یک منبع موثق، یک گروه مستقل… بعضی مواقع انسان دلش برای یک چیزهای تنگ میشود که این دلتنگی هم برایش جالب است و هم کمی عجیب، راه دوری نمیروم؛ همین جناب خودمان! چند وقتی است که دلتنگ عبارت «یک منبع موثق» و یا «یک گروه مستقل» هنگام شنیدن و یا خواندن اخبار داخلی کشور […]
یک منبع موثق، یک گروه مستقل…
بعضی مواقع انسان دلش برای یک چیزهای تنگ میشود که این دلتنگی هم برایش جالب است و هم کمی عجیب، راه دوری نمیروم؛ همین جناب خودمان! چند وقتی است که دلتنگ عبارت «یک منبع موثق» و یا «یک گروه مستقل» هنگام شنیدن و یا خواندن اخبار داخلی کشور شدهام، منبع موثق و گروه مستقلی که راست و چپ و بالا و پایین، موثق بودن و مستقل بودن آنها را قبول داشته باشند. البته فکر نکنید منظورم از دلتنگی، یک دلتنگی ساده و معمولی است، بلکه آنقدر دلمان هوای داشتن یک منبع موثق مورد وثوق و یا یک گروه مستقل یک طرفه به قاضی نرو! را کرده که کارمان شده است جستجو در اخبار و گزارشها و آمار و نرخها و اتفاقات و حوادث، تا برای نمونه و دلخوشی هم که شده، خبری، آماری، چیزی پیدا کنیم که کسی به آن انقلتی وارد نکرده باشد و یا برای منبع آن، لغزی نخوانده باشد!
اینکه ما دلمان تنگ شده و یا هوا برمان داشته است که فصل مشترکی، بند مشترکی و یا حتی خط مشترکی پیدا کنیم، شاید ناشی از خوش خیالی هوشنگخانی ماست و گرنه به قول شاعر، گشتم نبود، نگرد نیست.
البته ناگفته پیداست که این عدم وجود منبع موثق همه پسند و گروه مستقل قیقاج نرو، حکماً برای اهل فن و اینکارهها! خیلی هم عجیب و دور از ذهن نیست و به زعم این عزیزان سیاستمند سیاست ورز! اصولاً چه معنایی دارد که گروهی مستقل باشد و غش و ضعف سیاسی به راست و چپ و احیاناً شرق و غرب نداشته باشد و بهطور اساسی موثق بودن یک منبع، به خودیخود نشان از غیرموثق بودن ذاتی آن منبع است؛ زیرا که هم موثق نیست و هم توانسته برخی عناصر معلومالحال سادهلوح یا تندرو را اغفال کند، تا بر موثق بودن آن منبع مهر تأیید بزنند!
البته برخی سیاسیون اهل دل هم هستند که خیلی هم کاری ندارند طرف حرفش درست است و عین ثواب و یا بیربط است، اگر گوینده، اهل اردوی جناحی و دستهای و باندی جنابشان باشد، تأیید میکنند و بیانیه میدهند و احسنت احسنت میکنند و اگر خدای ناکرده از جناح آن طرفی و باند مقابل باشد، رگ گردنی میشوند و ناله و فغان میکنند و یا ایهاالناس سر میدهند گریبان چاک میکنند که بیا و ببین.
به هر حال ما که این حرفها خیلی در کَتِ ما نمیرود و هنوز دلتنگی غریبی دل خجستهمان را گرفته و به کنکاش و جستجو ادامه میدهیم تا به مطلوب دلمان برسیم!
به نظر میرسد آنان که دستی در آتش دارند و سمبه زورشان در گروه و دسته و جناحشان میچربد، لااقل برای دسته و گروه خود تعریفی از منبع موثق و گروه مستقل داشته باشند تا عجالتاً اگر نمیشود موضوع را کلی و عمومی حل کرد، لااقل بخشی و جناحی تکلیف منابع مورد وثوق و گروههای مستقل معلوم باشد تا هر بار یاران و همدلان شان برای اثبات حرفها مجبور نشوند، هر سخنی را از هر منبعی عاریه بگیرند و مهم نباشد که آن منبع، خودی است یا غیرخودی و یا بهطور کلی بیخودی… . از ما گفتن بود!
هوشنگ خان
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.