ناز شست خودرویی تلفیق!

می‌دانم که شما هم، حس و حال هوشنگ‌خانی ما را دارید، آنقدر خبرهای داستان‌دار و اتفاقات درهم و برهم و شرایط گرگ و میشی اقتصاد و هوا و سیاست و فرهنگ و قس‌علیهذا، زیاد شده است که کم‌کم در حال از دست دادن امیدمان به شنیدن یک خبر حال خوب‌کن درست‌درمان هستیم و بعید نیست […]

می‌دانم که شما هم، حس و حال هوشنگ‌خانی ما را دارید، آنقدر خبرهای داستان‌دار و اتفاقات درهم و برهم و شرایط گرگ و میشی اقتصاد و هوا و سیاست و فرهنگ و قس‌علیهذا، زیاد شده است که کم‌کم در حال از دست دادن امیدمان به شنیدن یک خبر حال خوب‌کن درست‌درمان هستیم و بعید نیست چهارصباحی دیگر از مرحله دپرسینگ حیرانی به افسردگی بحرانی برسیم، اما مصوبه جدید کمیسیون تلفیق که البته امیدواریم تا نهایی شدن برنامه بودجه و تأیید شورای نگهبان و بعد از آن اجرای دقیق و مؤثر آن، دوام بیاورد، عجالتاً آبی بود بر این کرختی و بی‌رمقی!

در خبر است که وکیل‌المله‌های کمیسیون تلفیق، در مصوبه‌ای عنایت خاص به خلق‌ا… داشته و حقوق ورودی خودروهای برقی را به شدت کاهش داده‌اند، به‌طوری که حقوق ورودی خودرو‌ها برای ناوگان تاکسیرانی نیم‌درصد و برای سایر متقاضیان ۴ درصد و خودروهای تمام هیبریدی ۱۵ درصد تعیین شده. فهم هوشنگ‌خانی ما می‌گوید این مصوبه هم صرفه‌جویی جدی در مصرف سوخت را به ارمغان می‌آورد و هم با کاهش قیمت تمام شده خودروهای وارداتی باعث تنظیم آشفته بازار خودرو می‌شود، و قطع به‌یقین در کاهش آلودگی هوا هم آنقدری مؤثر است که در میان‌مدت قابل حس و لمس باشد.

البته شما بزرگواران بهتر از ما می‌دانید که مصوبات کمیسیون تلفیق لایحه بودجه باید در صحن مجلس تصویب و سپس به تأیید شورای نگهبان برسد و بعد از آن به جناب دولت، برای اجرا ابلاغ می‌شود. یعنی علی‌الحساب در خان اول یا نهایتاً دوم تشریف دارند ولی همین‌که چنین مصوبه‌ای صادر شده و وارد مسیر خان‌ها شده است، هم کمیسیون و هم خلق‌ا…۳برهیچ، جلو هستند (حالا از چه کسی، خدا می‌داند!) و از آنجا که در این چند سال اخیر شاهد آن هستیم که بعد از ابلاغ یک قانون، خان‌های جدیدی هم سر برآورده‌اند که قوانینی مانند واردات خودروی نو و ایضاً واردات خودروی دست‌دوم با آن همه هیمنه و سر و صدا و تأکیدات موکد را زمین‌گیر کرده‌اند، باید عرض کنم که عزیزان مجلسی باید در ذیل همین قانون فکری درست‌درمان هم برای خان‌های جدیدالورود بنمایند وگرنه این مصوبه هم در عمل سرنوشتی بهتر از اسلاف خود پیدا نمی‌کند!

البته این خان‌های جدیدالورود، جدید تأسیس نیستند و از روز ازل در کنار برخی قوانین و مصوبات ابلاغی بوده‌اند، ولی قبل‌تر‌ها جزئی از مسیر بودند که به‌صورت طبیعی طی می‌شد و به سلامت عبور انجام می‌گرفت، اما در این سال‌ها هر کدام چنان فربه و حساس و پیچ در پیچ شده‌اند که بیا و ببین.

فی‌المثل همین استاد، یعنی نوشتن آیین‌نامه در وزارتخانه مربوطه و تصویب آن در هیئت دولت که به قاعده چندین و چند ماه طول می‌کشد و دیده شده است با چند اما و اگر و تبصره و پیچش ریز و ابهام و سکوت درشت، بیشتر به نقض غرض تصویب‌کنندگان نزدیک شده است تا ارائه سازوکار و دستورالعمل و روش اجرا!

خان دیگر یعنی استادتمام همه خان‌ها، جناب تخصیص ارز و یا بهتر عرض کنیم، منبع تأمین ارز مصوباتی که نیاز به پول اجنبی دارد! به تنهایی و در صورت لزوم، می‌تواند از همه، یک هیچ بزرگ بسازد جوری که انگار نه خانی آمده و نه خانی رفته است!

سمبه پُرزور این خان‌ها هم خیلی ساده و روان کار را یکسره می‌کند، فی‌المثل در فقره آیین‌نامه، سخنگوی وزارتخانه مربوطه فقط کافی است که بعد از چندین ماه تأخیر در نهایی شدن آیین‌نامه بفرماید تلاش جهت دقیق بودن و دیدن همه جوانب و در راستای منافع خلق‌ا… دلیل تأخیر و تغییرات بوده است، و در رابطه با موضوع تأمین ارز، مسئول مربوطه، سینه را صاف کرده و فرمایش کند که در حال‌حاضر امکان تأمین ارز برای فلان مصوبه وجود ندارد، به همین سادگی و خوشمزگی کل مصوبه و قانون و خان‌ها پشت سر گذاشته و تاول‌های کف پا از راه آمده و قول‌های داده شده و امیدهای بسته شده، دود می‌شود و به هوا می‌رود!