مديريت ريسك شركت در مناقصه در پروژهها وضعيت بد مالي شركت پيمانكار، يكي از منابع مهم در فرايند شركت در مناقصه محمود چرامي فرامرزهادينيا چكيده يكي از ريسكهاي مهمي كه هر پيمانكاري با آن دست به گريبان است، ريسك در مناقصه است كه ميتواند باعث از دست دادن پروژه و يا عدمامكان انجام آن با […]
مديريت ريسك شركت در مناقصه در پروژهها
وضعيت بد مالي شركت پيمانكار، يكي از منابع مهم در فرايند شركت در مناقصه
محمود چرامي
فرامرزهادينيا
چكيده
يكي از ريسكهاي مهمي كه هر پيمانكاري با آن دست به گريبان است، ريسك در مناقصه است كه ميتواند باعث از دست دادن پروژه و يا عدمامكان انجام آن با قيمت پيشنهادي شود. در اين تحقيق با توجه به حياتي بودن اثر اين ريسك، سعي ميشود وضعيت ريسكهاي پروژه بررسي شده، منابع تأثيرگذار در تغييرات هزينه شناسايي، و ريسك شركت در مناقصه كه تا كنون کمتر مورد توجه قرار گرفته است، ارزيابي و تحليل شود. با انجام تحليل كيفي نسبت به اصل قبول يا رد پروژه آگاهي پيدا كرده و در صورت قبول پاسخ مناسب ارايه ميشود. اين پاسخ مناسب، نوع شركت در مناقصه و رويكرد مديريتي آن را مشخص خواهد كرد.
مقدمه
مديريت ريسك مناقصه، فرايند اتخاذ تصميم نهايي در مناقصه بهمنظور افزايش سودآوري پروژه و كاهش احتمال از دست دادن مناقصه است. ريسك شركت در مناقصه يك ريسك غيرمحض (شرطي) بوده چراكه نتيجه آن ميتواند ضرر يا منفعت باشد. همچنین ريسك شركت در مناقصه يك ريسك پويا بوده و به تغييرات سياسي، اقتصادي، اجتماعي و فنآوري در جامعه شديداً وابسته است.
مديريت ريسك شركت در مناقصه فرايندي سيستماتيك در شناسايي، تجزيه و تحليل كمي و كيفي منابع مؤثر در هزينه پروژه و درنهايت اتخاذ تصميم نهايي قيمت پيشنهادي براي براي مناقصه به منظور ايجاد تعادل بين بيشينه نمودن احتمال انجام موفقيتآميز پروژه با قيمت پيشنهادي و كمينه نمودن احتمال رد در مناقصه است. مديريت ريسك شركت در مناقصه همانند مديريت ريسك يك فرايند مرحلهاي (پلهاي) است كه در زير به تشريح اين فرايند ميپردازيم.
برنامهريزي مديريت ريسك شركت در مناقصه
برنامهريزي مديريت ريسك شركت در مناقصه فرآيند محاسبه قيمت پروژه و بهدستآوردن هزينه نهايي است. اين هزينه يك عدد خام بوده و هنوز هيچ ضريبي در آن ضرب نشده است. كليه مراحل كار بايد با دقت زياد انجام شده و آخرين تغييرات قيمت در محاسبات منظور شود تا از درجه اتكاپذيري لازم برخوردار شود.
تبيين منابع ريسك شركت در مناقصه
تبيين منابع ريسك شركت در مناقصه فرآيند شناسايي منابع ريسك احتمالي مؤثر بر هزينه پروژه و تعيين مشخصههاي هريك از آنها و مستندسازي ميباشد. بعد از جمعآوري اطلاعات لازم در مورد پروژه بايستي با تجزيه و تحليل آنها منابع مؤثر بر هزينه شناسايي شوند. در ادامه برخي منابع مؤثر بر ريسك شركت در مناقصه خواهد آمد.
