قرارگاه مرغ!

                                            حرف‌های خودی و بی‌خودی قرارگاه مرغ! باز قیمت یک چیزی در این کشور بالا رفت، یک شیر تو شیری و یله و رهاشدگی بروز کرد و هیچ کسی آن را گردن نمی‌گیرد، یعنی اینکه می‌گویم هیچ کس، به‌واقع هیچ بنی‌بشر و مسئول و مدیر و متولی و کاسب و اتحادیه‌ای پیدا نمی‌شود که بگوید […]

                                            حرف‌های خودی و بی‌خودی

قرارگاه مرغ!

باز قیمت یک چیزی در این کشور بالا رفت، یک شیر تو شیری و یله و رهاشدگی بروز کرد و هیچ کسی آن را گردن نمی‌گیرد، یعنی اینکه می‌گویم هیچ کس، به‌واقع هیچ بنی‌بشر و مسئول و مدیر و متولی و کاسب و اتحادیه‌ای پیدا نمی‌شود که بگوید که این گرانی به‌خاطر این است که ما دلمان سود بیشتر می‌خواهد، برنامه‌ریزی و مدیریت درست‌درمان نداشته‌ایم، نهاده را به موقع و به اندازه کافی به مرغدار نرسانده‌ایم، شب یلدا و سرما و گرانی در دیگر شهر‌ها را بهانه کرده‌ایم، بلد نیستیم صادقانه حرف بزنیم، فهمیدیم بازار شیر تو شیر است گفته‌ایم ما هم از این نمد کلاهی برای خود بدوزیم و اصلاً در باغ نیستیم چه رسد به کنترل و پیش‌بینی و نظارت و بازرسی و قس‌علیهذا!

مصاحبه‌ها و اخبار و نظرات را ببینید، فلان مسئول، همچنان از قیمت مصوب دفاع می‌کند، بهمان متولی کلاً افزایش قیمت را رد می‌کند، آن رئیس اتحادیه می‌گوید، گرانی به‌جا و درست است، این یکی رئیس اتحادیه قبول دارد قیمت بدون دلیل بالا رفته است، تولیدکننده‌ای به مشکلات تولید و ضرر و زیان اشاره دارد و تولیدکننده دیگری از افزایش قیمت حظ‌وافر برده و سکوت اختیار نموده است، فروشندگان هم که شده‌اند سیبل برای خلق‌ا… ناراضی، که البته برخی هم آن حاشیه سود متعارف را بی‌خیال شده‌اند و آب گل‌آلود را مهیای گرفتن ماهی‌های درشت می‌دانند و کلی داستان و قصه با ربط و بی‌ربط و جدی و شوخی و شایعه و واقعیت دیگر!

ما که می‌گوییم آن قرارگاه مرغ را یک بار دیگر فعال کنید، چون واقعاً طنز این به هم‌ریختگی و ملغمه و معجونی که از عدم توان مدیریت و بی‌ربطی و بی‌دلیلی افزایش قیمت و ضعف برخی و فرصت‌طلبی برخی دیگر به‌وجود آمده، آنقدر زیاد است که با احیای مجدد قرارگاه مرغ، کامل می‌شود!

در مطلب قبلی هم عرض کردیم که انگار بسیاری از اتحادیه‌ها و اصناف و شرکت‌ها و تولید و توزیع و فروشنده و ارائه‌کنندگان خدمات، متوجه شده‌اند که شرایط جوری است که باید دست بجنبانند و تا آنجا که می‌توانند قیمت و نرخ‌های کالا و محصول و خدمات خود را بالا ببرند چون اولاً کسی به کسی نیست و اگر دولتیان و بازرس و ناظرین مانع شوند، با کمی فشار و بالا و پایین کردن قیمت و عرضه و شلوغ کردن و مظلوم‌نمایی، از پس آن‌ها هم برمی‌آیند، بنابراین این برخی‌های گرانقدر، با نوبت و بی‌نوبت، در کمین فرصت و زمان مناسب نشسته‌اند و به‌محض اینکه نشانه‌ها بروز می‌کند، تیر‌ها را ر‌ها کرده و تا آنجا که ما دیدیم و فهمیده و احساس کرده‌ایم، اغلب آن‌ها به هدف می‌نشیند!

فقط نمی‌دانم این وسط چرا کسی اساساً به‌فکر مردم بینوا نیست و به خودش زحمت نمی‌دهد که ملاحظه و مراعات وضع ناجور و نابه‌سامان معیشت خلق‌ا… را بکند، اگر مرغی که مدت‌هاست در سفره مردم کمرنگ شده است، کلاً پر بکشد و برود، دیگر چه چیزی در این سفره باقی خواهد ماند!

مسئولان و مدیران گرانقدر هم که انگار صبر ایوب دارند و ما مردم عمر نوح، اینقدر ریلکس با طمانینه و اعتماد به‌نفس حرف از مدیریت و کنترل قیمت‌ها و مراقبت از معیشت خلق‌ا… می‌زنند که آن تردستی و هنرنمایی‌های گل و بلبل نشان دادن همه چیز در برخی رسانه‌ها، شده است حسرت این روزهای ما.

قبلاً عرض کردیم که یک سوزن به خودمان هم بزنیم، برای همین خدمت بخش‌خصوصی دستاندرکار در کار مرغ و دیگر محصولات و منسوجات و…، عرض می‌کنیم که اگر کلاه خود را قاضی کنید، بهتر از هر کسی می‌دانید که انصاف و رواداری و قانع بودن به حق و حقوق و راه رفتن روی بند و قاعده و قانون، به مزاج خیلی از کسانی که از گرانی‌ها نفع می‌برند، خوش نمی‌آید که البته قاطبه آن در بخش‌خصوصی تشریف دارند و اینکه همه مشکلات و کم و کسری و ضعف‌ها را به گردن مجریان و مسئولان بیندازیم، کد غلط و پالسی است که از قصد و با نیت تأخیر فرستاده می‌شود!

هوشنگ‌خان