حرفهای خودی و بیخودی تورم حقوق یا حقوق متورم! میدانید و میدانیم و البته میدانند که هنوز و طبق عادت یکی، دو سال اخیر، شورایعالی کار تشکیل جلسه نداده و تکلیف دستمزد کارگری مشخص نشده است، اینگونه که به نظر میرسد امسال هم مانند سال گذشته قرار است در دقایق نهایی و حتی اگر […]
حرفهای خودی و بیخودی
تورم حقوق یا حقوق متورم!
میدانید و میدانیم و البته میدانند که هنوز و طبق عادت یکی، دو سال اخیر، شورایعالی کار تشکیل جلسه نداده و تکلیف دستمزد کارگری مشخص نشده است، اینگونه که به نظر میرسد امسال هم مانند سال گذشته قرار است در دقایق نهایی و حتی اگر شد وقت اضافه و در یک اقدام ضربتی و شوکآور نرخ دستمزد سال آینده را مشخص کنند و یاد و خاطره آن شگفتی را همچنان زنده نگه دارند!
بالاخره ما نفهمیدیم، چرا وقتی حرف از افزایش سالیانه حقوق و دستمزد زده میشود، برخی عزیزان مسئول و بزرگواران متولی، فیلشان یاد تورم و افزایش آن میافتد، آن هم نه به این خاطر که حساب کنند، سال گذشته چقدر تورم داشتهایم و پیشبینی تورم سال جدید چقدر است و براساس این نرخها، جوری حقوق و دستمزد کارگر و کارمند بینوا ترمیم و افزایش یابد که اگر رفاه و کیفشان کوک نمیشود و در رقابت با قیمتها همچنان هشتشان گروی نُه است، ولی لااقل سفره معیشتشان کوچک و نحیف و چهره زردشان لاغر و رنجور نشود!
بحث متولیان دولتی و برنامهای و بودجهای و کارفرمایی و… این است، ریال به ریال افزایش حقوق و دستمزد، روی تورم سال آتی اثر میگذارد و بنابراین باید مراقب و مواظب باشند که خدایناخواسته کاری نکنند که شاهد افسار پاره کردن قیمتها باشند، حالا اینکه در طی سنوات اخیر هرباره همین دلیل و توجیه آورده شده است و حقوقها به قدر کفایت و لزوم افزایش پیدا نکرده ولی ماشالا بزنم به تخته، جناب تورم تا دلش خواسته اسب تاخته و زمین و زمان را به هم دوخته و عرق شرم از نداری را بر پیشانی کارگر و کارمند آورده و از قضا هیچ یک از عزیزان مسئول و متولی، به روی مبارک نیاورده که حتی ترمیم حقوق را انجام دهند، بلکه باری از دوش کارگر برداشته شود.
با همه این احوال، آخر سال که نزدیک میشود و زمزمه افزایش حقوق و دستمزد شروع و کمکم بحثها بالا میگیرد، دومرتبه اثرات تورمی افزایش حقوق میشود ترجیع بند سخنان و فرمایشات برخی متولیان دولتی و اجرایی و تقنینی و آش همان آش و کاسه همان کاسه!
البته اینکه بین هزار و یک اقدام که روی تورم اثر میگذارد، مثل خلق پول و کسری بودجه و افزایش نرخ تسعیر و افزایش عوارض و حقوق گمرکی و فلان تعرفه و بهمان هزینه و تبدیل دلار نیما به سنا برای گوشت و نهاده و روغن و شکر و افزایش قیمت نان و… همه توجهها به سمت دستمزد کارگر بینوا متمرکز میشود از آن عجایب روزگار است که نشان میدهد، افزایش حقوق، مساوی است با افزایش تورم ولی متورم شدن حقوق برخیها و حقوقهای نجومی و تپل، بعید نیست که خود از عوامل کاهش تورم هم باشد، چون عزیزان حقوق متورمبگیر، میتوانند با آرامش خیال و تمرکز بیشتر به حلوفصل امورات و اجرای بهتر مسئولیتهای خود بپردازند و قطع به یقین تورم را کمر شکسته و از پای در میآورند.
به هرحال خواستیم عرض کنیم که سفره کارگر و کارمند دستمزد بگیر، آنقدری کوچک شده که بهتر است بگوییم علیالحساب، سفرهای در کار نیست و این فرمایشات برخی متولیان و مسئولین و دست دست کردنها و آخر کار هم افزایش حول و حوش ۲۰درصدی (که بعید هم نیست کمتر باشد) عجالتاً باعث شکسته شدن کمر بخش زیادی از حقوقبگیران شرکتی و سازمانی و بخشخصوصی میشود و این بحران نبود نیروی کار متخصص و متعهد وفادار و حتی کارگر ساده را بیش از پیش بزرگتر میکند و از دو حال خارج نیست یا شرکتها و صنایع خصوصی و آن دولتی و شبهدولتیها که نیروی قراردادی میگیرند، کمکم، دست و پای خود را جمع میکنند و یا نیروی غیربومی و یا حتی غیرایرانی میگیرند و یا حالت دوم را انتخاب کرده و با کارگر و کارشناس بدون توجه به مصوبات دستمزد، بر سر دستمزد به توافق میرسند که هر دوطرف راضی باشند و این یعنی تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل!
هوشنگخان
دیدگاه بسته شده است.