حرفهای خودی و بیخودی آنان که در تدبیر درمانند، درمانند! نمیدانم این قصه نبود دارو مدتی است که برای عزیزان مسئول و مربوطه علیالسویه شده است و اتفاق و حرکت و اقدامی مؤثر و درستدرمان برای برطرف کردن کمبودها نمیشود، هر چند وقت یکبار هم اقلام جدید به لیست کمیاب و نایابها اضافه میشود […]
حرفهای خودی و بیخودی
آنان که در تدبیر درمانند، درمانند!
نمیدانم این قصه نبود دارو مدتی است که برای عزیزان مسئول و مربوطه علیالسویه شده است و اتفاق و حرکت و اقدامی مؤثر و درستدرمان برای برطرف کردن کمبودها نمیشود، هر چند وقت یکبار هم اقلام جدید به لیست کمیاب و نایابها اضافه میشود و وزارت کریمه بهداشت و امور پزشکی دغدغه و نگرانی و تلاش و حرکتی نمیزند و اگر هم دغدغه و نگرانی دارند و صبح تا شب در حال پیگیری و تلاش هستند، خروجی و نتیجه همچنان بر مدار نبود و کمبود است و این درخت تناور وزارت عریض و طویل، ثمری درخور نمیدهد!
راستش را بخواهید ما که فکر میکنیم، برخی مسئولین و مربوطین از بودجهای و برنامهای و اقتصادی گرفته تا بهداشتی و درمانی و صمتی و خلاصه هر کسی در این زنجیره تولید یا تأمین و توزیع و تجویز دارو، یک گوشه کار را گرفته است، تکرار و ادامهدار شدن کمبودها و اینکه هر چند وقت یکبار چهار قلم تأمین میشود ولی چندین و چند قلم دیگر به صف نادر و کیمیاها میپیوندند، برای این بزرگواران تکراری و یا بهتر عرض کنم عادی شده است و این وسط کسی حواسش نیست برای بیمار و مریض محتاج به دارو، چیزی به اسم تکرار و عادی شدن، محلی از اعراب ندارد و باید بسوزند و بسازند و فیالحال که حواس رسانهایهای میلی و ملی و شخصی و عمومی و ریز و درشت جناحین و دولتیان و مجلسیان ششدانگ جمع موضوعات دیگر است و گزارش و پیگیری و داد و فریاد و گلهگذاری هم یا نیست و نداریم و یا فایده نداشته و آبی از رهگذر آن گرم نمیشود!
داستان اینجاست که مشکل به همین کمبود و نایاب بودن برخی اقلام دارویی ختم نمیشود، کمبود تجهیزات و کادر درمان در برخی درمانگاه و بیمارستانهای دولتی و نیمهدولتی کار را یک هوا پیچیدهتر کرده است، مثل آن مراکز و بیمارستانهای تأمین اجتماعی که قربانشان بروم یا مدتها باید در صف و انتظار یک عکس و آزمایش و عمل باشی و یا به چند تا قرص و شربت، سوپرمارکتی اکتفا کرده و از شانس و اقبال مدد بخواهی که کسالت برطرف و رفع خطر شود. بالاخره هرچه باشد انسانی که به امید زنده است، قاعدتاً میتواند با تکیه بر همین عنصر ارزشمند، درمان و بهبود کامل را هم برای خود رقم بزند!
نمیدانم بالاخره این قصه به کجا میانجامد و این بیخیالی و کمالتفاطیها سر به کجا باز میکند، ترس هوشنگخانی ما این است که همین کم و کسریها، خدایناخواسته گریبان یک مسئول و مدیر و یا اطرافیان و نزدیکان جنابشان را بگیرد و این بزرگواران از نزدیک و همچین رخ به رخ با کمبود دارو و مشکلات تجهیزاتی و صف و نوبتهای طولانی و کم و کسری کادر درمان و پرستاری، روبهرو بشوند و ضرب شست این شرایط را لمس کنند، بعد به این صراف بیفتند که فکری کرده و خلقی را از نگرانی و سردرگریبانی نجات دهند!
ما که میگوییم باید همانند همان دوران کرونا که بحث درمان و مراقبت و پیشگیری اولویت اول مسئولین اجرایی بوده، بهطور مستمر این اولویت برجا باشد و اینجوری که هرچند وقت یکبار عزیزان متولی به خاطر مبارکشان میرسد که دستی به سر و گوش وضعیت دارویی و تجهیزاتی و درمانی بکشند، افاقه نمیکند و همه چیز به مرور دچار نیمبندی و رهاشدگی میشود و کمکم امر بر خیلیها مشتبه میشود که شرایط معمول و عادی است و تا بوده همین بوده و یا تجویز همینه هست و خودت بمال، کرده و همچنین نرم و بیحاشیه از کنار متن پرحاشیه میگذرند!
هوشنگخان
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.