یعنی اینجور برایتان بگویم که با این دست فرمانی که خودروسازهای وطنی اعم از دوقلوهای افسانهای و بقیه، در حال جلو رفتن هستند و ایضاً حمایتهای بیدریغی که توسط دولت از ایشان میشود، اگر روزی اعلام شد که هر خودرو معمولی […]
یعنی اینجور برایتان بگویم که با این دست فرمانی که خودروسازهای وطنی اعم از دوقلوهای افسانهای و بقیه، در حال جلو رفتن هستند و ایضاً حمایتهای بیدریغی که توسط دولت از ایشان میشود، اگر روزی اعلام شد که هر خودرو معمولی مثلاً تارا و تیبا و یا ساینا و رانا، اگر به قیمت آخرین مدل مرسدس بنز کلاسE و بیام دبلیو سری۷ هم فروخته شود باز خودروساز، ضرر میکند، اصلاً تعجب نکرده و حتی آن را زیرسؤال هم نبرده و به حرف مسئولین مربوطه شک نکرده و چه بسا اعتماد هم میکنیم!
اینکه چند ۱۰ هزار میلیارد به سیستم بانکی بدهکار باشی، زیان انباشتهای هم معادل همین ارقام در کیسه خود یادگاری نگه داشته باشی و اخیراً با همراهی مجریان گرانقدر از ذیل سایه سنگین ماده ۱۴۱ قانون تجارت (شرکتهای نزدیک با ورشکستگی) خارج شده باشی و باز هم با مهربانی و دست و دلبازی شورای پول و اعتبار چند هزار چند هزار میلیارد تومان مجوز اخذ تسهیلات بگیری، فهم هوشنگخانی ما میگوید، کل عزیزان مسئول و مربوط و متولی اجرایی و بانکی، از شرایط مالی این روزهای خودروساز آنقدرها که من و شما فکر میکنیم، نگران و دلواپس نیستند و با خاصه خارجیها اجازه میدهند همین مسیر طی شده و برود و برود تا یک زمانی معجزهای شده و به آبادی برسد و یا همان ناکجاآباد موعود را در آغوش بگیرد!
شاعر میفرماید صد بار وام گرفتی و دیدی ثمرش را، تدبیر چه بدی داشت که یکبار سراغش را نگرفتی! البته شاعرها در طی قرون متمادی حرف زیاد زدهاند، مهم این است که یک مجموعه خودروساز برای چند ۱۰ سال با حمایت زمین و آسمان و دولت و ملت و بودجه و اعتبار و بانک و… بهگونهای مدیریت شود که خودروهای تولیدیاش خیلی خیلی ساخت خودش باشد، کیفیت و کمیتش هم بیش از اندازه به همتاهای شرق دور و غرب میانه و سرزمین یانکیها شبیه و همطراز باشد، حسابشان پر از سودهای سرشار باشد و باز خلقا… بهانهجویی کرده و شکوه و شکایت کنند!
راستش را بخواهید این برگ برنده خودروساز که هر موقع اوضاع سخت و عرصه تنگ میشود، مثل فرشته نجات، حاضر شده و با اشارهای، موجهای بلند ناشی از سونامی بهای تمام شده ناجور و ریختوپاشهای بیکران را با دیوارهای بلند ساحل امن وام و تسهیلات و برآورد مجدد داراییها و دست باز در واردات و مونتاژ و… را از شور و حرارت انداخته و به آرامش میرساند و کوه یخ بدهی و زیان انباشته و کم و کسری در هنر مدیریت و کاردانی را عمیقتر و قلههای از آب بیرون زده را کوتاه و لطیف و بیاثر نشان میدهد و با حذف کاغذی صورت مسئله، مشکلگشا و حلالمسائل بینظیری را به عالم آدم نشان میدهد، بیشتر از آنچه باید مایه آرامش خیال و تکرار در تکرار راه رفته جنابان خودروساز و متولیان مربوطه باشد، سمی است که باعث ترس جنابمان و بدتر و سختتر و خشنتر شدن مشکلات و معضلات و بحرانهای ناشی از آنهاست!
ما که میگوییم به جای آنکه هر چند وقت یکبار ناز خودروساز خریده شده و راه و روشی جلوی پایش قرار داده شود که مانند مسکنی قوی بر دردها و زخمهای عمیق، چند صباحی بیشتر روی پا نگه داشته شود، مصوبهای، قانونی و یا کارگروهی چیزی را بهکار بگیرید تا از صدر تا ذیل امورات اجرایی و تولیدی و بهای تمام شده و مالی و حقوقی و قراردادها و هزینه و نمایندگیها و خدمات و منابع انسانی و خط تولید و مونتاژ و هرچه هست و نیست را با ذرهبین تخصص و عدالت و ریزبینی و شمشیر دقت و بازرسی و سختگیری و حساسیت، مورد واکاوی و جراحی و کنکاش قرار دهند تا بالاخره معلوم شود که چطور میشود ماشینهای تولیدی خودروسازهای چشمبادامی ژاپنی و کرهای و چینی و آن مو بورها و چشمآبیهای آلمانی و غربی و یانکیهای آن سوی آبها، با تکنولوژی و کیفیتی در چند سطح بالاتر و با قیمتی نهچندان افزونتر تولید میشود ولی در این ملک کار بهگونهای دیگر است؟
دیدگاه بسته شده است.