نرخ بهره
اين منبع عبارت از كاهش ارزش مبلغ صورتوضعيت دريافتي در اثر تغيير نرخهاي بهره است. در صورتي كه پروژه در محيطي بيثبات و با تغييرات سريع نرخ بهره و ميزان تورم در حال اجرا است، اثر آن تشديد ميشود. همچنین در آن صورت تأخير در وصول صورتوضعيتها تأثير مستقيم و زايندهاي خواهد داشت، كه لازم است به نحوه برخورد قرارداد با اين موضوع توجه خاص شود. همچنین در صورتي كه تأخير در پرداختها در متن قرارداد ديده نشده باشد، بايستي بهره پولي كه بهطور راكد نزد كارفرما ميماند در محاسبات منظور شود.
تورم
اين منبع، عبارت از كاهش ارزش مبلغ صورتوضعيت دريافتي نسبت بهكار انجام شده به دليل افزايش قيمت كالاها و خدمات مصرفي بر اثر تورم است. اگر سيستم پرداخت قرارداد شامل تعديل نباشد و يا افزايش شاخصهاي اعلام شده تعديل کمتر از ميزان واقعي تورم موجود در جامعه باشد، در آن صورت مبلغ صورتوضعيت دريافتي براي هزينههاي انجام شده ناكافي ميباشد. به علاوه، پيمانكار توان تهيه مصالح لازم براي ادامه كار را نيز از دست داده و اين اثر بهصورت فزاينده تشديد ميشود. بنابراين داشتن درك صحيحي از وضعيت جامعه و تورم آن براي هر پيمانكاري ضروري است.
سياستهاي ارزي
اين منبع عبارت از تغيير قوانين ارزي داخلي كشور، نظير تثبيت نرخ برابري ارز است. همچنین تغييرات نرخ برابري ارز كه نشأت گرفته از سياستهاي ارزي نيز ميتواند باشد در همين مقوله ميگنجد. در صورتي كه نوع پرداخت قرارداد ارزي باشد، احتمال سود يا زيان در يك وضعيت غيرپوششي (بدون تعديل) در اثر افزايش يا كاهش ارزش يك پول خارجي وجود دارد كه بايستي به آن توجه شود.
وضعيت عرضه و تقاضاي منابع
اين منبع عبارت از تغيير (معمولاً كاهش) برخي منابع در شرايط نابرابر با ساير تغييرات به دليل اختلاف ميزان عرضه با تقاضا است. از دلايل اين امر ميتوان به افزايش سريع نياز به منابع براثر سرمايهگذاري گسترده دولت در صنعتي ويژه و يا منطقهاي خاص اشاره كرد.
نوع پرداخت پروژه
قراردادها با توجه به نوع پروژه تحت سيستمهاي مختلفي به مناقصه و اجرا گزارده ميشوند. يكي از فاكتورهاي مهم سيستم اجراي پروژه، نوع پرداخت آن است. شكل يك بهصورت سيستماتيك نشان دهنده نحوه توزيع ريسك بين پيمانكار و كارفرما در سيستمهاي مختلف اجراي پروژه است. همانطور كه از شكل مشخص است در سيستم «پرداخت هزينه+دستمزد ثابت با تضمين سقف قيمت» پيمانكار بیشترين ريسك و در سيستم « پرداخت هزينه+ دستمزد ثابت» پيمانكار کمترين ريسك را دارا است.
وضعيت مالي شركت
يكي از منابع مهم و مؤثردر فرايند شركت در مناقصه، وضعيت بد مالي شركت پيمانكار بوده كه در اثر ناتواني او در پرداخت تعهدات خود ايجاد ميشود. بر اين اساس پرداختهاي يك پيمانكار هميشه عقب بوده و تصميم دارد براي جبران بدهي اتمام پروژههاي قبلي از پيشپرداخت پروژه بعدي استفاده كند. بنابراين ناچار است كه حتيالمقدور و با کمترين قيمت منطقي برنده مناقصه شود. اين مسأله باعث خواهد شد تا وي در برآورد نهايي قيمت قدري خوشبينانه عمل كند.
