با کارتخوان مهربان باشیم

                   حرف‌های خودی و بی‌خودی با کارتخوان مهربان باشیم طرف حساب ما در این خودی و بی‌خودی، کسانی هستند که نمی‌دانم به چه دلیل، میانه خوبی با کارتخوان ندارند، بزرگوارانی که حضور این دستگاه کوچک بی‌آزار که کلی خدمات رایگان را سریع ارائه می‌کند را در محل کار خود برنمی‌تابند، حتی حاضرند زحمت و مشقت […]

                   حرف‌های خودی و بی‌خودی

با کارتخوان مهربان باشیم

طرف حساب ما در این خودی و بی‌خودی، کسانی هستند که نمی‌دانم به چه دلیل، میانه خوبی با کارتخوان ندارند، بزرگوارانی که حضور این دستگاه کوچک بی‌آزار که کلی خدمات رایگان را سریع ارائه می‌کند را در محل کار خود برنمی‌تابند، حتی حاضرند زحمت و مشقت دریافت پول نقد، معطلی و ریسک دریافت پول به‌صورت کارت به کارت، حتی غُرولند و بعضاً لیچار و دعای سخت مشتریان را تحمل کنند، ولی هرگز روی خوشی به این دستگاه نیم‌وجبی نشان ندهند!

صاحب‌نظران و دانشمندان حوزه روان‌شناسی و جامعه‌شناسی اعتقاد راسخ دارند که برخی از رفتار و کارهای ما انسان‌ها ریشه در کودکی دارد، ولی از آنجا که این جناب کارتخوان مربوط به همین ۲۰ سال اخیر است، قطع به‌یقین دشمنی و عناد عمیق با این بزرگوار نمی‌تواند به کودکی هیچ بزرگسالی در این دوره و زمونه، ربط داشته باشد، بنابراین باید بگردیم و ببینیم چطور می‌شود که وسیله‌ای که نبود آن در محل کار می‌تواند کلی زحمت و دردسر برای مشتریان و خلق‌ا… ایجاد کند، صاحب کسب و کار را هم به زحمت‌های متعددی می‌اندازد و ایضاً اسباب شکایت و ناراحتی و دعا و حرف‌های خوب خوب را جور می‌نماید، کارشناس و مسئولین اداره محترم مالیات را دچار خطا در محاسبه درآمد کرده و موجبات اخذ مبالغ خیلی کمتر از آنچه حق و حقوق عامه است را فراهم نماید، شأن و منزلت و جایگاه کاسب گرانقدر را در چشم خلق‌ا… پایین بیاورد و کلی داستان و قصه دیگر به‌وجود آورد، با همه این احوالات، همچنان در غیبت به سر برده و محلی از اعراب پیدا نمی‌کند.

به‌نظر جنابمان سود بیشتر و سوء‌استفاده از موقعیت و نیاز مردم، بی‌تفاوتی نسبت به حقوق مشتری و خلق‌ا…، گیر انداختن بیت‌المال در جیب شخصی، همینه که هست می‌خواهی بخواه می‌خواهی نخواه، تره خورد نکردن برای قانون و کلی چیز دیگر را می‌توان در این قسم رفتارهای ضدکارتخوانی مشاهده کرد که اینجور که پیداست تا سُمبه پرزور و عزم جزمی در کار نباشد و این وسط برخی این نازدانه‌های دُردانه نقره‌داغ نشوند، مقررات و قانون و هشدار و انذار و داد و فریاد و شعار، هیچ خللی در عزم راسخ این نوادر روزگار ایجاد نمی‌کند!

البته این را هم در پرانتز عرض کنم که درست است که مالیات‌ستانی قانون و قاعده و حساب و کتاب دارد و حقی است که بر گردن کاسب و صنعتگر و تولیدکننده و اصناف محترم است که باید اَدا شود و سهم دولت به‌عنوان نماینده ملت از حساب و سرمایه افراد خارج شود، ولی اینکه نحوه رسیدگی و محاسبات جوری است که توفیر آنچنانی بین درآمد کل و سود خالص دیده نمی‌شود و تَقی که به توقی می‌خورد، فِرتی کل پرونده روی هوا می‌رود و مالیات علی‌الرأس می‌شود و انگار قانون نانوشته‌ای گرفتن حداکثری مالیات را بیشتر دوست می‌دارد تا اجرای وفق مقررات و مُر قانون و یک مشت دلیل و شبه‌دلیل و بهانه‌ریز و درشت دیگر و ایضاً اینکه اثرات پرداخت مالیات در سطح جامعه و افزایش خدمات و رفاه مردم دیده نمی‌شود، باعث شده که خلق‌ا… ایرانی جماعت، همچین بفهمی نفهمی حس خوبی نسبت به مالیات و میزان آن نداشته و برخی‌ها تمام سعی و تلاش خود را می‌کنند که هرجوری هست، یا از زیر آن به‌طور کل شانه خالی کنند و یا تا آنجا که می‌شود کم و کمتر پرداخت کنند! بالاخره هرچه باشد هر دو طرف این قصه باید بر مدار انصاف و رواداری و قانون و احترام به حقوق خلق‌ا… حرکت کنند، بماند که، اینکه یکی کارتخوان نمی‌گذارد، یکی شماره کارت می‌دهد، دیگری فقط پول نقد مطالبه می‌کند، فلانی شماره‌حساب شخص ثالثی را معرفی می‌کند و بهمانی کلاً زده است تو کار سکه و دلار و اساساً به غیر از این دو قلم با چیز دیگری معامله نمی‌کند، خود‌به‌خود نوعی غِش در معامله و جِرزنی است، اما چه می‌شود کرد ظاهراً که مدت‌هاست کسی نتوانسته برای آن فکری کند و هر روز روش‌های جدید و مدرن‌تری رو می‌شود!

 

هوشنگ‌خان