محمدرضا عیوضی سال ۲۰۱۶ بهطور قطع، هیچ خبر خوبی برای خاورمیانه نداشت. جنگها با شدت بیشتری به راه افتادند و فجایع انسانی در یمن و سوریه به سطحی بیسابقه رسید. بیثباتی به شخصیت اصلی منطقه تبدیل شد و حال با این اوضاع سال میلادی نو تازه از راه رسیده است. سال جدید به سختی خبری […]
محمدرضا عیوضی
سال ۲۰۱۶ بهطور قطع، هیچ خبر خوبی برای خاورمیانه نداشت. جنگها با شدت بیشتری به راه افتادند و فجایع انسانی در یمن و سوریه به سطحی بیسابقه رسید. بیثباتی به شخصیت اصلی منطقه تبدیل شد و حال با این اوضاع سال میلادی نو تازه از راه رسیده است. سال جدید به سختی خبری خوب برای کشورهای درگیر منطقه به حساب میآید؛ کشورهایی که چندین دهه است در بیثباتی زندگی میکنند.
مردم حلب و سوریه در مسیر پیروزی بر تروریستهایی که از بیش از ۸۰ کشور راهی سوریه شدهاند، پیش خواهند رفت و بر حضور تاریخی خود پافشاری میکنند تا از کرامت، آبرو و شرافت خود و میهن خود دفاع کنند.
هیچ انسان عاقلی این شعارهای دروغ، پوچ و فریبکارانه را باور ندارد که حملههای تروریستی زیر حمایت بیش از ۸۰ کشور جهان به سوریه، برای کمک به ملت این کشور بوده و برای نسلکشی آنها و ویرانسازی کشور و آواره کردن آنان نیست.
آنچه این روزها رخ میدهد دخالت مستقیم رژیم صهیونیستی برای حمایت تسلیحاتی از گروههای تروریستی و احداث بیمارستانهای صحرایی برای درمان عناصر زخمی این گروهها است. این در شرایطی است که همزمان ملت فلسطین به خاک و خون کشیده میشوند و مقدسات اسلامی بهویژه مسجدالاقصی را ویران و در سرزمین فلسطین به فساد دامن میزنند.
عربستانسعودی در این میان در حالت گذاری نامشخص در تمام جنبههای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی است. جوانان تازه به قدرت رسیده اساس ساختارهای پادشاهی را به چالش کشیدهاند.
یک شاهزاده به عنوان ولیعهدی بلندپرواز هر تلاشی را برای تثبیت موقعیت خود به عنوان جانشین ملکسلمان ۸۱ ساله، انجام میدهد. هیچکس نمیداند چشمانداز عربستان چه خواهد بود؟ آیا محمدبنسلمان در آغوش نخبگان قدیمی و مردم عادی بهطور یکسان قرار خواهد گرفت. عربستان به عنوان رقیب اصلی ایران و رهبر جهان عرب بدون شک به دنبال نفوذی گسترده در منطقه و فراتر از آن است.
ترکیه در طول چند سال گذشته ناظران سیاسی را مبهوت کرده است. به خصوص از زمان کودتای نافرجام ۱۵جولای به نظر هیچ محدودیتی بر جاه طلبی اردوغان برای ساختن ترکیه به شیوه خودش، به حاشیه راندن مخالفان، بازداشت مخالفان سیاسی و رسانهای، تغییر قانون اساسی در جهت توانمندسازی دفترش، وجود ندارد.
علاوه بر این، وضعیت فعلی اتحادیه اروپا در میان برکسیت و انتخابات آینده در هلند، فرانسه و آلمان، تصور آینده اروپا را به عنوان یک نیروی سیاسی منسجم در جهان دشوار میکند.
اما عامل دونالد ترامپ! در این نقطه غیرممکن است که بگوییم که سیاست ترامپ در خاورمیانه چگونه پیش خواهد رفت. آیا او مانند زمان تبلیغات انتخاباتی بدون سیاست و بیمحابا تنها حمله میکند و به نزول آمریکا قدرت میبخشد! یا مسیر دیگری را پیش خواهد گرفت؟
تمام اینها، بازیگران خاورمیانه را به این انتخاب رسانده که به شکلی فزاینده سیاستهای امنیتی خود را ملی کنند. نیاز به یک معماری جدید در امنیت منطقه توسط بسیاری تأکید شده است اما یک نقشه راه ملموس که بتواند به این سمت حرکت کند هنوز باید ترسیم شود.
نتیجه نخست این ترسیم معماری عدم مداخله و ملی کردن امنیت خاورمیانه؛ پیروزی محور مقاومت به عنوان یک جبهه همگرا است. نتیجه دوم آن بازگشت روسیه به منطقه و جهان عرب است نه بهعنوان آمریکای دوم بلکه به عنوان یک مشترکالمنافع در مقابل آمریکا و نتیجه سوم آن آغاز بهار بینالمللی است که به یکهتازیهای آمریکا در جهان پایان میدهد و درهای جهان چند قطبی را میگشاید. همچنین این مسأله باعث ظهور قدرت منطقه و جهانی بزرگی میشود که در رأس آن ایران قرار خواهد داشت.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.