تحليل كيفي ريسك شركت در مناقصه
تحليل كيفي به اين دليل صورت ميگيرد تا نشان دهد كه اگر پروژه به علت ريسكهاي بالقوه طبق برنامه دنبال نشود هزينه پروژه چه تغييري خواهد نمود و همچنین به مديرعامل شركت (تصميمگيرنده) نسبت به لزوم (و يا عدملزوم) تغيير قيمت پيشنهادي جهت چيره شدن بر هزينههاي احتمالي هشدار ميدهد.
تعيين اهداف و اصول
تحليل كيفي ريسك شركت در مناقصه ۳ هدف دارد:
– بررسي اهميت نسبي منابع شناسايي شده مؤثر بر قيمت پيشنهادي در زمان انجام مناقصه.
– طبقهبندي منابع شناسايي شده بر حسب اولويت هريك از لحاظ تأثيرگذاري بر هزينه پروژه.
– گردآوري اطلاعات لازم در مورد لزوم و يا عدملزوم تغيير قيمت پيشنهادي براساس ميزان ريسك موجود.
لازم به ذكر است كه تحليل كيفي ميزان تغيير قيمت را نميتواند مشخص كند.
مرور شرايط پروژه
در اسناد مناقصه، بايد مواردي از قبيل نوع پرداخت قرارداد، وجود و يا عدموجود جرايم مالي، تأخير در پرداخت صورتوضعيت، جريمه ديركرد و پاداش اتمام زودهنگام، موقعيت جغرافيايي پروژه و منابع در دسترس آن مورد بررسي قرار گيرد. همچنین به نوع كارفرما (دولتي يا خصوصي) و توان مالي او و نيز توانمندي مشاور بايد توجه شود.
تعيين منابع مؤثر بر ريسك شركت در مناقصه
در فرايند تعيين منابع ميبايست مراحل چك ليست منابع محتمل، تكميل پرسشنامه از مديران پروژههاي اجرا شده، اطلاعات موجود از پروژههاي قبلي و مرور شرايط آنها، با دقت انجام شود. اگر منبع ريسك و اثر آن به خوبي شناسايي شود، تعيين راههاي كنترل آن نيز سادهتر ميشود.
نمايش منابع مؤثر بر ريسك شركت در مناقصه
همانطور كه ذكر شد براي تعيين منابع مؤثر بر ريسك شركت در مناقصه ميتوان از اطلاعات بهدست آمده از پروژههاي قبلي استفاده كرد. اين اطلاعات بايد قبلاً جمعآوري و بايگاني شده باشند. به همين دليل نيز يكي از مراحل فرايند تحليل كيفي ريسك شركت در مناقصه، نمايش منابع مؤثر ميباشد. اين مرحله تأثيري در پروژه فعلي نداشته و فقط براي پروژههاي آتي ميتواند مورد استفاده قرار گيرد. اطلاعات اين مرحله در دو مرحله بهدست مي آيد:
پس از بررسي منابع ريسك با مستندسازي منابع شناسايي شده ميتوان نسبت به تكميل ليست منابع مؤثر اقدام كرد.
– پس از پاسخ به ريسك با ثبت اطلاعات پروژه و نتايج حاصله ميتوان منابع شناسايي شده را ارزيابي كرد.
بررسي منابع ريسك شركت در مناقصه
بررسي منابع خروجيهاي زير را شامل ميشود:
۱- فهم و ارتباط منابع ريسك: پيدا كردن درك منطقي از منابع مؤثر، فرمهاي اطلاعات تاريخي منبع اقتصادي (نظير تاريخچه تغييرات قيمت يك كالا)، تصوير وابستگي منابع مختلف با هزينه پروژه.
۲- اولويتبندي منابع بر مبناي ميزان تغيير در هزينه پروژه.
۳- تعيين راهكارهايي براي كاهش سطح تأثير منابع منفي و در نظر گرفتن ضرايبي براي جبران آن.
