مرضیه نیکخواه ـ در شهر که قدم میزنی، هستند کسانی که در گوشهای نشسته و دستشان را برای کمک از شما دراز کردهاند. به چهارراه که میرسی مرد یا زن تقریباً مسنی را میبینی که تقاضای پول از شما دارد. به عابربانک که نزدیک میشوی باز هم ممکن است کسی را ببینی که منتظر است […]
مرضیه نیکخواه ـ در شهر که قدم میزنی، هستند کسانی که در گوشهای نشسته و دستشان را برای کمک از شما دراز کردهاند. به چهارراه که میرسی مرد یا زن تقریباً مسنی را میبینی که تقاضای پول از شما دارد. به عابربانک که نزدیک میشوی باز هم ممکن است کسی را ببینی که منتظر است به محض دریافت وجه نقد، از شما طلب پول کند. برخی از سوپرمارکتها هم که پاتوق بچههایی شده که به شما آویزان شدهاند تا بلکه برایشان از فروشگاه چیزی بخری! حتی کلک نسخه پزشک برای دریافت پول نیز در برخی از شهرها مشتری دارد! به همه این افراد، تکدیگر یا بهطور عامیانه گدا گفته میشود. تازه تمامی این مثالهایی که عنوان شد در مقابل کودکانی که سر چهارراه مشغول به اصطلاح تمییز کردن ماشین، گلفروشی و… هستند، رقمی محسوب نمیشود. حال سؤال این است که واقعاً چه تعداد از آنان نیاز به کمک نقدی دارند و چه تعداد فقط به دنبال پول درآوردن هستند.
نگاهی به گدایان پولدار
ماه پیش بود که گدایی دستگیر شد که برای خودش کارمند استخدام کرده بود. گدایی نیز هر روز با هواپیما از اصفهان به تهران برای گدایی میآمد و آخر شب برمیگشت! گدای دیگری در خانهاش چند گاوصندوق داشت که داخل یکی از آنها بیش از یکمیلیارد تومان وجه نقد بود! گدای دیگری نیز توانسته بود با نسخه پزشک و ادعای سرطانی بودنی تنها طی ۴ روز در کیش نزدیک ۲۰ میلیون تومان به جیب بزند! گدای مشهور بوشهری را نیز در خاطرتان باشد که پولهایش را داخل لباسهایش جابهجا میکرد و در زمان دستگیری بیش از ۱۰ کیلو پول نقد به همراه داشت! همچنین آن طور که بعضی از مسؤولان اعلام کردهاند کودکان کار بهتنهایی روزانه بین ۴۰۰ تا یک میلیون تومان درآمد دارند!
به چه کسی واقعاً باید کمک کرد؟
وقتی پای کمک به نیازمندان و همراهی با فعالیتهای خیریهای در میان باشد، نخستین سؤالی که به ذهن افراد خطور میکند، آن است که چگونه نیازمندان واقعی را بشناسیم؟ چطور مطمئن شویم که کسی واقعاً نیازمند است و کمکهای خیران در مسیر درستی هدایت میشود؟ دور از ذهن نیست که پس از دیدن افرادی که به ناتوانی و فقر تظاهر میکنند، با استفاده از کودکان به دنبال سودجویی هستند و به دلایل مختلف با نیرنگ از اعتماد و دلسوزی مردم استفاده میکنند، مردم برای کمک به افراد نیازمند دقت بیشتری به خرج دهند. این کاملاً عاقلانه است که افراد بخواهند توان مالی یا وقت خود را صرف کارهای ثمربخش کنند و برای زندگی کسانی مفید واقع شوند که بهراستی نیازمند کمک هستند. نکتۀ مهم آن است که افراد نیازمند، دلسوزی و ترحم نمیخواهند، آنان بخش بزرگی از مردم جامعهاند و معمولاً آنقدر به فکر آبروی خود هستند که به این راحتیها نیاز خود را نزد دیگران بازگو نمیکنند، با این حال مهم است که برای شناخت این افراد هم راهکاری وجود داشته باشد تا به بهترین شکل و در کوتاهترین مدت بتوان به آنها کمک کرد. درستترین و مطمئنترین راه برای کمک به نیازمندان واقعی، همکاری با خیریههاست. در مراکز خیریه معمولاً اهداف مشخصی پیگیری میشود، بعضی از آنها بیماران را یاری میکنند، بعضی برای نجات کودکان بیسرپرست فعالیت دارند، بعضی زنان سرپرست خانوار را یاری میکنند و بعضی دیگر هنگام بحرانهایی مثل زلزله و سیل قدم در میدان امداد میگذارند. در خیریهها سازوکار مشخصی برای شناسایی مددجویان وجود دارد و کمکرسانی به آنها پس از تحقیقات کامل انجام میشود؛ به این ترتیب همکاری با خیریههای یکی از مطمئنترین راهها برای کمک به نیازمندان واقعی است.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.