکانات ارایه شده توسط ماشینهاست(مهندسی مجدد). به عنوان مثالی برای مهندسی مجدد میتوان به استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات برای افزایش توان کارکنان خدماتی در رسیدگی به شکایات و خطاهای عملکردی مرتبط با تجهیزات تولیدی اشاره نمود، به نحوی که کارمندان خدماتی به جای رفتن به محلهای موردنظر با استفاده از وسایل ارتباطی تماس برقرار کنند(Franklin,1997).
صنعت پیمانکاری و فناوری اطلاعات و ارتباطات
فناوری اطلاعات و ارتباطات به عنوان استفاده از ماشینها و برنامههای الکترونیکی برای پردازش، ذخیره، انتقال و ارایه اطلاعات تعریفشده و شامل بیشتر تکنولوژیها از جمله کامپیوتر،نرمافزار، شبکه، حتی تلفن و ماشینهای فاکس میباشد(Bjork,1999). هدف فناوری اطلاعات و ارتباطات، تسهیل امر مبادله و مدیریت اطلاعات و ایجاد تواناییهای بالقوه برای اجرای فرایند اطلاعات در صنعت پیمانکاری است.(Cleland,1999).
سیستمهای اطلاعات عبارتند از ترکیبی از شیوههای کار، اطلاعات، افراد و تکنولوژیهای اطلاعاتی سازماندهی شده که باید اهداف خاصی را در سازمان به انجام برسانند. این سیستمها همچنین میتوانند وضعیت ارتباطات را در سازمانهای پیمانکاری به طور بالقوه بهبود دهند.
فناوری اطلاعات و ارتباطات کاربرد وسیعی در صنعت پیمانکاری دارد، برخی از این کاربردها عبارتند از: (Shash&alamir):
§ حسابداری: لیست حقوق و دستمزد، دفتر کل معین، حساب قابل دریافت و قابل پرداخت، تعادل صورت حسابها و صورت حساب درآمد.
§ صفحه گسترده محاسبه: تخمین هزینهیابی شغل، جریان وجوه نقد، ترسیمها و تجزیه و تحلیل جایگزینی تجهیزات.
§ زمانبندی: سطحبندی منابع، تجزیه و تحلیل جریان نقد.
§ انجام تخمین برای مقادیر مورد نظر.
§ واژهپردازی: گزارشهای روزانه فرایند، یادداشتها، نامهها و صورتحسابها.
§ پایگاه داده: اطلاعات نیروی کار، اطلاعات تجهیزات، اطلاعات پروژه، اطلاعات انبار.
§ مبادله الکترونیکی دادهها: ارتباط با دفاتر مرکزی از طریق پست الکترونیکی، اینترنت یا اینترانت.
§ طراحی به کمک کامپیوتر.
§ تجزیه و تحلیل ریسک.
§ کدهای میلهای.
§ مدیریت منابع انسانی.
کاربردها و مزایا
استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات در اساس برای پیمانکاران اصلی و فرعی شبیه میباشد. تنها تفاوت بین این دو این است که به دلیل اینکه پیمانکاران فرعی در ردیف پایینتری نسبت به پیمانکاران اصلی در زنجیره تأمین قرار دارند، ممکن است نوع اطلاعات مبادله شده و نوع به کارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات برای مقاصد عملی آنها دارای پیچیدگی متفاوتی باشد(Vanier,1992).
در هر حال امکانات بالقوه به کارگیری این فناوری عبارتست از:
§ پیشنهاد مناقصه به صورت الکترونیکی.
§ تخمینهای دقیق و کارا.
§ برنامهریزی پروژه بهتر با انجام مدلسازی و شبیهسازی.
§ مدیریت منابع بهتر با استفاده از نرمافزار برنامهریزی پروژه و زمانبندی .
§ مدیریت موجودی بهتر و کاهش هزینهها.
§ مدیریت جریان کار مبتنی بر کامپیوتر.
§ مدیریت قراداد و پروژه بهتر از طریق بهبود روشهای دستیابی به اطلاعات.
§ کنترل بهتر بودجهای، حسابداری و مدیریت جریان نقد.
§ استفاده از سیستمهای مکانیابی جهانی برای محیطهای خارجی.
§ ادغام مقطعی برای ارایه راهحلهای مبتنی بر منابع فردی.
منافع استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات توسط پیمانکاران اصلی و فرعی که به طور کلی فرایندهای موجود را خودکار میکند را می توان به شرح زیر خلاصه نمود:
§ زمانبندی و برنامهریزی پروژه.
§ تخمین زدن و پیشنهاد مناقصه.
§ مدیریت پروژه و کنترل هزینه.
§ حسابداری و مدیریت مالی.
§ مدیریت دارایی.
§ پست الکترونیکی برای مبادله اسناد و اطلاعات.