كنترل ريسك
براي كنترل ريسك شركت در مناقصه بايد ابتدا منابعي كه احتمال و اثر آنها كم است، حذف و بقيه اولويتبندي شده
و مهمترينهاي آنها تحليل ميشود. براي كنترل ريسك بايد ابتدا منابع داراي تأثير زياد كنترل شوند و از مؤثر بودن اعمال كنترلي ريسك اطمينان حاصل شود، بهطوري كه شدت ريسك كاهش يابد (معمولاً با كاهش ميزان اثر منبع ريسك).
پاسخ كيفي به ريسك شركت در مناقصه
بر طبق راهنماي دانش مديريت پروژه ۲۰۰۴ روشهاي پاسخ به ريسك بهطور كلي به پذيرش، كاهش، مشاركت، انتقال، اجتناب، بهرهبرداري و افزايش تقسيمبندي شده است كه از اين ميان روشهاي بهرهبرداري، تسهيم، افزايش و پذيرش براي پاسخ به ريسكهاي مثبت در نظر گرفته شده است. بايد توجه داشت كه منظور از پاسخ به ريسك انتخاب يك يا چند گزينه به عنوان بهترين پاسخ ممكن است. همانطور كه ذكر شد، ريسك شركت در مناقصه يك ريسك محض نبوده و ميتواند طيفي از تبعات مثبت تا منفي داشته باشد. بنابراين از ميان پاسخهاي ذكر شده روشهاي پذيرش، كاهش، تسهيم، انتقال و اجتناب براي پاسخدهي به ريسك شركت در مناقصه مناسب به نظر ميرسد. دامنه كاربرد اين روشها و چگونگي تطبيق آنها با ريسك شركت در مناقصه در ادامه شرح داده ميشود.
پذيرش ريسك اين پاسخ نشان ميدهد كه پيمانكار تصميمي به تغيير قيمت خود نداشته و يا ناگزير از برنده شدن در مناقصه است.
براي پذيرش ريسك بايد يكي از شرايط زير وجود داشته باشد:
– پيمانكار پروژه يا پروژههايي را به اتمام رسانده و براي جلوگيري از بيكاري تجهيزات و از دست دادن كادر فني و نيروي متخصص خود، مصمم به برنده شدن در مناقصه داشته باشد.
– در برخي مقاطع زماني به يكباره مناقصههاي بزرگ زيادي صورت ميگيرد كه شروع برنامههاي ۵ ساله توسعه كشوري از آن جمله است. با توجه به محدوديت پروژههاي زيربنايي پيمانكاران بزرگ سعي دارند تاحتيالمقدور در اين برهه چند پروژه بهدستآورند.
در بعضي موارد شركتهاي تازه تأسيس و نوپا براي كسب پروژه و ايجاد پشتوانه و سابقه كاري براي خود اقدام به پذيرش ريسك ميكنند. هدف آنان از پذيرش ريسك، ورود به عرصه رقابت پيمانكاري براي پروژههاي آتي است.
پذيرش ريسك به دو صورت انفعالي و فعال ميتواند باشد. در پذيرش انفعالي برنامه قبلي براي مواجهه با تغييرات هزينه وجود ندارد. در پذيرش فعال ارزيابي و برنامهريزي قبلي وجود دارد و به ۳ صورت ميسر است:
– برنامه مواجهه با افزايش هزينهها
اصولاً مديران پروژه تجربيات و تصوراتي براي چگونگي كاهش هزينه برخلاف آنچه كه در شركت در مناقصه ذكر شده است، دارند. براي آنكه بتوان روي اين تجربيات حساب دقيقي باز كرد، بايستي بهصورت برنامهاي مكتوب درآيد تا تصميمگيرنده نهايي بتواند با اطمينان بیشتري نسبت به پذيرش و يا عدمپذيرش ريسك قيمت پيشنهادي اقدام كند.
