افشای چهره پوتین برای ترامپ

    آیا این جنگ سرد دوم خواهد بود؟ نه، این یک جنگی گرم و رومیزی است. سربازان همه جا می‌توانند باشند، درون لپ‌تاپ‌ها، در کافه‌های اینترنتی یا در قلب سیستم اطلاعاتی روسیه. سلاح‌های آن‌ها بایت‌های اطلاعاتی هستند نه گلوله. بمب‌های آن‌ها هرج‌ومرج‌های دیجیتال است.این اولین چالش اصلی ژئوپولیتیک ترزامی است (برکسیت بخشی از میراث […]

    آیا این جنگ سرد دوم خواهد بود؟ نه، این یک جنگی گرم و رومیزی است. سربازان همه جا می‌توانند باشند، درون لپ‌تاپ‌ها، در کافه‌های اینترنتی یا در قلب سیستم اطلاعاتی روسیه. سلاح‌های آن‌ها بایت‌های اطلاعاتی هستند نه گلوله. بمب‌های آن‌ها هرج‌ومرج‌های دیجیتال است.این اولین چالش اصلی ژئوپولیتیک ترزامی است (برکسیت بخشی از میراث او بود). تا کنون باراک‌اوباما به حملات سایبری روسیه در طول انتخابات ریاست جمهوری آمریکا با طیف وسیعی از تحریم‌ها واکنش نشان داده است؛ ولادیمیرپوتین این مسأله را انکار می‌کند و دونالدترامپ در توئیتر به ستایش از تصمیم‌های رییس‌جمهوری روسیه با عنوان «بسیار هوشمندانه» می‌پردازد!

نخست وزیر حالا باید تصمیم بگیرد چگونه می‌خواهد در این موقعیت پیچیده تصمیم‌گیری کند. البته او می‌تواند هیچ کاری نکند. اما با توجه به شیوه‌ای که در ماه‌های اخیر پوتین در پیش گرفته این کار به مانند از ترس فلج شدن است. در ماه اکتبر، می ‌نیروهای روسی را به «جنابات مشمئزکننده» متهم کرد و متعهد به اعزام ۸۰۰سرباز به استونی، یکی از ۴ گردان ناتو، شد تا از تجاوز روسیه جلوگیری کند.

در ماه نوامبر نخست وزیر اعلام کرد که غرب باید «فشار روی روسیه» را فراتر از رفتار آن‌ها در سوریه حفظ کند. در این میان او مجوز انتقال موشک‌های دوربرد با دقت بالا را در کنار هواپیماهای بدون سرنشین، تانک و جت به استونی را صادر کرده است. من شک دارم که می‌ باور داشته باشد پوتین را می‌شود در سوریه هدایت کرد. اما استقرار و تجمع نیرو‌ها در بالتیک هشدار بدون ابهامی است تا روسیه به شانس خود چندان اتکا نکند.

سخت است که باور کنیم می در زمینه روسیه به ترامپ بپیوندد. برای از بین رفتن هر شکی باید توجه کرد که هیچ کدام از متحدان می ‌پاسخ خاصی نسبت به توئیت‌های رییس‌جمهور منتخب ندارند. به عنوان شروع می ‌در آخر هفته نشان داد که الیگارشی روسیه که به پوتین مرتبط است دیگر توسط حزب محافظه‌کار مورد قبول نیست. این خنجری در بدن روسیه به حساب نمی‌آید اما نشانه‌ای به اندازه کافی روشن است که نشان می‌دهد او به هیچ‌وجه قصد همراهی ترامپ در جاده مماشات با روسیه را ندارد.

با این حال، ترامپ تا کم‌تر از ۳ هفته آینده رییس‌جمهور خواهد بود. این در مرکز دیدگاه نخست وزیر بریتانیا قرار دارد که با جهان جدید پس از برکیست، او باید «روابطی ویژه» برای زنده ماندن و رستگاری برقرار کند به ویژه در قالب قراردادهای جدید تجارت دوجانبه. متحدان می‌ خوشحال هستند که مانند زمان رابطه خاص رونالد ریگان و مارگارت تاجر، اولین تماس تلفنی ترامپ با می ‌برقرار شد.

معمای خاصی که می ‌ممکن است با آن مواجه باشد بن بست بین روسیه و ایالات متحده است که ظاهراً از یک تنفر به سمت عشق در حرکت است. بزرگ‌ترین تهدید در عصر ترامپ و پوتین درگیری نیست بلکه یک همگرایی است اما نه یک همگرایی برای صلح. بلکه مبارزه‌ای جدید در بسیاری از جبهه‌ها، در داخل و در بین ملت‌ها، که در آن روسیه و ایالات متحده در یک سمت حضور دارند.

در حال حاضر گسل‌های این مبارزه را می‌توان دید: انترناسیونالیست در مقابل بومی‌گرایان؛ استبداد در مقابل لیبرالیسم؛ سنت در مقابل کثرت‌گرایی. مبارزه‌ای که مدل قدیمی چپ در برابر راست و غرب در برابر شرق را تغییر می‌دهد. ترامپ و پوتین سیاستمداران بسیار متفاوتی هستند. اولی یک ستاره سرمایه‌دار و مهم تلویزیونی است و دیگری محصول بی‌رحمی کا.گ‌.ب. اما در این دنیای جدید آن‌ها متحدانی بالقوه هستند.

این بدیهی است که ترامپ و نخست‌وزیر از شناسایی اعتقاداتی واحد لذت نمی‌برند. درست است که آن‌ها هر دو محافظه کارانی هستند که به هسته اولویت دولت – ملت به جهانی شدن باور دارند اما درباره ناتو، حمایت از تولیدات داخلی، تغییرات آب و هوایی، اسلام و بسیاری چیزهای دیگر تفاوتی اساسی در دیدگاه‌هایشان وجود دارد. مأموریت می ‌پیدا کردن زمینه‌های مشترک بدون از بین بردن چیزی است. این کار مملو از پیچیدگی‌های دیدنی و جذاب است.

نیاز است که کسی به رییس‌جمهور منتخب بگوید که علاقه سیاسی او به پوتین، به تقسیم شدن حزب، کشور و غرب می‌انجامد که بد‌ترین سیگنال را برای مستبدانی ارسال می‌کند که به دنبال چراغ سبز هستند. همان‌طور که بانوی آهنین یکبار گفت: «زمانی برای تعلل نیست.»

منبع: گاردین

 

ترجمه: تحریریه دیپلماسی ایرانی