آمارهایی که با آدم حرف می‌زنند!

سایه فقر؛ هر روز نزدیک‌تر از دیروز

گروه اجتماعی– نفت، گاز، معادن و منابع دیگر هم باعث نشد که کشوری همچون ایران از واژه‌ای به نام خط فقر در امان بماند! در واقع کلمه فقر برای کشورمان با این همه ثروت کلمه‌ای عجیب و غریب است. در خیابان‌‌ها و اکثر چهارراه‌ها کسانی را می‌بینی که با توجه به سنین بالایی که دارند، […]

گروه اجتماعی– نفت، گاز، معادن و منابع دیگر هم باعث نشد که کشوری همچون ایران از واژه‌ای به نام خط فقر در امان بماند! در واقع کلمه فقر برای کشورمان با این همه ثروت کلمه‌ای عجیب و غریب است. در خیابان‌‌ها و اکثر چهارراه‌ها کسانی را می‌بینی که با توجه به سنین بالایی که دارند، دستشان را به سمتت دراز می‌کنند تا شاید بتوانند از کَرم هموطن‌شان توشه‌ای برای خوردن بیابند. البته این تنها یک طرف ماجرا است زیرا کسی که دست یاری به سمتش دراز شده نیز هر روز فقیر می‌شود! این روز‌‌ها اغلب شهروندان ایرانی هر روز چند پله خود را به فقر مطلق نزدیک‌تر می‌بینند. رشد روزافزون و مهارگسیخته نرخ ارز و طلا و سکه برای طبقه متوسط و آسیب‌پذیری که مدت‌هاست خود را دست و پا بسته در مسیر نزول می‌بینند، به معنای خالی شدن بیش از پیش سبد خانوار است. سبدی که کالاهای فرهنگی مدت‌هاست از آن رخت بربسته و اقلام حیاتی‌تر هم روز به روز در آن آب می‌رود.

گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس از فقیرتر شدن مردم

به تازگی مرکز پژوهش‌‌‌ها در گزارشی در مورد فقر اعلام کرده که جمعیت زیر خط فقر به حدود ۳۰ درصد و آمار حاشیه‌نشینی شهری به ۲۵ میلیون نفر رسیده است. اعدادی که نشان می‌دهد حدود یک‌سوم جمعیت کشور همین حالا هم با فقر شدید دست به گریبان هستند. عددی که طبق هشدار فرشاد مؤمنی؛ اقتصاددان، در حال افزایش است و «۴۰ درصد مردم در آستانه فرو غلتیدن به زیر خط فقر هستند». در این میان آنچه نگرانی‌‌‌ها را بیش از پیش تشدید می‌کند کاهش شدید اقلام سفره‌های فقرا و بی‌کیفیت شدن آن به دلیل گرانی است. چندی پیش معاون بهداشت دانشگاه علوم پزشکی تهران از کاهش ۳۰ درصدی مصرف لبنیات در بین ایرانیان گفت و نسبت به رواج پوکی استخوان هشدار داد. این تنها یک قلم از مواد غذایی مهمی است که فقدان آن در سفره‌های ایرانیان آثار نامطلوب فراوانی در امنیت غذایی و سلامت مردم گذاشته و چرخه‌ای از کاهش کیفیت زندگی ایرانیان را می‌سازد. چرخه‌ای که آثار منفی آن تا سال‌‌‌ها گریبان شهروندان را خواهد گرفت. طبق گزارش همین مرکز، در مهرماه ۱۳۹۹ و براساس گزارش‌‌‌ها و رویکرد بی‌سابقه سقوط ارزش پول ایران، بیش از ۶۰ درصد کل جمعیت ایران زیر خط فقر هستند. خط فقر در ایران در ۲۴ مرداد ۱۴۰۱، به حقوق ۲۰ میلیون تومان در ماه رسید.

آمارهای بانک جهانی از وضعیت فقر در ایران

این در حالی است که براساس آمارهای بانک جهانی، در سال ۲۰۱۱، حدود ۲۰ درصد از جمعیت ایران زیر خط فقر بودند؛ اما در سال ۲۰۲۱، بیش از ۱٫۲۸ درصد جمعیت ایران، زیر خط فقر قرار گرفتند؛ این یعنی با فرض متوسط جمعیت ۸۰ میلیون نفری طی دهه اخیر، طی سال‌های ذکر شده، تقریباً شش‌ونیم میلیون نفر به افراد زیر خط فقر اضافه شده‌اند. خط فقر، همان شاخصی که به گواه برخی کارشناسان نرخ آن بیش از ۳۰ درصد است؛ به این معنا که بیش از ۳۰ درصد از مردم ایران که نزدیک به ۲۶ میلیون نفر را شامل می‌شود زیر خط فقر زندگی می‌کنند‌؛ یعنی تقریباً از هر سه ایرانی یک نفر زیر خط فقر قرار دارد و این، همان چهره ناعادلانه اقتصاد در ایران است که کمتر کسی است، با آن مواجه نشده باشد.

گفتنی است؛ تا زمانی که با تورم روبه‌رو هستیم رفع خط فقر هم دشوار و تقریباً ناممکن است زیرا تورم فقر را افزایش می‌دهد و در پی خود رکود را به وجود می‌آورد. رکود هم توقف فعالیت‌های اقتصادی را به دنبال می‌آورد. بر این اساس مهم‌‌‌‌ترین راهکار مقابله با خط فقر و کاهش اختلافات درآمدی در سیاست‌های کلان اقتصادی نهفته است که کنترل تورم و مبارزه با رکود را شامل می‌شود؛ زیرا در وضعیت تورمی، چرخ تولید نمی‌گردد و روزبه‌روز بر کاهش تولید، کسادی کسب‌وکار‌‌‌ها و بیکاری افزوده می‌شود که ماحصل این شرایط، گسترش خط فقر است.