از قدیم گفتهاند یک سوزن به خودت بزن و یک جوالدوز به دیگران، ایضاً فرمایش شده است که اگر تو بیلزنی، باغچه خودت را بیل بزن، و از آنجا که قدیمیها هیچ حرفی را الکی و روی هوایی نمیگفتند و ما هم اساساً بلد نیستیم حرفهای آبدوخیاری عرض کنیم و اگر هم مطلبی را بیخودی […]
از قدیم گفتهاند یک سوزن به خودت بزن و یک جوالدوز به دیگران، ایضاً فرمایش شده است که اگر تو بیلزنی، باغچه خودت را بیل بزن، و از آنجا که قدیمیها هیچ حرفی را الکی و روی هوایی نمیگفتند و ما هم اساساً بلد نیستیم حرفهای آبدوخیاری عرض کنیم و اگر هم مطلبی را بیخودی میگوییم، قبلش خودیهایی را در کنار آن قرار میدهیم که ماحصل کار خیلی یکدست نکشد و شور و تلخ و بیمزه نشود. بنابراین از همین تریبون خواستیم خدمت جنابتان عرض کنیم که این ضربالمثل سوزن و جوالدوز، عجب چیزی است، رک و صریح و تلخ و گزنده تا همچو مایی به خودمان آمده و جانب انصاف را رعایت کرده و هر عیب و ایرادی هست را به دیگران و عالم و آدم ربط ندهیم و کمی هم در خود نظر کنیم و ببینیم که چه جور ناجوری شدهایم!
نمیدانم قصه چیست و این همه افزایش قیمت در کالاهای مصرفی و غذایی و غیرمصرفی و ساختمانی و پوشاکی و یدکی قسعلیهذا از کجا آب میخورد، چندین ماه است که نه دلار و طلا و نه حقوق و تعرفهها و چیزهایی که همیشه آنها را عامل و باعث تورم و گرانی معرفی میکردند، یا هیچ تکانی نخورده است و یا آنقدرها توفیر نکرده است. از طرف دیگر بازارها هم آنقدر کساد و یله و رها و بیرونق و سوت و کور است که جاذبهای هم برای بالا رفتن قیمتها بهخاطر حضور و وفور مشتریان وجود ندارد. دولت خدمتگزار هم که عجالتاً برنامههای افزایش مالیات و ارزشافزوده و تعرفهای و بنزینی و دیگر موضوعات محرک قیمتها و تورم را در سال آینده خوابهایی برایش دیده است. پس چگونه است که قیمتها هفتهای و هرچند وقت یکبار در حال گران شدن است و نمودار رشد و صعودش از پا نمیافتد و مدام در تعالی و فتح قلههای جدید است؟!
راستش را بخواهید اینکه در این خودی و بیخودیها و بهصورت یکدرمیان عزیزان اجرایی و تصمیمساز و تصمیمگیر و برنامهای و متولی و مدیر و رقابتی و حمایتی و وکیل و وزیر و ضابط و رابط و نهادی و شرکتی و سازمانی را آغازکننده گرانی و عامل و باعث افزایش قیمت و زمینهساز جهشهای تورمی، معرفی کردیم و آنها را مسئول و کارها و عملکردشان را باعث این آشفته حالی قیمت و معیشت و ایضاً متأثر از تحریم و اجحاف و گروکشی یانکیها فرض کردیم، باور بفرمایید هم خسته شدیم و هم احتمال میدهیم که تکرار مکررات، باعث ملال خواننده و شاید هم تکدر خاطر ایشان میشود!
بنابراین بالاخره وجداندرد گرفتیم و البته عقل و انصاف هوشنگخانی هم به کمک آمد که عظم خود را جزم کنیم و خدمت شریف با سعادت خودمان و صدالبته برخی از ملت همیشه در صحنه و خلقا… ایرانی عامی جماعت عرض کنیم که، جانب انصاف را رعایت کرده و وقتی صبح تا شب جوالدوز نثار دیگران میکنید، لااقل سوزنی هم به خودمان بزنیم تا در جاده یکطرفه اینقدر تختگاز نرویم و طلبکار زمین و زمان نباشیم!
فیالحال که بخشی از ما مردم، به هر دلیلی که ذکرش خالی از فایده هم نیست، به این نتیجه رسیدهایم که در این شرایط بهترین کار این است که هم حواسمان ششدانگ به گلیم خودمان باشد و آن را از آب بکشیم و هم اینکه حداکثر منافع و سود و بالاترین افزایش قیمت را در کالا و محصول و خدمات خود بدهیم تا مبادا از دیگران عقب افتاده و حسابهایمان لاغر شود.
وقتی عرض میکنیم برخی ما مردم، منظورمان اتحادیه و صنف و تعاونی و شرکت و مؤسسه و تولیدکننده و توزیعکننده و فروشنده و فنی کار و تعمیرکننده و حمل و نقلی و همه شقوق مختلف کسبوکار است که عدهای از این خیل عظیم به این نتیجه رسیدهاند که فیالحال فرصت مناسب است و باید تا تنور داغ است، نان را چسباند و به هر روش و شیوهای که فکرش را بکنی، بیشترین سود و منفعت را نصیب خود کنند، این وسط اکثر مردم له بشوند هم مهم نیست!
دیدگاه بسته شده است.