نگاهی به اجرای طرح پزشک خانواده؛ با حلوا حلوا کردن دهان شیرین نمی‌شود!

مرضیه نیکخواه– هزینه‌های درمان به قدری بالا رفته که مردم را نگران چگونگی پرداخت آن کرده است؛ از پزشکانی که به دلیل بی‌ارزش شدن پول کشور مدام در حال مهاجرت هستند تا بیمه‌هایی که توان پرداخت پول بخش درمان همچون بیمارستان‌ها، درمانگاه‌ها و… را ندارند. دولت بار‌ها اعلام کرده که ارز یارانه‌ای بخش درمان و […]

مرضیه نیکخواه– هزینه‌های درمان به قدری بالا رفته که مردم را نگران چگونگی پرداخت آن کرده است؛ از پزشکانی که به دلیل بی‌ارزش شدن پول کشور مدام در حال مهاجرت هستند تا بیمه‌هایی که توان پرداخت پول بخش درمان همچون بیمارستان‌ها، درمانگاه‌ها و… را ندارند. دولت بار‌ها اعلام کرده که ارز یارانه‌ای بخش درمان و دارو را حذف نکرده اما در عمل همچنان بیشترین هزینه درمان را مردم از جیب‌شان پرداخت می‌کنند. از اینها که بگذریم از اوایل سال طرحی به نام طرح پزشک خانواده در کشورمان به مرحله اجرا درآمد. طرحی که از دهه‌ها قبل در کشورهای پیشرفته به مرحله اجرا رسیده و نتیجه‌بخش بود. دولت اعلام کرد که مهم‌ترین قسمت طرحش جایی که بین ۹۰ تا ۹۵ درصد هزینه‌های درمان را از مردم دریافت نخواهد کرد و کار حتی به جایی رسید که بهرام عین‌اللهی؛ وزیر بهداشت، اعلام کرد که طرح‌ سلامت خانواده به‌عنوان ابتکار ایران در مجامع جهانی ثبت می‌شود! حال آنکه از روزی که وزارت بهداشت تصمیم گرفت طرح پزشک خانواده را اجرایی کند، بیشتر از ۲۰ سال می‌گذرد. در این مدت، هفت، وزیر آمده و قول تکمیلش را داده و رفته‌اند! این طرح طبق گفته مسئولان فعلی در نزدیک به ۲۰۰ شهر کشور به مرحله اجرا درآمده است.

مشکلات طرح پزشک خانواده

حال در اینکه پزشک خانواده یک طرح لازم برای کشور است شکی نیست و در اسناد بالادستی هم جزء تکالیف سلامت کشور است. اینکه به کاهش هزینه‌ها و حفظ سلامتی مردم و غربالگری بهتر و پیشگیری از پیشرفت بیماری‌ها و به همین دلیل یک طرح مهم است. به همان میزان که اهمیت دارد به همان میزان هم باید درست اجرا شود. اگر ناقص اجرا شود، گرفتاری‌های زیادی خواهیم داشت. لذا یک طرح ضروری برای کشور است و باید کامل و جامع اجرا شود. اجرای ناقص، شعاری و بدون منابع کافی، این طرح حتماً آسیب بیشتری وارد می‌کند و اجرا نکردن آن بهتر است. یعنی اگر اجرا نکنیم خیلی بهتر است تا اینکه بخواهیم به شکل ناقص و بدون در نظر گرفتن نظرات صاحب‌نظران اجرا کنیم. در همین رابطه، مسعود پزشکیان؛ عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی، چنین می‌گوید: کدام پزشک با حقوق ۱۰ تا ۱۵ میلیون تومان برای خدمت‌رسانی به روستا‌ها می‌رود؟ زمانی که وزیر بهداشت بودم، شش میلیون تومان معادل پنج‌هزار دلار به پزشکان می‌دادیم که در روستا‌ها خدمت‌رسانی کنند و مدیران شبکه استعفا می‌دادند که به‌عنوان پزشک در روستا‌ها فعالیت کنند. منابع لازم برای حوزه سلامت وجود دارد. اگر به هر مرکز خدمات سلامت چهار میلیارد تومان اعتبار بدهیم و به پزشکانی که فعالیت دارند، ۵۰ میلیون تومان و به پرسنل، حقوق بالا بدهیم و از آن‌ها درمان بیماران را نخواهیم، بلکه سلامت محیط، مدرسه و کار را از آن‌ها بخواهیم. وقتی پرسنل درآمد کافی داشته باشند می‌توانند به این کار‌ها برسند. الان پزشکان برای خدمت به روستا‌ها می‌روند؟ نمی‌خواهند پول کافی به پزشکان در طرح سلامت خانواده پرداخت کنند و از سوی دیگر هم از پزشکان نخبه کشورمان می‌خواهیم که برای خدمت به روستا بروند و بعد هم انتظار داریم که پزشکی خانواده اجرا شود.

کمبود پزشک ادامه دارد

تأمین پزشکان مورد نیاز برای اجرای این طرح همواره دغدغه‌ مدیران نظام سلامت بوده است. در سال ۱۴۰۰ نیز پس از جلسات متعدد کارشناسان وزارت بهداشت و شورای‌عالی انقلاب فرهنگی، سرانجام طرحی با عنوان «افزایش ظرفیت پذیرش پزشک عمومی» تدوین و تصویب شد. یکی از مهم‌‌ترین ویژگی‌های این قانون، الزام وزارت بهداشت برای افزایش پذیرش داوطلبان بومی بود. حال آنکه برای اجرای بهتر این طرح نیاز به پزشک وجود دارد و این در شرایطی است که هم از یک‌سو نمی‌توان متخصصین را راضی به حضور در روستا‌ها با حقوق پایین کرد و هم پزشکانی که در این طرح هستند اکثراً جایگزینی برای خود ندارند! حال باید منتظر ماند و دید که چه زمانی مشکلات این طرح ملی برطرف خواهد شد. طرحی که مشخصاً با حلوا حلوا کردنش، دهانی شیرین نخواهد شد.