– تحليل رقبا:
تحليل رقبا معمولاً يك كار دروني پيمانكاران مطرح به منظور برآورد قدرت مالي رقبا و توان اجرايي آنها است. اين كار بیشتر در مورد پروژههاي بزرگ و يا پروژههايي كه پيمانكار بايستي مبلغ زيادي تأمين مالي نيز بكند اتفاق ميافتد، چرا كه پيمانكاران معدودي توان انجام آن را دارند.
– ارزيابي پيمانكاران جزو
در بعضي موارد پيمانكاراني كه از سابقه و رتبه لازم براي شركت در مناقصه برخوردار نبوده و يا توانايي فني و تجهيزات انجام كل پروژه را ندارند، حاضرند كارهايي را كه در توان آنهاست با قيمت کمتري انجام دهند. پيشبيني اين گزينه ميتواند يكي از راههاي برخورد آتي با افزايش هزينهها باشد.
كاهش ريسك
در صورتي كه پذيرشِ ريسك ارائه قيمتهاي پايين به منظور برنده شدن در مناقصه غيرمنطقي است، بهتر است كه به كاهش ريسك پرداخت. كاهش ريسك شركت در مناقصه به اين امر اشاره دارد كه پيمانكار ريسك را پذيرفته، اما يك سري عمليات برنامهريزي شده تدافعي براي كم كردن اثر بالقوه آن، در پيش گرفته است. اين امر ميتواند به دو روش صورت گيرد:
الف: كم كردن احتمال افزايش هزينه
ب: كم كردن ميزان افزايش هزينه
كم كردن احتمال افزايش هزينه با تغيير در قيمت پيشنهادي ميسر است. اما كاستن از ميزان افزايش هزينهها به توان و تجربه مديريت پروژه بستگي دارد.
تسهيم ريسك
در صورتي كه افزايشِ قيمت به منظور كاهش ريسك غيرمنطقي است، بهتر است كه به تسهيم ريسك شركت در مناقصه پرداخت. براي اين منظور به ۳ صورت ميتوان عمل كرد: الف- تسهيم ريسك يك پروژه با شركتي ديگر: براي تسهيم ريسك يك پروژه با يك يا چند شركت ديگر ميتوان از شراكت چند پيمانكار سود برد. مسؤوليت تضامني نتيجه يكي شدن، شراكت و همراهي دو يا چند شركت پيمانكاري براي اجراي يك پروژه است. اين نوع آرايش سازماني اغلب بهترين گزينه براي مشاركت در ريسك شركت در مناقصه و انجام بهتر پروژه با هزينه کمتر نسبت به موقعي است كه هر پيمانكار به تنهايي عمل كند. دلايل اين موفقيت عبارتند از:
– هر پيمانكار بخشي را كه در آن تخصص بیشتري دارد، انجام داده و بنابراين هزينهها كاهش مييابد.
در صورت عدمموفقيت مالي، هريك از پيمانكاران نسبت به حالت انفرادي کمتر متضرر ميشوند.
در پروژههايي با مبلغ پيمان خيلي زياد، مشاركت پيمانكاران از ورشكستگي آنان جلوگيري به عمل ميآورد.
ب- تسهيم ريسك چند پروژه درون يك شركت با ازدياد پروژهها: بدين منظور يك پيمانكار بايستي پروژههاي خود را زياد و گسترده سازد. در اين صورت سود يك پروژه ميتواند ضرر پروژه ديگر را براي او بپوشاند. در صورتي كه يك پيمانكار تكپروژهاي باشد (تعداد پروژههاي وي بسيار محدود باشد) ممكن است با تمركز بر روي آن پروژه سود زيادي نصيب خود سازد. اما در صورت ضرردهي پروژه، امكان ورشكستگي پيمانكار خيلي زياد است. يك پيمانكار با سرمايهگذاري در چند پروژه وقتي كه پروژهها جداي از يكديگر در نظر گرفته شود و استفاده از درآمد و منفعت پروژههاي سودده، ميتواند زيان پروژه ضررده خود را جبران كرده و وضعيت مالي شركت را در كل بهبود بخشد. لازم به ذكر است كه فرض بر آن است كه پيمانكار در موارد کمتري در برآورد قيمت به بيراهه ميرود و پروژههاي سودآور وي بيش از پروژههاي ضررده اوست. يك پيمانكار تخصصي در يك رشته خاص هم امكان ازدياد پروژههاي خود را دارد.
