از تورم و تحریم‌ها تا نادیده گرفتن بخش‌خصوصی و عدم ارتباط با کشورهای قدرتمند

کار سخت دولت برای اداره بی‌ارزش‌‌ترین پول جهان!

گروه بازارسرمایه ـ شاید اگر در دهه ۵۰ از کسی در ایران می‌پرسیدی که روزی ارزش پول کشورش به بی‌ارزش‌‌ترین پول دنیا تبدیل خواهد شد، نه‌تنها باور نمی‌کرد، بلکه با نگاهی چپ چپ بدرقه‌تان می‌کرد. اما نگاهی به تاریخ به خوبی نشان می‌دهد که روند نزولی ارزش پول کشورمان از سال ۱۹۷۹ آغاز شد و […]

گروه بازارسرمایه ـ شاید اگر در دهه ۵۰ از کسی در ایران می‌پرسیدی که روزی ارزش پول کشورش به بی‌ارزش‌‌ترین پول دنیا تبدیل خواهد شد، نه‌تنها باور نمی‌کرد، بلکه با نگاهی چپ چپ بدرقه‌تان می‌کرد. اما نگاهی به تاریخ به خوبی نشان می‌دهد که روند نزولی ارزش پول کشورمان از سال ۱۹۷۹ آغاز شد و متأسفانه همچنان ادامه دارد. در آن سال‌ها وقوع جنگ با عراق باعث شد تا بسیاری از صاحبان کسب‌وکار از تجارت خود دست کشیده و از کشور مهاجرت کنند و از سوی دیگر آغاز تحریم‌ها شروعی بود بر روند نزولی پول کشورمان که تاکنون نیز ادامه داشته و کار را به جایی رسانده که پول کشورمان بی‌ارزش‌‌ترین پول جهان از نظر سایت FXSSI در سال گذشته میلادی اعلام شود! رتبه‌بندی ارزش پول کشور‌ها براساس میزان عرضه و تقاضای آن‌ها، هم در داخل و هم خارج از کشور‌ها انجام می‌شود. افزایش تقاضا باعث افزایش ارزش پول و در نتیجه تبدیل آن به گران‌‌ترین پول جهان می‌شود و در مقابل، افزایش عرضه سبب کاهش ارزش آن می‌شود. تنها تعداد اندکی از ۱۸۰ ارزی که سازمان ملل به رسمیت می‌شناسد، به‌عنوان پول‌های ارزشمند دنیا محسوب می‌شوند. اهمیت ارزش پول زمانی بیشتر مشخص می‌شود که شهروندان یک کشور به هنگام سفر خارجی نیازمند تهیه ارز مسافرتی می‌شوند.

