حرفهای خودی و بیخود نسبت گاز مایع و آلودگی هوا! نمیدانم کدام یک از خوانندگان گرامی، برای مصارف صنعتی، کشاورزی و یا فروشگاهی خود از گاز مایع استفاده میکردند و یا میکنند، چون این بزرگواران در جریان هستند که قیمت گاز مایع در کپسولهایی که تقریباً ۱۱ کیلو ظرفیت دارد، مدتی است که تقریباً […]
حرفهای خودی و بیخود
نسبت گاز مایع و آلودگی هوا!
نمیدانم کدام یک از خوانندگان گرامی، برای مصارف صنعتی، کشاورزی و یا فروشگاهی خود از گاز مایع استفاده میکردند و یا میکنند، چون این بزرگواران در جریان هستند که قیمت گاز مایع در کپسولهایی که تقریباً ۱۱ کیلو ظرفیت دارد، مدتی است که تقریباً ۱۰ برابر شده است، یعنی از وقتی که عزیزان متولی به جمعبندی رسیدند که گاز مایع را بهصورت سهمیهبندی و ثبت نام سامانهای به مصرفکنندگان ارائه دهند، قیمت آزاد این گاز حداقل ۱۰ برابر شده که البته تا ۱۵ برابر هم رفته است، یعنی هزینه انرژی گرمایشی و پختپز و… یک ماهه یک مجموعه صنعتی، گلخانهای، دامداری، فروشگاهی، خانگی و کارگاهی، که از گاز مایع یا همان LPG استفاده میکردند، به قاعده یک سال گذشتهاش میشود! به همین راحتی و افسارگسیختگی!
البته یحتمل مسئولین مربوطه همان داستانی که بر سر نان درآورده و اکثر مردم را از نان یارانهای محروم کردند را نیز در این فقره بازگو میکنند که گاز با قیمت دولتی هست، مصرفکنندگان بروند در سامانه ثبتنام کنند مدارک را بارگذاری کرده و گاز ارزان دولتی بگیرند و حالش را ببرند، دقیقاً مثل نان که مردم میتوانند بروند در سطح شهر بگردند تا چند نان دولتیپز که همچنان آرد یارانهای میگیرند را پیدا کنند و بعد در صف بایستند و بعد از یکی، دو ساعت اگر نان به ایشان رسید و جناب نانوا فرمایش نکرد که سهمیه ما کم شده و بروید فردا بیایید، چند تا نان بگیرند که کفاف یکی، دو روزشان را بیشتر نمیدهد و… در این قضیه گاز هم ظاهراً اگر از چند خان ثبتنام و کلاف پیچیده ارسال اطلاعات و تأیید و انتظار عبور کنند، نوبت به میزان سهمیه میرسد که کفاف کامل مصرف را نمیدهد و باید بروند سراغ بازار آزادی که گاز گران قیمت که حالا سلطانی برای خودش شده است، و البته فَت و فراوان است را به چندین و چند برابر قیمت ابتیاع نموده و حظش را ببرند!
عجالتاً ما کاری به این قصه جدیدی که برای خلقا… درست شده است نداریم که چه بر سر کسبوکارهای وابسته به گاز مایع و صنایع و تولید و کشاورزی و قیمت تمام شده آنها میرود، بحث جنابمان جای دیگری است و آن آلودگی هواست که ظاهراً یکی دیگر از متهمانش در حال پیدا شدن است!
بعله اینجوریاست که وقتی گاز مایع نباشد و اگر هست قیمتش کهکشانی است، آنها که میتوانند و امکانش را دارند و فضای زندگی و کسبوکارشان اجازه میدهد، دیگر سوختهای فسیلی و یا حتی چوب و زغالسنگ!! و مخصوصاً جناب استاد مازوت را بارعام میدهند تا تشریف بیاورند و برای خود بتازند و با سوختوساز خود حالی به هوای شهر و کلانشهر و ریه و ششهای خلقا… بدهند!
اطلاعات هوشنگخانی ما در این فقره آنقدرها زیاد نیست، و عزیزان مسئول و متولی و ناظر و بازرس باید بفرمایند این تغییر نوع سوخت که ناچاراً توسط بخشی از مصرفکنندگان گاز مایع، انجام شده است که اثری بر این وضعیت هولناک آلودگی هوا گذاشته است و اگر متهم ردیف سوم بعد از خودرو و بنزین و مصرف فوق استاندارد آنها و صنایع دُردانه زیر بار فیلتراسیون درجه یک نرو، نیست، و بر سکو نرفته و مدالی کسب نمیکند، عجالتاً استحقاق چه رتبه و عنوانی را پیدا کرده است؟
فهم ناقص ما میگوید، خیلی مهم نیست زور و بنیه این تغییر سوخت برای آلودهتر کردن هوای کشور چقدر است، ولی احتمالاً برای زدن زورهای آخر و رسیدن مرز آلودگی به خطرناک و پرخطر، کفایت کرده است و این شرایط پر از دود و غبار و سرب و گوگرد انباشته شده در کلانشهرها، ماحصل همین آشی است که برای همه ما پخته شده و به قاعده یک وجب روی آن روغن نشسته است! بلا به دور…
هوشنگخان
دیدگاه بسته شده است.