صادق ملکی، کارشناس و تحلیلگر ارشد سیاسی در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی مینویسد: برای ماندگاری در حلب باید کاری فراتر از اقدام نظامی کرد.به گزارش دیپلماسی ایرانی، فتح حلب پایان جنگ در سوریه نیست، اما آنقدر عظیم و بزرگ است که میتواند مقدمه پایان جنگ گردد. این پیروزی ضربهای مهلک به جبهه عربی – […]
صادق ملکی، کارشناس و تحلیلگر ارشد سیاسی در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی مینویسد: برای ماندگاری در حلب باید کاری فراتر از اقدام نظامی کرد.به گزارش دیپلماسی ایرانی، فتح حلب پایان جنگ در سوریه نیست، اما آنقدر عظیم و بزرگ است که میتواند مقدمه پایان جنگ گردد. این پیروزی ضربهای مهلک به جبهه عربی – ترکی بود و نگاهی به رسانههای حامی تروریستها حاکی از بغض ناشی از دشمنی با ایران و شک و بهت ناشی از این پیروزی استراتژیک است.*
جنگها تلخ هستند، اما مسلماً اگر مقاومتی نباشد تلخیهای آن دوچندان میگردد. نمیشود یکطرفانه ندای صلح داد و با نگاه روشنفکرانه صحنههای جنگ را به حریف سپرد. صلح در سوریه، فقط و فقط از مسیر تصمیم جمعی تحقق مییابد. کسانی که بحران سوریه را به امید سقوط دو ماهه اسد مدیریت کردند نه تنها در کشتارها و آوارگیهای مردم سوریه سهیم هستند، بلکه آنان عامل اصلی تلفات به اتباع خود و سایر کشورها نیز بوده و هستند. محور عربی – ترکی با بحرانسازی در عراق و سوریه اگرچه نتوانست انتقام سقوط بغداد را بگیرد، اما با تخریب سوریه و عراق شرایطی مطلوب برای تلآویو ساخته و عراق و سوریه را محلی برای تخلیه ظرفیت کشورهای اسلامی کرد. ترکیه و متحدین عرب آن با ایجاد جنگ شیعی و سنی فارغ از صدمهای که به اتحاد و وحدت مسلمانان زدند، به چهره بیرونی اسلام در نزد افکار عمومی نیز صدمه جدی وارد نمودند. لذا پیروزی بر حلب، پیروزی بر جاهلیت و تعصب کوری است که قابل قیاس با هیچ دستاوردی نیست.
با وجود این باید دقت کرد که این پیروزی باید مقدمه صلح باشد. جنگ در سوریه چند وجهی، پیچیده و دارای ابعاد و ملاحظات مختلف منطقهای و بینالمللی بوده و میباشد. باید تلاش کرد از پیروزی در حلب پل صلح ساخت. جنگها بهطورکلی و جنگ داخلی بهطور مشخص پیروز ندارند و اگر در دورهای هم پیروزی حاصل گردد. خود بسترساز جنگی دیگر بوده و ثبات آن ماندگار نیست. تسلط بر دمشق، حلب و لاذقیه اگرچه تسلط بر استراتژیکترین نقاط سوریه است اما این مناطق، همه سوریه نیست و باید به همه سوریه اندیشید. تسلط نظامی بر حلب امری آنی است، اما برای ماندگاری در حلب باید کاری فراتر از اقدام نظامی کرد. نگاه فرامذهبی و کار همزمان سیاسی و فرهنگی میتواند بسترساز آشتی ملی در شیبی آرام باشد. داعش و… تنها یک عنصر نظامی نبوده و نیست بلکه برخاسته و حاصل یک ذهنیت است. باید تلاش کرد در کنار شکست نظامی عناصر ترویستی، ذهنیتها اصلاح شده و نگاه تعاملی میان همه گروهها و مردم ایجاد گردد.
ذهنیت سیاستمداران محور ترکی – عربی براساس تقابل میان شیعیان و اهل تسنن است و باید ایران و متحدین آن همچنان و چون همیشه با باز کردن آغوش به روی اهل تسنن این ذهنیتها را شکست دهند.
توجه داشته باشیم هلاکو تنها بهکار عباسیان پایان نداد بلکه بهکار اسماعیلیان نیز پایان داد اما نگاه تنگنظرانه مذهبی حاکم بر تاریخ، فقط برای خلیفه عباسی مرثیهسرایی کرد.
کاش حلب دچار بحران و اسیر در دست تروریستها نمیگردید و همچنان ستاره درخشان و پایتخت اقتصادی سوریه باقی میماند اما آرزوها جای در سیاست و میدان عمل ندارند. ذهنیتی که حلب و موصل را قلمرو تاریخی خود قلمداد مینماید، راضی شد این دو شهر به ویرانهای تبدیل شوند اما در تسلط بغداد و دمشق نباشند.
جنگ در سوریه با حلب، پایان نخواهد یافت و سقوط تدمر خود نمود عینی تداوم بحران است. از منظر حاکمیتی تفاوتی میان نواحی سرسبز لاذقیه و بیابانهای تدمر نیست و باید تلاش کرد راهحل سیاسی اولویت اول حل بحران سوریه باشد. اگر سوریه تجزیه شود موج آن عراق و ترکیه و… را نیز در برخواهد گرفت. اگر رهبران و کشورهای درگیر در بحران بر محور عقلانیت و تدبیر جمعی حرکت ننمایند هنوز تا صلح راهی دور باقی مانده و جنگ نزدیکتر نشان میدهد.
نکته آنکه جهان اسلام دو راه دارد یا باید به هم اعتماد کرده و منافع اعتقادی مشترک را سرلوحه اقدامات خود قرارداده، برای حل بحران تلاش نمایند و یا منافع سیاسی را بر منافع اعتقادی ارجحیت داده بر هم بتازند. در این تاختن نقش بازیگران بینالمللی بیشک بیش از بازیگران منطقهای بوده و هدایت کلان بازی در دست آنان خواهد بود.
*در همین ارتباط به گزارش کانال تلویزیونی atv تعدادی از اتباع ترک در مقابل سفارت ایران در آنکارا اقدام به تجمع اعتراضی کرده و با شعارهایی چون حلب ترک است و ترک خواهد ماند و حلب مزار ایران خواهد شد نسبت به فتح حلب واکنش نشان دادند. شبکه مذکور متعلق به داماد اردوغان بوده و این اعتراض با اجازه دولت ترکیه و در حضور نیروهایی پلیس برگزار شده است. تحریک و دادن اجازه به این اقدام قابل تعمق بوده و جای اعتراض توسط ایران دارد. این خبر در ایران پوشش داده نشده است. در ادامه این روند کنسولگری ایران در استانبول شاهد اعتراض و تظاهرات وسیعتر بوده است.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.