علاوه بر منافع کلی فوق، منافع خاص دیگری نیز توسط این دو گروه به دست میآید که در زیر خلاصه شده است:
§ افزایش چشمگیر در برگشت سرمایه.
§ توانایی مدیریت پروژه علیرغم وجود فاصلههای زیاد بین سرپرستان پروژهها و مکانهای فیزیکی انجام آنها که شامل زمانهای برقراری ارتباطات سمعی و بصری جهت بازنگری و بحث پیرامون مسایل طراحی و پیمانکاری میباشد.
§ امکان ادغام فرایندها.
§ کشف سریع مشکلات مرتبط با مدیریت پروژه و ارایه راهحلها
§ کاهش قابل توجه در انجام کارهای مجدد و دوبارهکاری.
عوامل ایجاد موفقیت
به طور کلی عوامل زیادی با اجرای موفق فناوری اطلاعات و ارتباطات مرتبط هستند. برخی از این عوامل عبارتند از (Flowers,1996):
§ رهیافت تدریجی در اجرای فناوری اطلاعات و ارتباطات.
§ اطمینان حاصل کردن از عملکرد سیستمهای فناوری اطلاعات و ارتباطات جدیدی که منافع تجاری به همراه دارند.
§ انجام تغییر و مهندسی مجدد سازمان برای به دست آوردن مزایای فناوری.
§ استفاده از پروژههای مجزا برای تأمین پذیرش جزیی.
§ استفاده از پروژههای منفرد به عنوان فرصتی برای یادگیری استفاده از یک فناوری جدید.
§ آموزش ضمن خدمت و توسعه نیروی کار به نحوی که قادر به استفاده از فناوری جدید به طور موفق باشند.
موانع پذیرش
عواملی که موجب عدم پذیرش و اجرای موفق فناوری اطلاعات و ارتباطات هستند، عوامل ریسک نامیده میشوند(Marca,1987). در ادامه به برخی از این موانع اشاره میکنیم:
§ هزینه بالای نوآوری و یادگیری و فناوری جدید.
§ عدم تمایل صنعت به سرمایهگذاری کافی در این فناوری.
§ اعتقاد بر این که فناوری اطلاعات و ارتباطات به تنهایی، بدون تغییر سازمان و یا مهندسی مجدد میتواند منافع را تعهد نماید.
§ مقاومت در برابر تغییر در سازمان.
§ کمبود مهارتهای کامپیوتری.
§ عدم آگاهی از فرصتها.
§ اعتقاد بر اینکه صنعت پیمانکاری کار خود را به طور موفق و خوب انجام میدهد و نوآوری در فناوری اطلاعات و ارتباطات غیرضروری است.
§ مقاومت ارباب رجوع.
§ مقاومت مدیران ارشد.
پیشنهادهای اجرایی:
همانگونه که قبلاً اشاره گردید علیرغم اینکه بسیاری از شرکتهای پیمانکاری از دستاوردهای فناوری اطلاعات و ارتباطات استفاده میکنند، اما سطح به کارگیری این فناوری از مرحله خودکارسازی برخی فرایندها فراتر نرفته است. در حالی که توان بالقوه زیادی برای این شرکتها چه به صورت انفرادی و چه در کل صنعت پیمانکاری برای بهرهگیری از مزیتهای فناوری اطلاعات و ارتباطات وجود دارد. با این وجود موانع متعددی نیز در راه دستیابی به این هدف وجود دارند. پیشنهادات مقاله حاضر با نگرش قابلیت اجرای کاربردی و در نظر گرفتن احتمال کسب موفقیت مورد نظر ارایه شدهاند. در عین اینکه راهکارهای مختلفی برای هر یک از توصیههای کاربردی بیان میگردند، نمیتوان گفت که این راه حلها تشکیلدهنده یک لیست کامل و دربرگیرنده همه مطالب و جزییات هستند.
الف- افزایش مهارتها و سطح آگاهی
با در نظر گرفتن پایین بودن نسبی بنیان مهارتهای لازم برای ایجاد اجرای تحول راهبردی مبتنی بر فناوری اطلاعات و ارتباطات برای اجرای راهکار فوق میتوان از یکی از روشهای زیر سود جست:
الف-۱) ایجاد و توسعه بررسیهای موردی از بهترین تجربههای کسب شده توسط شرکتها در زمینه روشهای گذار از مرحله خودکارسازی تنها به مرحله بهکارگیری کامل.
الف-۲) ایجاد و اجرای دورههای کوتاهمدت آموزشی برای مؤسسات کوچک و متوسط در به دست آوردن مزایای ناشی از نوآوریهای مدیریت فناوری اطلاعات و ارتباطات.
الف-۳) ایجاد و پشتیبانی یک سیستم کمک و راهنمایی مبتنی بر وب براساس تجربههای مفید و موجود و پشتیبانیهای فنی و اجرایی قابل ارایه.
