خبر خوش‌زدگی مزمن!

فکر کنم آنقدر‌ها اعتبار داریم که اگر حرفی بزنیم، عزیزان اجرایی دو ریال برایمان تره خرد کنند، برای همین از محضر مبارک باسعادتشان خواهشمندیم که اینقدر خبرهای خوب و درجه یک را پشت سر هم و مسلسل‌وار به ما مردم ندهند، بالاخره هر کسی یک ظرفیتی دارد و ما جماعت ایرانی که سال‌هاست خبرهای خوش […]

فکر کنم آنقدر‌ها اعتبار داریم که اگر حرفی بزنیم، عزیزان اجرایی دو ریال برایمان تره خرد کنند، برای همین از محضر مبارک باسعادتشان خواهشمندیم که اینقدر خبرهای خوب و درجه یک را پشت سر هم و مسلسل‌وار به ما مردم ندهند، بالاخره هر کسی یک ظرفیتی دارد و ما جماعت ایرانی که سال‌هاست خبرهای خوش درست‌درمانی نشنیده‌ایم، حال و روزمان بدتر از بقیه مردم است و ممکن است تاب این همه خبر و گزارش و آمار و نمودار درجه یک و استثنایی را نداشته باشیم!

یک روز خبر از ایجاد اشتغال میلیونی رسانه‌ای می‌شود، روزی آمار ساخت و ساز میلیونی مسکن از جانب مسئولین به گوش می‌رسد، خبر عرضه خودروهای وارداتی، افزایش تعداد و مبلغ وام ازدواج و برچیده شدن صف انتظار، دستور برای تسریع در اعطای وام فرزندآوری، خبر تثبیت بازار مسکن و کاهش فوری قیمت گوشت و افزایش رشد اقتصادی و کاهش بیکاری و…

اولاً جنابمان امیدوار است که عزیزان اجرایی به حرف حقیر گوش داده و کمی پا را از روی گاز برداشته و سیل خدمت و خبرهای خوش را کمی تا قسمتی تلطیف نمایند. ثانیاً حالا که کار به گوش دادن حرف‌های حقیر رسید، ما هم فرصت را غنیمت شمرده و خدمت این بزرگواران عرض می‌کنیم که عجالتاً یک فکری هم برای اقدامات و اتفاقات و تصمیمات و اجراییات نابجا و بد و دردسرآفرین داشته باشند. آن خبرهای خوش که خبر است از قدیم گفته‌اند حرف، حرف می‌آورد و چیزی گفته می‌شود تا چیزی گفته شده که قدما فرموده‌اند وصف‌العیش، نصف‌العیش. اما این شرایط بد آلودگی هوا و قانون افزایش سن بازنشستگی و افزایش مالیات و عدم تغییر سقف معافیت مالیاتی و خودروهای میلیاردی وارداتی و قیمت گوشت بر قله اوج نشسته و مرغ وَرپریده از سفره‌ها پریده و کنار رفتن شورای‌رقابت از قیمت‌گذاری خودرو و افزایش نرخ تسعیر ارز و نقشه‌های جدید برای قیمت بنزین و حذف یارانه نقدی و تورم بالای ۴۰ درصدی رسمی و لااقل ۱۰۰درصدی واقعی و ناترازی بانکی و گازی و بنزینی و برقی و تدبیری و برنامه‌ای و افزایش قیمت اینترنت و… خیلی از این‌ها خبر نیستند و در کف خانه و خیابان و بازار و امر واقع، یقه خلق‌ا… بینوا را چسبیده‌اند. بنابراین در این فقره هم از مسئولین ارجمند خواهش می‌کنیم، کمی فرصت دهند، قبل‌تر‌ها همچین سر صبر با حوصله قیمت کالا و خدمات یکی‌یکی و با فاصله افزایش می‌یافت تا مردم بتوانند سازگاری پیدا نمایند، اما ظاهراً این شش ماهه دوم بَدفرم تلخی کم و کسری بودجه سال گذشته و جهش قیمت کالا‌ها و ارز و طلا در روزهای پایانی سال، عزیزان مسئول را چشم‌ترس کرده که حسابی به‌فکر افتاده‌اند تا هم درآمدهای جدید دست و پا کنند و هم با اطمینان به افزایش درآمدهای سال آینده بتوانند پول‌پاشی بیشتری شب عید داشته و بازار را کنترل کنند.

قبل‌تر‌ها دادمان به آسمان بود که چرا امورات اجرایی و وزارتخانه‌های مختلف و نهادهای تقنینی و عمومی مملکت همانند جزایر از هم جدا افتاده و به‌صورت ملوک‌الطوایفی هر کدام کار خودشان را می‌کنند و با همدیگر هماهنگ نیستند، ولی کم‌کم داریم به این نتیجه می‌رسیم که انگار همان شرایط ملوک‌الطوایفی و هر کسی ساز خود را کوک کردن‌ها خیلی بهتر بود، لااقل از هر چند بخش و دستگاه و سازمان، یکی هم پیدا می‌شد احوالی از ملت همیشه در صحنه می‌پرسید و به قول قدیمی‌ها می‌گفت؛ خرت به چند؟! و یا چکشی به نفع مردم می‌زد و یک بخشی از مشکلات مردم را رسیدگی می‌کرد و نه الان که همگی هماهنگ و همدل و همراستا حواسشان به همه چیز هست جز جیب و معیشت خلق‌ا… بینوا!

زیاده عرضی نیست فقط خواستیم از همین تریبون عرض کنیم که آن سیل خبرهای خوش که اثر و نتیجه‌‌اش در سفره‌ها پیدا نیست، لااقل ترمز این سونامی تحولات و تغییرات قانونی و مقرراتی و تعرفه‌ای و آلودگی و… که خود صاحبخانه هستند را بکشید، باور بفرمایید از آب، قطع به یقین کره نمی‌توان گرفت…!