چرا پول بی‌ارزش می‌شود؟

بدون شک مهم‌‌ترین علت بی‌ارزش شدن پول، تورم است که در طول زمان، باعث کاهش ارزش زمانی پول می‌شود. تورم، قیمت کالا‌ها و خدمات را در طول زمان افزایش می‌دهد و به شکل ملموسی، میزان کالا‌ها و خدماتی که می‌توانید در آینده با مقدار فعلی پول خریداری کنید کم می‌شود. اگر درآمد شما ثابت بماند و تورم باعث افزایش قیمت‌ها شود، باید درصد بیشتری از درآمدتان را برای خرید همان کالا و خدمات هزینه کنید. در نیم قرن گذشته نرخ تورم در ایران در اکثر سال‌‌ها دو رقمی بوده است، این درحالی است که میانگین نرخ تورم در دنیا حدود سه درصد است و همین مسئله را می‌توان به‌عنوان مهم‌‌ترین عامل کاهش ارزش پول ملی در ایران دانست. از طرفی شکاف تورم بین اقتصاد ایران و شرکای تجاری تأثیر بسزایی در ارزش پولی ملی کشور دارد. تحلیلگران کاهش ارزش پول هر کشور را به مرگ خاموش اقتصاد تعبیر می‌کنند؛ برای جلوگیری از کاهش ارزش پول کشور و همچنین تقویت پول ملی، دولت‌‌ها وظایف بسیار مهم و تأثیرگذاری دارند که با رعایت کردن و یا عدم رعایت این وظایف، اثرات آن در ارزش پولی آن کشور نمایان خواهد شد. در سالیان اخیر کاهش ارزش ریال یک چالش بزرگ بوده و تأثیر بسیار زیادی در اقتصاد کشور داشته است. از سوی دیگر عدم وجود ثبات اقتصادی باعث می‌شود تا بسیاری از صاحبان مشاغل که می‌توانند با افزایش تولید نقشی در کاهش تورم داشته باشند، عنان کار از دستشان خارج شود. به‌عنوان نمونه چند وقت پیش بود که قیمت ارز و به‌خصوص دلار در بازار دچار نوسان شد و تا حدود ۲۰ درصد بالا رفت! مهراد عباد؛ عضو هیئت نمایندگان اتاق‌های بازرگانی ایران و تهران در همان زمان در اظهارنظری جالب از تأثیر نوسانات ارزی اخیر بر تجارت ایران گفت و توضیح داد: افزایش نرخ ارز به معنای کاهش ارزش پول ملی ماست و در هیچ کجای دنیا ارزش پول ملی یک‌شبه ۲۰ درصد کاهش پیدا نمی‌کند. ثبات اقتصادی یکی از مهم‌‌ترین نیاز‌های کسب‌وکارهاست تا صاحبان آن‌‌ها بتوانند براساس این ثبات برنامه‌ریزی کنند، با این حال متأسفانه در چند دهه گذشته این ثبات در اقتصاد ایران وجود نداشته و رویداد‌های داخلی و خارجی با تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم بر اقتصاد ایران نرخ ارز را از خود متأثر می‌کند. همچنین افزایش نقدینگی و بیشتر شدن پول در دست مردم به‌جای سرمایه‌گذاری در بخش تولید یا خدمات باعث شده رقم آن طی چند سال اخیر چند برابر شود. این چالش مهم از اشتباه محاسباتی و غلط بودن سیاست‌های پولی- مالی بانک‌مرکزی و دولت نشأت می‌گیرد. یکی از مهم‌‌ترین مشکلاتی که در سیستم بانکی وجود دارد این است که بانک‌ها به‌جای تأمین سرمایه برای افزایش تولید و بهبود اقتصاد وارد بازارهای سکه و مسکن می‌شوند یعنی پول را به‌جای تولید به سمت سفته بازی می‌برند. گرچه که وجود تحریم‌های خارجی، قیمت نفت و فاکتورهای دیگر هم بر آن اثر گذارند اما مسئله اصلی در ساختار دولت و بانک‌هاست.

اقتصاد نفتی

همچنین از دیگر مشکلات اقتصادی ما که منجر به تورم، افزایش نقدینگی و بی‌ارزش شدن پول ایران شده، اقتصاد نفتی است. بیش از ۸۰ درصد اقتصاد ایران تحت سیطره درآمدهای نفتی است. بیماری هلندی ناشی از درآمد نفتی به‌عنوان یک مشکل اساسی و دیرینه در اقتصاد ما مشهود است. این موضوع از سال ۱۳۵۳ شمسی با افزایش قیمت سوخت فسیلی در اثر جنگ اعراب و تحریم‌های نفتی به‌عنوان یک ضایعه مزمن، اقتصاد ایران را تحت تأثیر قرار داده است. به ‌این ‌ترتیب بالا و پایین شدن قیمت نفت در بازارهای جهانی یا وضعیت تحریم‌های نفتی به‌ شدت می‌تواند اقتصاد ما را تحت‌تأثیر قرار دهد.

نادیده گرفتن بخش‌خصوصی

این موضوع در همه بخش‌های اقتصاد به‌عنوان یک وظیفه در آمده است و یکی از علل بی‌ارزش شدن پول است. بخش‌خصوصی ایران به‌عنوان سرمایه‌گذار، در نتیجه این سیاست‌‌ها به‌شدت تضعیف شده و تولید ملی به دلیل واردات بی‌رویه کالاهای مصرفی ضربه خورده است. نقش دولت در اقتصاد نباید صفر و صدی در نظر گرفته شود. دولت تنها باید نحوه دخالت درستی داشته باشد. مثلاً در اقتصادهای باز، دولت مانع از تصمیم بخش‌خصوصی نمی‌شود. در اقتصاد باز اگر دولت نیاز به مس بیشتری داشته باشد آن را از طریق درآمد مالیات خریداری می‌کند؛ اما در اقتصاد دستوری یا برنامه‌ای، دولت دستور تولید مس می‌دهد و قیمت آن را هم خودش تعیین می‌کند. در حالتی که ترکیب این دو باشد اقتصاد مختلط است. به نظر می‌رسد بهترین حالت همین اقتصاد مختلط است که در آن هم برنامه‌ریزی از سمت دولت است و هم راهکارهایی برای تولید و بهبود بازار وجود دارد.

