حرفهای خودی و بیخودی توجیهات موجرانه! کمکم داریم به زمان اوج گرفتن جابهجایی مستأجرها و تمدید قراردادهای اجاره منزل و خوشخوشان و موجسواری برخی موجرها و ملاحظه و انصاف برخی دیگر نزدیک میشویم، این روزها یکجورایی شبیه روزهای قبل از مسابقات حساس و کُریخوانی طرفین و هواداران آنهاست که هر کسی سعی میکند با […]
حرفهای خودی و بیخودی
توجیهات موجرانه!
کمکم داریم به زمان اوج گرفتن جابهجایی مستأجرها و تمدید قراردادهای اجاره منزل و خوشخوشان و موجسواری برخی موجرها و ملاحظه و انصاف برخی دیگر نزدیک میشویم، این روزها یکجورایی شبیه روزهای قبل از مسابقات حساس و کُریخوانی طرفین و هواداران آنهاست که هر کسی سعی میکند با استفاده از آمار و ارقام و نمودار و هنر گفتگو و توجیه و توجیح و حتی زبان تند و تیز و خلاصه هر جور که برایش امکانپذیر است، آن چیزی را دنبال کند که در این هیاهوی جابهجایی و تمدید و تغییر و قیمتگذاری و تخلیه، به نفعش تمام میشود!
مستأجرها و ایضاً گروه هواداران، از عدم افزایش متناسب حقوقها و هزینههای بالا و گرانی بیش از حد رهن و اجاره در کشور و امید به انصاف و مروت و ملاحظه موجرها و عدم بیتفاوتی این بزرگواران به سختی خوشنشینی و مستأجری و… حرف میزنند و همین اجارهبهاء و رهنهای فعلی را هم بالاتر از توان اکثر قریب بهاتفاق خلقا… میدانند و اینکه محل سکونتها از مرکز شهر و مناطق نسبتاً مرفه آرامآرام به مناطق پایینتر و ضعیفتر رسیده است و بعد از آن به حاشیه و شهرهای اقماری و حتی روستاها کشیده شده است را تأییدی بر ادعای خود میدانند!
در جناح مقابل هم عزیزان موجر و خیل کسانی که در این حوزه دستی یا منفعتی دارند، از افزایش هزینههای عمومی زندگی و نیاز موجرها به گذران معیشت خود از اجارهبهاء و ایضاً هزینههای سرسامآور تعمیرات و رنگ و نقاشی و بعضاً بازسازی بعد از چند سال اجاره دادن و… حرفهای زیادی برای زدن دارند و از اتفاق طرف مقابل را به عدم درک شرایط موجر بینوا و بیخود و بیجهت متهم کردن این عزیزان به بیانصافی و بیملاحظگی، اشارت میکنند و قسعلیهذا!
اما از آنجا که جنابمان نه موجر است و نه مستأجر ولی سالهای زیادی در کسوت مستأجر روزگار گذرانده و هر طور که حساب کنی طرف مستأجرها را میگیریم، توجه شما خواننده گرامی را به یک مدل توجیه موجرانه خیلی نوبرانه جلب میکنم که از اتفاق برخی از متولیان مربوطه هم آن را فرمایش میکنند و آنقدری در جاده یکطرفه حواسشان را به موجرها دادهاند که برای ما هم که مستأجر نیستیم، گران تمام میشود چه رسد به خانه بهدوشهای روزگار ما!
حضور انور با سعادتتان عرض کنم که همین بزرگواران فرمایش میکنند که وقتی بانکها وام میدهند با سود ۲۰ تا ۳۰واندی درصد، چطور و چگونه است که برایتان خیلی سخت و غیرمعمول است که موجرهای گرانقدر بابت خانهای که در اختیار دیگران قرار میدهند، فقط ۴ تا ۵ درصد سود میگیرند، یعنی بهطور مثال یک آپارتمان ۴ میلیاردی را برای یک سال در اختیار خانوادهای قرار بدهد و کمتر از ۱۵۰ تا ۲۰۰ میلیون دریافت نمایند؟!
البته اگر در یکی از کشورهای اسکاندیناوی زندگی میکردیم که تورم حول و حوش صفر و منفی تشریف داشت ولی بانکهای آنجا به تبعیت از بانکهای ما سودهای ۲۰، ۳۰ درصدی برای وام و تسهیلات دریافت میکردند، حرف این دوستان واقعاً درست و بهجا بود و قطع بهیقین اگر چنین اجارههایی دریافت نشود، سود در این است که ملک را فروخته و در بانک قرار داده و بدون دردسر و مشکل، ماهیانه چند برابر اجاره را دریافت کند و حالش را ببرد.
اما از آنجا که عجالتاً در سوئیس و سوئد زندگی نمیکنیم و همین خانهای که عزیزان توجیهکننده بهعنوان وجهالمعامله در نظر میگیرند، در پایان سال قراردادی، به قاعده ۳۰، ۴۰ درصد رشید شده است و آن مبلغ وام بانکی در رویارویی با تورم، به همین میزان دچار نقصان و ضعف شده است، مقایسه سود بانکی پولی که هر روز در حال آب رفتن است با میزان اجارهبهاء کمی تا قسمتی قیاس معالفارق است و بوی پیچاندن و توجیه مندرآوردی عجیبالخلقهاش، بدجور دماغ انسان را آزار میدهد!
هوشنگخان
دیدگاه بسته شده است.