رقابت تصادفی!

  حرف‌های خودی و بی‌خودی رقابت تصادفی! از آنجا که ما هوشنگ‌خانی برای خودمان هستیم و کلی اهن و تلپ داشته و سر خودمان حسابی معطل هستیم! عادت داریم در خیلی از موضوعات مهم و غیرمهم و باربط و بی‌ربط اظهار فضل و اظهارنظر کنیم، حالا برخی مواقع یک نیم‌بند فکر و اندیشه‌ای هم پشت […]

  حرف‌های خودی و بی‌خودی

رقابت تصادفی!

از آنجا که ما هوشنگ‌خانی برای خودمان هستیم و کلی اهن و تلپ داشته و سر خودمان حسابی معطل هستیم! عادت داریم در خیلی از موضوعات مهم و غیرمهم و باربط و بی‌ربط اظهار فضل و اظهارنظر کنیم، حالا برخی مواقع یک نیم‌بند فکر و اندیشه‌ای هم پشت سر حرف‌ها هست، خیلی مواقع هم هیچ خبری نیست و آبی از گفتن ما و شنیدن دیگران گرم نمی‌شود!

یکی از موضوعاتی که چند روزی است ذهن مبارکمان را مشغول کرده، این است که چطور می‌شود که تعداد سفرهای خانوادگی تفریحی و گردشگری خلق‌ا… هر سال رو به نقصان می‌گذارد و کم و کمتر می‌شود ولی تعداد تصادفات و میزان کشته و مجروح‌ها به همان نسبت پایین نمی‌آید، یعنی فی‌المثل در طی ۱۰ سال اخیر آمار سفر‌ها یک سقوط آزاد پُر و پیمان را نشان می‌دهد که البته با این وضعیت اقتصادی و هزینه‌ها و آن چیزی که ما در اطراف خود و حال و هوای سفر رفتن خودمان می‌بینیم، پُربیراه هم نیست ولی آمار تصادفات جاده‌ای و خسارات مالی و جانی، با شیب ملایم و همچین نم‌نم، گوشه‌چشمی به اعداد کمتر از خود نشان می‌دهد، به‌نظر می‌رسد یک رقابت جذاب و خانه خراب کنی مابین کاهش تعداد مسافر و مقاومت تصادفات و عدم کاهش آن‌ها شکل گرفته است و اینجور که از شواهد و قرائن برمی‌آید تصادفات جرحی و فوتی و خرابی و تصادمی در این رقابت ناسالم پر از مصیب و هزینه، گوی سبقت را ربوده‌اند و همچنان در آن بالا بالا‌ها کیفش را می‌برند!

ما که عقل‌مان قد نمی‌دهد که مشکل از جاده‌ها و بزرگراه‌هاست یا علائم و هشدار‌ها و نور و روشنایی، یا همه‌‌اش زیر سر راننده ناوارد و تعجیل و سرعت غیرمجاز و خواب‌آلودگی است یا ابر و باد و مه و باران و برف و لغزندگی و شاید هم یک در میان مصیبت برمی‌گردد به ماشین‌ها و خودروهایی با بدنه و ترمز و لاستیک و چراغ‌های ضعیف و بی‌کیفیت و به‌درد نخور که البته قطع به‌یقین همه این‌ها در این افتخارآفرینی سهیم هستند و هر کدام یک گوشه کار را گرفته‌اند تا همچنان پرچم تصادف و تصادم بالا باشد!

تکلیف خلق‌ا… که معلوم است، باید به خودشان و خانواده‌شان رحم کنند و از این همه کشته و زخمی درس گرفته و خواب‌آلوده و شتابزده و خسته و عصبانی و ناوارد و نشناخته،  به راه و جاده و هر مسیر آشنا و غریبه‌ای نزنند، اندکی صبر و حوصله و حواس‌جمعی و استراحت، یک دنیا می‌ارزد.

بحث جاده و دست‌انداز و چاله و چوله و نور و روشنایی و شیب این قسم چیز‌ها که تکلیف‌‌شان خیلی‌خیلی معلوم است و هر مسافر و راننده و راکبی که در جاده‌های کشور عزیزمان تردد کرده است به خوبی عمق کیفیت و تناسب و درجه یکی و بی‌نظیر بودن آن را دیده و اگر خیلی شانس آورده با زیر و بند و بدنه خودرو و انحراف به چپ و راست و تصادم و تصادف این قابلیت‌های نادر را لمس فرموده است و اینجور که پیداست بزرگراه‌ها و جاده‌های اصلی هم در نوبت بی‌پایان ترمیم و اصلاح و استانداردسازی و به‌روز شدن به سر می‌برند، پس بهتر است بقیه جاده‌ها و راه‌ها عجالتاً هم سعی کنند همین مقدار از کیفیت را که دارند حفظ کنند که هرچه باشد اولویت با بزرگتر است!

اینکه از خودرو و ماشین‌هایی که در این بکش‌بکش نقش بسزایی دارند حرف نمی‌زنیم، برای آن است که آنقدر در این فقره، هیچ حرف حسابی به گوش هیچ بنی‌بشری فرو نمی‌رود که بهتر است همچین ریز و زیرپوستی از کنارش بگذریم و این چارصباح مانده از زندگی را از خیر ساحت گذشته و به همان سفر در خانه که توسط برخی کارشناسان نخبه پیشنهاد می‌شود بپردازیم، اصلاً سفر و تفریح و گردش و دیدن اماکن تاریخی و بدیع و چشم‌نواز و گل و گلگشت چه ارزشی دارد که انسان جان شیرین و مال شیرین‌تر از جان را بر سر راهش بگذارد!

 

 

هوشنگ‌خان