نقش پُررنگ تحریم‌ها!

علاوه بر موارد فوق، مشکلات ناشی از تحریم‌ها ‌موجب اوج گرفتن بیش از حد و انتظار تورم، انتظارات تورمی و حتی تورم ناشی از رکود اقتصادی شده است. در سال ۲۰۱۵، دولت ایران با چندین کشور از جمله آمریکا، فرانسه، انگلیس، چین، روسیه و آلمان بر سر مسائل هسته‌ای به توافق رسید. هدف از این توافق کاهش تحریم‌ها علیه ایران بود. در نتیجه وضعیت بهتر و پول داخلی ایران تثبیت شد. با این حال، در سال ۲۰۱۸ آمریکا مدعی شد که ایران برنامه هسته‌ای خود را ادامه می‌دهد. تحریم‌ها تشدید شد و دسترسی این کشور به بازارهای جهانی کالا را محدود کرد. ایران دیگر نمی‌توانست نفت خود را صادر کند که حدود ۶۹ درصد درآمد سالانه‌اش را تشکیل می‌داد. این اتفاق کسری بحرانی در بودجه ملی ایران ایجاد کرد.

کار سخت دولت برای اداره اقتصاد

بی‌شک وضعیت فعلی اقتصاد ناشی از عملکرد دولت سیزدهم نیست و همان‌طور که گفته شد؛ عوامل بسیاری در تبدیل ریال به بی‌ارزش‌‌ترین پول دنیا نقش دارند. حال آن که نگاه‌ها به بانک‌مرکزی به‌عنوان متولی اصلی تقویت پول ملی است تا این که بتواند برای سال بعد بتواند ریال کشورمان را تقویت کند. در همین رابطه، محمدرضا فرزین رییس کل بانک‌مرکزی هفته گذشته در همایش سالانه اقتصاد مقاومتی مهم‌ترین هدف این بانک را تقویت ریال نامید و افزود: وقتی درباره ارز صحبت می‌کنیم، ارز و ریال دو روی یک سکه هستند. وقتی درباره حکمرانی ارزی صحبت می‌کنیم باید درباره حکمرانی ریال هم صحبت کنیم. طبیعی است که حکمرانی ارزی را اگر دنبال می‌کنیم به‌خاطر اهمیت حکمرانی ریال است. باوجود تحریم‌ها اقتصاد باز در کشور داریم. سهم صادرات و واردات عدد بزرگی است؛ اقتصاد ما اقتصاد باز است و به همین دلیل نسبت به ارز حساس می‌شویم. با تحریم، تجارت ما با غرب به شرق رفت ولی مراودات مالی به شرق نرفت؛ هنوز بیشتر شعب بانکی ما در غرب هستند؛ در انگلستان سه بانک داریم درحالی که تجارتی نداریم ولی در چین با این حجم از تجارت، بانکی نداریم. در این زمینه دچار مشکل هستیم. جریانی در کشورمان شکل گرفته که دائماً درحال تضعیف حکمرانی ریال است؛ نمی‌گویم به عمد ولی بعضاً تمام جوانب دیده نمی‌شود و ‌مشکل‌ساز می‌شود. رمزارز‌ها براحتی می‌توانند جایگزین پول ملی کشور بشوند ولی در کشور ما بسیاری از وظایف اجتماعی و محدودیت‌ها به بانک‌ها تحمیل می‌شود و ریال تضعیف می‌شود و خیلی‌ها ترجیح می‌دهند با ارزی غیر از ریال مبادله کنند. نباید مبادله با ریال را پرهزینه کنیم. معضل ما ریال است نه دلار؛ باید روی ریال متمرکز شویم. ریال امروز جایگزین پیدا کرده است؛ صنف‌ها از شمش، رمزارز و دلار استفاده می‌کنند.