واضح است كه پيمانكاران عمده و بزرگ، در مقايسه با پيمانكاران كوچكتر و جزو شانس بیشتري براي ازدياد پروژهها دارند. چرا كه شركتهاي كوچك ابزار و امكانات اداره چندين پروژه بزرگ در مناطق مختلف جغرافيايي را ممكن است نداشته باشند.
ج: تسهيم ر يسك چند پروژه درون يك شركت با تنوعسازي پروژهها: بدين منظور يك پيمانكار بايستي پروژههاي خود را گوناگون و متنوع سازد. در اين صورت سود يك پروژه، ميتواند ضرر پروژه ديگر را براي وي بپوشاند. تنوعسازي در عين سادگي روشي بسيار قدرتمند است. يك پيمانكار با سرمايهگذاري در چند پروژه وقتي كه پروژهها جداي از يكديگر در نظر گرفته شود و بيرون كشيدن آيتمهاي با سوددهي بیشتر كه در ساير پروژهها يافت نميشود، ميتواند ريسك قيمت پيشنهادي اوليه را كاهش دهد و وضعيت مالي شركت را در كل بهبود بخشد. لازمه اين امر توانايي پيمانكار در انجام پروژههاي مختلف بوده كه هركدام احتمال سودآوري متفاوتي دارند. بنابراين يك پيمانكار تخصصي ديگر توانايي تنوعسازي ندارد.
شركتهاي بزرگ بينالمللي ميتوانند در پروژههاي عمراني در كشورهاي مختلف فعاليت نمايند. اين كار حتي ريسكهاي عمده مطرح در شركت در مناقصه پروژه نظير نرخ تورم، بهره و… را نيز تعديل خواهد نمود. نكته مهم و بسيار قابل توجه اين است كه اين شركتها اگر در داخل كشور، پروژه ارزي با قيمت مقطوعبردارند، حتي در صورت تثبيت تصنعي نرخ ارز، کمتر متضرر خواهند شد. چرا كه يكي از دلايل ضرر اين شركتها ارزش واقعي بیشتر ارز در برابر ريال بوده كه در داخل كشور قابل دريافت نيست. اما ميتوان همين ارز دريافتي از پروژههاي داخلي را در خارج از كشور به نرخ واقعي آن صرف پروژه خارجي كرد. بنابراين پيشنهاد ميشود كه شركتهايي اقدام به پذيرش و انجام پروژههاي ارزي در داخل كشور نمايند كه يا پروژههاي خارج از كشور داشته و يا مبادلات تجاري و دفاتر بازرگاني فعال در خارج از كشور دارند. در غيراين صورت بهتر است از پذيرش چنين ريسكي اجتناب كنند.
انتقال ريسك
در انتقال، همه يا بخشي از ريسك و مالكيت آن به ديگري واگذار ميشود. اين كار با واگذاري كل پروژه و يا قسمتي از آن به شخص ثالث صورت گرفته و پيمانكار اصلي پروژه بهصورت مديريتي بر آن نظارت ميكند. لازم به ذكر است كه با انتقال ريسك، ريسك از بين نخواهد رفت و به علاوه هميشه انتقال ريسك با هزينه همراه خواهد بود. انتقال ريسك شركت در مناقصه به دو صورت عمده ميسر است:
الف استفاده از پيمانكاران جزو:
پيمانكار پس از اكتساب پروژه ميتواند بخشي از آن را بهصورت قرارداد با قيمت مقطوع پيمانكار ديگري واگذار كند. همچنین در صورت احتمال بروز تغييرات در پروژه ميتوان از قراردادهاي دستمزدي بهره برد، اما ميزان انتقال ريسك آن نسبت به قرارداد با قيمت مقطوع کمتر است.
