از هر راهی به هر طریقی!

                   حرف‌های خودی و بی‌خودی از هر راهی به هر طریقی! چند وقتی است که به این موضوع فکر می‌کنم، که چرا با توجه به این همه موتورسوار قابل و حرفه‌ای که در کف کلانشهر‌ها و به‌خصوص تهران در حال تردد و هنرنمایی و ویراژ و قیقاج هستند، این توانمندی‌های بدیع نتوانسته در مسابقات ملی […]

                   حرف‌های خودی و بی‌خودی

از هر راهی به هر طریقی!

چند وقتی است که به این موضوع فکر می‌کنم، که چرا با توجه به این همه موتورسوار قابل و حرفه‌ای که در کف کلانشهر‌ها و به‌خصوص تهران در حال تردد و هنرنمایی و ویراژ و قیقاج هستند، این توانمندی‌های بدیع نتوانسته در مسابقات ملی و بین‌المللی عرض‌اندام کرده و ما از این رهگذر به موفقیت‌های چشمگیر بیشتری در عرصه موتورسواری دست پیدا نکرده‌ایم!

نمی‌دانم تاکنون چند بار در این شرایطی که عرض می‌کنم، قرار گرفته‌اید که در حال عبور از خیابان یک‌طرفه هستید که لاین جداگانه‌ای برای حرکت اتوبوس‌های واحد در نظر گرفته شده است که عملاً به مسیر ویژه عبور خلاف جهت برخی عزیزان بچه‌زرنگ موتورسوار تبدیل شده است و وقتی که در حال طی کردن عرض این لاین هستید، در آن واحد باید حواستان اولاً به موتورهایی باشد که هم‌جهت با خودرو‌ها حرکت می‌کنند ولی این مسیر را به‌خاطر خلوتی انتخاب کرده‌اند، ثانیاً بخش حواس‌جمع خودتان را در اختیار رصد موتورسوارهایی بگذارید که برخلاف جهت در حال عبور هستند، ثالثاً افراد و موتوری‌هایی که قصد دارند از یک سمت خیابان به سمت دیگر بروند و رابعاً خودروهایی که هوس کرده‌اند عدل در این نقطه دور بزنند، پارک کنند، عقب عقب بیایند و…!

یعنی باور بفرمایید هر دفعه که در محل‌های شلوغ شهر که بعضاً محل عبور و مرور گاری‌های حمل بار هم هست، تصمیم می‌گیرم از این‌طرف خیابان به آن طرف خیابان حرکت کنم، چند بار به خودم یادآوری می‌کنم که ممکن است با چه شرایط غیرمترقبه و ناگهانی روبه‌رو بشوم و اگر بگویم با گام‌های خیلی کوتاه و حتی به‌صورت چند سانتیمتر چند سانتیمتر، عرض خیابان را طی می‌کنم، اغراق نکرده‌ام، جالب است که هر بار هم با کلی خوش‌شانسی و اما و اگر خودم را صحیح و سالم به طرف دیگر خیابان می‌رسانم و نفسی به راحتی می‌کشم!

اینکه وقتی پا به پیاده‌رو می‌گذاری و باز جمال مبارک موتور و موتوری‌هایی که بر سر عابرین منت گذاشته و این مسیر را برای تردد خود انتخاب کرده‌اند، روبه‌رو می‌شویم که برخی‌ها هم خیلی حساس هستند و اگر مزاحم ترددشان بشوی، دچار رنجش می‌شوند، نشان‌دهنده این است که این عزیزان پیرو آن سخن معروف که در مورد مهندسین گفته می‌شود که یا راهی خواهم یافت و یا راهی خواهم ساخت، عزم خود را جزم کرده‌اند که از هر راه ممکن و ناممکن و از هر طریق پیدا و نهان و مجاز و ممنوع، مسیر و هدف خود را دنبال کنند و بدون هیچ ضعف و تردیدی، نشان دهند که رهرو آن نیست که گهی تند و گهی خسته رود، رهرو آن است که آهسته و تند و یهویی و پیوسته رود!

به هرحال خواستیم عرض کنیم که حیف این همه استعداد و مهارت که همین‌جور بدون استفاده درست‌درمان در حال از دست رفتن است و اگر عزیزانی که مسئول و متولی و کارشناس حوزه موتورسواری حرفه‌ای و قهرمانی و مسابقات مربوطه هستند، همت کنند و اگر اعصاب و روان اضافی دارند و مثل جنابمان نیمه پر لیوان را می‌بینند، پا پیش بگذارند و چند روزی در خیابان‌های پرتردد شهر، رفت و آمد موتور‌ها را زیر نظر بگیرند، قطع به یقین استعداد‌های ناب و کشف نشده‌ای را کشف و به دنیای موتورسواری ایران و جهان معرفی می‌کنند! البته اگر قبل از هر چیز به این بزرگواران یادآوری شود، انحراف به چپ و راست و حرکت برعکس مسیر تعیین شده و رفتن به وسط تماشاچیان جهت میان‌بر زدن و… مجاز نیست.

در پایان این را هم عرض کنیم که منظور نظر ما فقط درصد کمی از عزیزان موتورسوار است که شاید تعداد آن‌ها در شهرهای دراندشتی مثل تهران به تعداد انگشتان دو دست هم نمی‌رسد! حالا این انگشتان دست مربوط به یک نفر است یا چند نفر، بحث حاشیه‌ای دیگری است که در این مُقال نمی‌گنجد!

 

 

هوشنگ‌خان