صفر کشان!

صفر کشان!      از اولش هم معلوم بود که بالاخره یک فکر اساسی و درجه یک برای اقتصاد کشور می‌شود و گره کور اقتصاد رکودزده! هم پیدا می‌شود و هم باز می‌شود و رکود را هم می‌فرستند بغل دست تورم از نفس‌افتاده و بالاخره رونق از سر و روی اقتصاد کشور خواهد بارید!     اما […]

صفر کشان!

     از اولش هم معلوم بود که بالاخره یک فکر اساسی و درجه یک برای اقتصاد کشور می‌شود و گره کور اقتصاد رکودزده! هم پیدا می‌شود و هم باز می‌شود و رکود را هم می‌فرستند بغل دست تورم از نفس‌افتاده و بالاخره رونق از سر و روی اقتصاد کشور خواهد بارید!

    اما ای کاش حالا که مشکل‌گشا پیدا شده و قرار است نفس اقتصاد چاق شود، کار تمام و کمال انجام می‌شد. از قدیم هم گفته‌اند: کار را که کرد، آن‌که تمام کرد.

    درست است که این صفر مرموز و آب زیر کاه، ‌ام‌الفساد تشریف دارند و همه مشکلات اقتصاد را همچین چراغ خاموش و زیر پوستی هدایت و کنترل می‌فرمایند، ولی اگر به جای این‌که یکی از این عاملان تخریب و مصیبت را ضربه کنند و به زمین گرم بزنند لااقل دو تا و یا حتی ۳ تا از این مظاهر فساد را زمینگیر می‌کردند و کاری می‌کردند کارستان، تا همه انگشت به دهان می‌ماندند و واحیرتا سر می‌دادند!

    ولی این احتمال وجود دارد که به‌لحاظ تجربه وافری که وجود دارد، از دور خارج کردن صفرهای بعدی، در برنامه هست ولی قرار است که آسیاب به نوبت باشد، اول بیمار را از حالت احتضار در بیاورند و بفرستند برای ریکاوری و سرحال آمدن و صنعت و تولید و کسب‌وکار را نفسی تازه عنایت فرمایند و بعد سر فرصت با هدف رشد و شکوفایی اقتصاد، صفر‌ها را یکی پس از دیگری، به تیر غیب دچار نمایند و از صفحه هستی و اسکناس و سکه محو نمایند. و اقتصادمان بشود اقتصاد گل و بلبل!

    واقعیت آن است که این تومان مادر مرده! همیشه و خصوصاً در سال‌های اخیر همواره جور این ریال را کشیده است و حقش خیلی وقت بود که پایمال می‌گردید، که همه چیز به نام این تومان بود و به کام ریال. صغیر و کبیر حساب و کتابشان را به تومان می‌کردند، ولی وقتی می‌خواستند آن را بر روی کاغذ بیاورند افتخارش را به نام ریال می‌زدند.

بالاخره حق به حق‌دار رسید که این امر جای بسی خوشوقتی و تبریکات صمیمانه دارد!

البته برای ملتی که در معاملات خود، بین هزار تومان و یک میلیون تومان، فرق نمی‌گذارند و هر دو را یک تومان می‌نامند، کمی سخت است که بعد از سال‌ها عادت کردن به این روش، در حین معاملات خود حواسشان به این امر جمع باشد که منظور از یک تومان، مبالغ فوق نیست، بلکه منظور از یک تومان، یک واحد از پول قدرتمند ملی است که به تازگی و به سر انگشت عنایت خاصه، زورش ده برابر شده است و هیچش شده است ده هیچ!

    زیاده عرضی نیست…

   هوشنگ خان