حرفهای خودی و بیخودی فرار مالیاتی! نمیدانید که چقدر دلم میخواست در مورد فرار مالیاتی و عدم امکان آن برای حقوقبگیران دولتی حرف بزنم که چگونه است، هرکسی که از خیل کارمندان و کارگران دولتی و حاکمیتی خارج است و کسبوکاری دارد و یا در بخش خصوصی حقوقبگیر است، بالقوه فرصت و موقعیت فرار […]
حرفهای خودی و بیخودی
فرار مالیاتی!
نمیدانید که چقدر دلم میخواست در مورد فرار مالیاتی و عدم امکان آن برای حقوقبگیران دولتی حرف بزنم که چگونه است، هرکسی که از خیل کارمندان و کارگران دولتی و حاکمیتی خارج است و کسبوکاری دارد و یا در بخش خصوصی حقوقبگیر است، بالقوه فرصت و موقعیت فرار مالیاتی را دارد ولی عدل جماعت حقوقبگیر قوای سهگانه و دیگرانی که تا صدم اعشار حقوق پایه و ثابتشان در فیش حقوقی و گزارشهای مالیاتی و برگههای بیمه درج میشود، این وسط باید سرشان از موهبت فرار مالیاتی بیکلاه باشد!
بالاخره این افراد هم حق دارند از فرصتهای برابر در جامعه برخوردار باشند! نمیشود که اکثریت قریب به اتفاق حقوقبگیران و کسبه و صنعتگران و تولیدی و کشاورز و خدماتی و پزشکی و دارویی و موجری و بنگاهی، همیشه چندین و چند راه هوایی و ریلی و شوسه و خاکی و مالرو برای دور زدن قانون و پیچاندن مالیات و شانه خالی کردن از پرداختن، داشته باشند ولی این بندگان خدا قبل از آنکه پای حقوقشان به حسابشان باز شود، مالیات آن را تا ریال آخر پرداخت کرده باشند!
نمیدانم چقدر حرفم درست است و صاحبنظران و اساتید فن، آن را تأیید میکنند یا خیر، ولی نظر هوشنگخانی ما این است که وقتی قواعد مالیات ستانی (علیالحساب با کم و زیاد و درست و غلط و بهجا و نابهجایش، کاری ندارم) جوری است که قیقاج رفتن در پرداخت آن و دور زدن قوانین و مقررات، ممکن و میسر است و از قضا به وفور هم توسط بچهزرنگهای گرانقدر در حال اجراست، گرفتن مالیات تمام و کمال آن هم از حقوق ماهیانه و بدون در نظر گرفتن هزینههای افراد، یک جای کارش میلنگد، آن هم بدجور، حالا میخواهید این را هم بگذارید جزء حرفهای بیخودی هوشنگ یا بهعنوان حرفهای خودی و حسابی هوشنگخان، بر روی آن تأمل بفرمایید.
وقتی یک کارمند حقوقی میگیرد که بهزور تا نیمه و حتی خوشبینانه تا آخر ماه میرسد و یک ریال نمیتواند پسانداز کند که اگر هم بکند باید در ابتدای سال بعد بابت افزایش مبلغ رهن، مقداری هم رویش بگذارد و تقدیم جناب صاحبخانه نماید. خوب قاعدتاً چیزی برایش نمیماند که مالیات آن را پرداخت کند.
حالا اگر هر سال به نسبت افزایش تورم (آن هم نرخ واقعی و نه نرخهای گوگولی مگولی) حقوق کارمندان، زیاد میشد، گرفتن مالیات، محلی از اعراب داشت، ولی اینکه هر سال نسبت حقوق دریافتی به نمودار صعودی تورم ضعیفتر و کوچکتر میشود، این مالیات بر حقوق، واقعاً صیغه مبالغه است!
آهنگ افزایش درآمد و تعرفهها و ویزیت و نرخهای شغلهای مختلف و محصولات و خدمات، سالی چند بار جهش صعودی دارد و اگر تورم یک واحد بالا برود، افزایشها کمتر از دو واحد نیست، بعد این عزیزان فرصت و امکان و شرایط دور زدن اداره دارایی و فرار مالیاتی را هم دارند ولی کارمند گرانمایه زحمتکش بینوا باید، بدون هیچ استثنائی مالیات را بدهد و لابد از مشارکت در آبادانی کشور، حظ وافر هم ببرد.
البته این را هم بگویم که منظور جنابمان این نیست که اکثر عزیزان کسبه و پزشک و صنعتی و خدماتی و… مالیات را میپیچانند، بلکه منظور نظرمان آن عده قلیل و بسیار کمی هست که این کار را میکنند، شما فرض بگیر منظورمان، یک درصد این افراد است، اصلاً شما بفرما، صفر ما هم میگوییم هیچی به هیچی!
همچین رُک و راست، صریح و بدون لکنت، نظر هوشنگخانی ما این است که منبعد مالیات بر حقوق را بهصورت سالیانه از کارمند بگیرید، یعنی حقوقشان را بدون کسر مالیات پرداخت فرمایید، سپس در پایان سال یک اظهارنامه مالیاتی از ایشان بگیرید و ببینید اصلاً چیزی برایش مانده است یا خیر، اگر چیزی مانده بود که مالیاتش را مُر قانون دریافت کنید، اگر هم کم آورده بود و کار به قرض و قوله کشیده شده بود، زحمت بکشید مبلغی هم دستی به ایشان بدهید، تا طی اقساط یک ساله پرداخت کند، اگر پرداخت قسطها عقب افتاد، استمهال فرمایید تا نفسی بکشد و همراه با مالیات سال آتی یکجا بدهد!
هوشنگخان
چندی قبل وزیر اقتصاد، دستور پیگیری فرار مالیاتی فروشندگان موبایل بالای ۶۰۰دلار را صادر کرد، با وجود این، اخیراً مباحثی درخصوص فعالیت شرکتهای کدفروش برای فرار مالیاتی در این حوزه مطرح شده است که بایستی با جدیت بیشتری به آن پرداخته شود. به گزارش تسنیم، شهریور ماه سال گذشته بود که سید احسان خاندوزی؛ وزیر […]
دیدگاه بسته شده است.