دندان، بیمه و نان شب! بارها شنیدهایم که هر آنکس که دندان دهد، نان دهد، ولی کمتر کسی میداند که این جمله حکیمانه، یک ادامه مختصری هم داشته است ولی در طی زمان آن عبارت تکمیلی از قلم افتاده است و کسی هم توجهی به عدم حضور ایشان نکرده است! اما جمله کامل این […]
دندان، بیمه و نان شب!
بارها شنیدهایم که هر آنکس که دندان دهد، نان دهد، ولی کمتر کسی میداند که این جمله حکیمانه، یک ادامه مختصری هم داشته است ولی در طی زمان آن عبارت تکمیلی از قلم افتاده است و کسی هم توجهی به عدم حضور ایشان نکرده است!
اما جمله کامل این است:
هر آنکس که دندان دهد نان دهد، دندان یکبار و نان پیوسته!
همانطور که از جمله فوق مستفاد میشود، خداوند حواسش به قوت بندگان هست، اما این بندگان هستند که باید حواسشان به دندانهایشان باشد تا از نان شب نیفتند!
ما که قصد و غرض یا خدای ناکرده، مرضی، از بیانات فوق نداریم، فقط خواستیم عرض کنیم که نه دولت و نه بیمه و نه هیچ جای دیگری! مسؤولیت و وظیفه دندانبانی ما ملت را ندارند و خودمان هستیم که باید براساس قوت و توان جیب خودمان در حفظ و نگهداری دندانها بکوشیم و اگر هم قوت و توان تراولی نداریم باید با حسرت داشتن آن (دندان را میفرماییم) و حسرت خوردن نان، سر کنیم و دم بر نیاوریم.
قرار نیست که فیالمثل هوشنگ خان حواسش به دندانهایش نباشد و با این دندان، نان و غذا بخورد و هنگام حرص خوردن از امورات جاریه، آنها را بر هم بساید و قروچه نماید و در پارهای از اوقات آن را بر جگر بگذارد و این وسط حواسش به گرد نشدن آن باشد و فقط هر از گاهی مسواک و نخ بزند و همچنان برای آنکه بیمه خرج و مخارج دندانش را بدهد، دندان تیز کند ! حاشا و کلا که باید این قسم انتظارات را به دور انداخت و از آن دندان بکند!
به هر حال قرار بر این است که بیمه پولی بگیرد و بخشی از آن را خرج بیمهگذار کند و بقیه را صرف خرید ملک و ساختمان و کارخانه و تکمیل شستا نماید. قرار نیست همه را خرج بیملاحظگی و دندان داری ما کند!
به نظر میرسد اینکه در برخی اوقات، این مقام محترم وزارت درمان نگران وضع رفاه میشوند و از بیمه و دندان و حل مشکلات آن سخن میگویند، اساساً و اصولاً حرف درست و به قاعدهای است، اما اینکه کسی گوشش بدهکار این حرفها نیست و راه خود را میرود، این هم حرف درست و وفق قاعده بازی زمانه است!
که اگر بر فرض محال آن سازمان محترم تأمین بیمه، پا پیش بگذارد و بخواهد چتر بیمه را بر سر دندان، باز نماید، خیلی هم معلوم نیست کار به بنیاد آید و از این نمد کلاهی برای سر ملت دوخته شود. زیرا که وقتی پای بیمه وسط بیاید، حکماً بازرسان و کارشناسان مو از ماست بکش خود را میفرستد برای کنکاش در هزینه تمام شده درمان دندان و نرخ مواد اولیه و محاسبه دستمزد واقعی اطبای محترم. بعد هم نوبت حاشیه سود و سطح درآمدی و این قسم حرفهای نگو ! آخر کار هم این وسط عدهای دلخور و ناراضی، شکواییه سر میدهند و عدهای دیگر، دلگیر و عصبانی قانون و قاعده را یاد آور میشوند و عدهای دیگر هم با سری بدون کلاه، راه خود میگیرند و میروند تا از درمان که ماندهاند دیگر از کسب نان شب باز نمانند که اگر آن نتوانند به دست آورند، دندان دار بسیار است … .
هوشنگ خان
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.