ارز ۲ نرخی دستوری!

                   حرف‌های خودی و بی‌خودی ارز ۲ نرخی دستوری! نمی‌دانم برخی از عزیزان اهل فن و ایضاً کسانی که دستی در اقتصاد دارند، حوصله اضافی دارند، دارای وقت و انرژی مضاعف هستند، قصد دارند با اعصاب و روان خودشان و دیگران بازی کنند، از آرزو و فانتزی‌های خود سخن می‌گویند و یا جدی جدی فکر […]

                   حرف‌های خودی و بی‌خودی

ارز ۲ نرخی دستوری!

نمی‌دانم برخی از عزیزان اهل فن و ایضاً کسانی که دستی در اقتصاد دارند، حوصله اضافی دارند، دارای وقت و انرژی مضاعف هستند، قصد دارند با اعصاب و روان خودشان و دیگران بازی کنند، از آرزو و فانتزی‌های خود سخن می‌گویند و یا جدی جدی فکر می‌کنند در حال صحبت کردن در مورد یک اتفاق شدنی و قابل انجام هستند!

بله درست حدس زدید، (البته با توجه به عنوان این خودی و بی‌خودی کار خیلی سختی هم نبود!) بحث جنابمان موضوع تک‌نرخی شدن ارز است که هرازچندگاهی توسط برخی بزرگواران مطرح می‌شود و در راستای منافع و حسن و اثرات آن رساله و مقاله و یادداشت و سخنرانی و جلسه پرسش و پاسخ و مناظره و مکاتبه صورت می‌گیرد و پس از مدتی همچین کف‌بُر به فراموشی سپرده می‌شود تا روزی دیگر و روز از نو روزی از نو!

البته اینکه تک‌نرخی شدن ارز کار درست و اقدام منطقی و براساس قواعد اقتصاد سالم است که حرفی در آن نیست، اما اینکه بالاخره بعد از این همه سال، باید عزیزان مطرح‌کننده این طرح بدانند که قبل از آنکه این قصه را دنبال کنند، باید حواسشان را جمع شرایط و زیرساخت و قوانین و مقررات و رویه‌هایی بکنند که خود به خود چنین وضعیت چندنرخی را تبدیل به یک امر واقع و یا حتی نیاز کرده است، و بعد سراغ نتایج و شاخ و برگ بروند که به‌نظر می‌رسد این راه به صواب نزدیک‌تر است!

حالا به فرض محال این تک‌نرخی شدن اجرایی شد، با دستور و نرخ دستوری ارز باید چه گِلی به سر بگیریم، این یکی که اگر بدتر نباشد، دست کمی از آن یکی ندارد، بماند که با این اتصال و ارتباط و گره خوردن هر کالا و محصول و شغل و پیشه و ازدواج و مسکن و خودرو و حتی آرزو و خیال و احساس، به قیمت ارز، باید اول فکری به حال این وابستگی و دلبستگی کنیم، بعد سر صبر سراغ دستوری و فرمانی و باید و نباید نرخ ارز برویم و بعد اگر توان و انرژی و عمر و وقتمان کفایت کرد، از تک‌نرخی شدن آن صحبت کنیم!

به هرحال هر کار سخت و دشواری باید از یک جا شروع شود و جنابمان به این موضوع واقف هستیم که دست روی دست گذاشتن تا ثریا دیوار را کج خواهد برد، بنابراین با توجه به اینکه راه مستقیم‌الخط یکنواخت که همان غیردستوری و تک‌نرخی شدن ارز است را عجالتاً باید بی‌خیال شویم و یک راه میان‌بر شدنی‌تری ارائه کنیم، که از قدیم گفته‌اند کاچی بهتر از هیچی است، خدمت مبارک باسعادتتان عرض می‌کنیم که:

پیشنهاد هوشنگ‌خانی ما این است که بهتر است عزیزان مسئول و مربوط و صاحب‌نظر و اهل فن، علی‌الحساب بر سر ارز دونرخی دستوری به توافق برسند و آن را به اجرا درآورند و بساط این شونصد مدل ارز و هشتصد مدل دستور برچیده شود و لااقل تکلیف‌مان معلوم باشد وقتی فی‌المثل از قیمت دلار حرف می‌زنیم، بدانیم که منظورمان ارز ترجیحی دولتی است که ظاهراً هنوز هم در حال نفس کشیدن است، یا ارز نیمایی، شاید هم سنایی و ای بسا که دلار آزاد است، اگر نخواهیم قیمت فردایی و حواله‌ای و دیروزی و نمی‌دانم هراتی و اماراتی و… را هم به این جمع اضافه کنیم.

ما که می‌گوییم همین یک قدم هم مغتنم است، آن هم خیلی، و از شما چه پنهان، شدنش آنقدر‌ها هم که به‌نظر می‌رسد ساده نیست، ولی اگر تکلیف‌مان لااقل در گروی دونرخ باشد، کم‌کم می‌شود به فکر آن بیفتیم که این جناب دستوری بودن را از روی دوش یکی از آن‌ها ‌برداریم، بعد هر دو را مشمول خروج از قید و باید و نباید نماییم و آن وقت است که شاید بتوانیم به تماشای ارز تک‌نرخی غیردستوری در افق بنشینیم و وصف‌العیش کنیم که گفته‌اند، نصف‌العیش است!

 

هوشنگ‌خان