ب استفاده از بيمه
استفاده از بيمه فقط در مواردي كاربرد دارد كه پيمانكار به دليل خطرات پروژه اقدام به افزايش قيمت پيشنهادي كرده است. در اين صورت ميتوان قيمت پيشنهادي را فقط به ميزان حق بيمه و يا كمي بیشتر از آن افزايش داد. نكته قابل توجه آن است كه ريسك عدمپوشش هزينهها توسط مبلغ پيمان قابل انتقال به بيمه نبوده و فقط برخي از منابعي كه موجب افزايش قيمت شدهاند، قابل بيمه شدن است.
اجتناب از ريسك
اجتناب از ريسك با تغيير در تصميمگيري، ريسك ارايه قيمت نامناسب را حذف كرده و پيمانكار را از خطر شكست مالي مصون ميدارد. بايد توجه داشت كه اجتناب از ريسك شركت در مناقصه به مقوله ارايه قيمتهاي پايين و ضررده اشاره دارد و بحث رد شدن در مناقصه در اين حيطه نگنجيده و قابل اجتناب نيست. اجتناب از ريسك به ۳ صورت امكانپذير است:
الف تغيير روش اجرا
در مناقصاتی كه ملاك انتخاب پيمانكار علاوه بر قيمت پيشنهادي، روش اجراي كار (موجود در پاكت فني) نيز است، ميتوان با تغيير روش اجراي پيشنهادي و انتخاب روشهاي مطمئنتر، از وقوع ريسك اجتناب ورزيد.
ب: افزايش ايمني كار
در اين حالت با افزايش ايمني كار از بروز ريسكهايي كه در صورت وقوع موجب ضررهاي مالي هنگفت جلوگيري ميشود. اما لازم است هزينه ايمنسازي در شركت در مناقصه منظور شود. لازم به ذكر است كه كليه ريسكها توسط تيم مديريت پروژه قابل شناسايي نبوده و بنابراين با افزايش ايمني كار اجتناب از ريسك بهطور صدرصد محقق نميشود.
ج: عدمشركت در مناقصه
در صورتي كه پروژه به قدري پيچيده و محيط آن، چنان ناايمن باشد كه احتمال شكست عليرغم كليه تمهيدات، همچنان پررنگ و قابل توجه باشد، عدمشركت در مناقصه يكي از راهحلها است. همچنین ارايه قيمت كاملاً مطمئن نيز در همين حيطه ميگنجد. اما بايد توجه داشت كه در صورتي كه قيمت يك پيمانكار هميشه خيلي زياد باشد، به تدريج، ديگر از او براي شركت در مناقصه دعوت نخواهند نمود. همچنین اگر پيمانكار براي اجراي پروژه احساس ضعف كند، بهتر است يا از قبول آن صرف نظر نموده و يا مبادرت به جذب نيروي متخصص و مجرب و تدارك تجهيزات لازم نمايد. شكل ۲ گزينههاي پاسخ كيفي به ريسك شركت در مناقصه را بهصورت يك نمودار درختي نشان ميدهد.
نتيجهگيري
در اين تحقيق با استفاده از نمودارهاي موجود مديريت ريسك و تطبيق آن با ريسك شركت در مناقصه و مسايل مطرح در آن، مدل فرايند مديريت ريسك شركت در مناقصه ارايه شد. پس از اثبات اينكه كليت شركت در مناقصه را ميتوان به عنوان يك ريسك تلقي كرد، منابع مهم مؤثر در ريسك شركت در مناقصه شناسايي و بررسي شدند. سپس منابع مهم شناسايي شده بهصورت كيفي تحليل شده و نموداري جهت پاسخگويي كيفي به ريسك شركت در مناقصه ارايه شد. با استفاده از اين نمودار پاسخ كيفي مناسب بهدست آمد. اين نمودار ميتواند به عنوان مرجع تصميمگيري براي هيأتمديره يك شركت پيمانكاري تلقي شود.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.