ب- توسعه فرصتهای بین بخشی در صنعت
فرصتهای بسیار بزرگی در استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات بینبخشی برای حمایت از یک زنجیره تأمین تغییرشکل یافته در این صنعت وجود دارد (Sanvido,1990). در حال حاضر دانش مختصری نسبت به کاربد موفقیتآمیز این موضوع ایجاد شده است که به نوبه خود اولاً ارتقای سطح آگاهی از این فرصتها و ثانیاً افزایش احتمال دستیابی به موفقیت از طریق بررسیهای مدلهای سازمانی موفق، محرکهای حیاتی و بحرانی و نیز تجربههای موفق مدیریتی در این زمینه را میطلبد، برای این منظور راهکار زیر توصیه میگردد:
«ساختاردهی مجدد زنجیره تأمین این صنعت در راستای اهرمسازی منافع فناوری اطلاعات و ارتباطات»
در اجرای این راهکار نیز روشهای زیر توصیه میشود:
ب-۱)بررسی و مطالعه تطبیقی پیرامون تأثیر چارچوبهای ارتباطات بین سازمانی و سیستمهای اثربخش فناوری اطلاعات و ارتباطات بر روی ساختارهای این صنعت.
ب-۲)ایجاد و توسعه خطوط راهنما برای مناقصات در پروژهها که همکاری در طول زنجیره تأمین را براساس فناوری اطلاعات و ارتباطات تسهیل کند.
ج- تقویت نگرش تمرکز بر پایگاه اطلاعات
کاربرد موفقیتآمیز فناوری اطلاعات و ارتباطات بین بخشی نیازمند سطح خاصی از استانداردسازی در این فناوری است تا بتوان از پایگاههای اطلاعاتی تسهیم شده در درون صنعت در شرکتهای مشاوره و پیمانکاری به نحو کارآیی استفاده کرد و از این طریق قابلیتهای این صنعت را افزایش داد(Earwicker,1997). راهکار توصیهشده عبارت است از:
«توسعه استانداردهای صنعت و ایجاد پایگاههای اطلاعاتی مشترک»
برای اجرای این راهکار، روشهای زیر توصیه میشود:
ج-۱)فراهم آوردن حمایتهای لازم برای ایجاد و توسعه پایگاههای اطلاعاتی مشترک پروژهمحور.
ج-۲)پشتیبانی از ایجاد و بسط استانداردهایی که بین بخشی را امکانپذیر میسازد.
د-تشویق و پیگیری نگرش مبتنی بر عملکرد
هدف از این راهکار، پیشبینی روشهایی است که توسط آن بتوان شرکتها و مؤسسات درون این صنعت را تشویق و ترغیب نمود با همکاری بیشتری که هدفگذاری آن توسط مشتریان عمده صنعت و عمدتاً مبتنی بر عملکرد صورت گرفته است، تطبیق یابند بدین ترتیب راهکار توصیه شده عبارت خواهد بود از:
«تشویق به تمرکز بر عملکرد و ایجاد ارزش افزوده در استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات در این صنعت»
در اجرای این راهکار نیز روشهای زیر مناسب به نظر میرسند:
د-۱) تأمین جوایز برای بهترین تجربیات در زمینه فناوری اطلاعات و ارتباطات در سطح صنعت.
د-۲)تقویت راهکارهای موجود در این صنعت که مبتنی بر مزایای به کارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات در ایجاد ارزش افزوده هستند در مقابل راهکارهایی که کاهش هزینههای فناوری اطلاعات و ارتباطات را توصیه میکنند.
د-۳) انجام تحقیقات پیرامون میزان مشارکت روشهای انجام تغییرات مبتنی بر فناوری اطلاعات و ارتباطات بر راهبردهای ایجاد ارزش افزوده در این صنعت.
نتیجهگیری:
ورود فناوری اطلاعات و ارتباطات به صنعت پیمانکاری منافع و مزایای زیادی را به همراه دارد. این فناوری علاوه بر اینکه بهرهوری فرایندهای پیمانکاری را در زمینههای اداره کردن، طراحی و مدیریت پروژه بالا میبرد، منافع اصلی دیگری همچون افزایش کیفیت اسناد، افزایش در سرعت کار، کنترل مالی بهتر، ارتباطات بهتر، دسترسی آسانتر و سریعتر به دادهها، کاهش تعداد اشتباهات مستندات، بهبود دقت و تداوم مستندسازی را نیز نصیب این صنعت خواهد ساخت.
بدینترتیب به نظر میرسد ضروری است با پیشبینی راهکارهای مناسب و انجام توسعه متوازن و همه جانبه این فناوری در صنعت پیمانکاری بتوان شرکتها را قادر ساخت تا همراه با دستیابی به کارایی بالاتر، بازارهای جدید را توسعه داده و موقعیتهای رقابت بینالمللی را ایجاد نمایند.
منبع: کتاب مستندات علمی- حرفهای نظام اجرای پروژهها- جلد سوم
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.