حرفهای خودی و بیخودی زور کم، آورده زیاد! احیاناً شما خواننده گرامی جزء افرادی که منزل شخصی ندارند و مستأجر هستند که نیستید، اگر هم مستأجر هستید، در طرح نهضت ملی مسکن ثبتنام نکردهاید؟ اگر هم ثبتنام کردهاید، انشالا که وضع مالی خوبی داشتهاید و یا با هر دردسر و قرض و قوله توانستهاید، […]
حرفهای خودی و بیخودی
زور کم، آورده زیاد!
احیاناً شما خواننده گرامی جزء افرادی که منزل شخصی ندارند و مستأجر هستند که نیستید، اگر هم مستأجر هستید، در طرح نهضت ملی مسکن ثبتنام نکردهاید؟ اگر هم ثبتنام کردهاید، انشالا که وضع مالی خوبی داشتهاید و یا با هر دردسر و قرض و قوله توانستهاید، آورده مورد نیاز پروژهها را تأمین کنید، اگر احیاناً جزء هیچکدام از این گروهها نیستید، پس شما هم جزء اکثریت قریب به اتفاق خلقا… ایرانی جماعتی هستید که بهخاطر نجات از رنج و دردسر مستأجری و خانه بهدوشی، در طرح نهضت ملی مسکن ثبتنام کردهاید و بعد از یکی، دو پرداخت یا همان آورده، یکدفعه با سد بلند و غول مرحله آخر که بیشفعال بوده و خودش را در وسط کار به شما رسانده است، روبهرو شدهاید و فهمیدهاید که کار با این دو، سه پرداخت چهل، پنجاه میلیون تومانی به سامان نخواهد رسید و باید شاخ غول ششصد تا هفتصد میلیون تومان آورده را بشکنید تا مسیر خانهدار شدنتان کمی تا قسمتی هموار شود!
البته اگر از سمت جنابان پیمانکار و انبوهساز و دولتی و اجرایی و شهرداری و وزارتخانههای درگیر و متولی، همه چیز خوب و درست و بهموقع جلو برود، کمکم وارد مرحله تصویرسازی ذهنی در دست گرفتن کلید آپارتمان شخصی، خواهیم شد وگرنه کارشان به سرنوشت واحدهای مسکن مهری که بعد از سالها همچنان تکلیفشان معلوم نشده، گره خواهد خورد!
حالا اینکه برخیها پول دارند و یا پول جور میکنند و آورده خود را تکمیل میکنند یک بحث است، اینکه در خبر است که ظاهراً عزیزان متولی به این جمعبندی رسیدهاند که آورده چند صد میلیونی، خیلی زیاد است و از زور و بنیه قاطبه ثبتنامکنندگان، بالاتر است و فکرهایی شده و تصمیماتی گرفتهاند که آورده در حد ۲۰۰ میلیون باقی بماند و مابقی از مسیر دیگری تأمین شده و به مرور و در کنار وام بانکی مربوطه، قسطها کسر شود، بحث دیگری است که اگرچه فعلاً قطعی و مشخص و شفاف نشده است و معلوم نیست در همین دولت نهایی میشود و یا باید منتظر ماند!
به هرحال، همین که بعد از مدتها عزیزان مسئول به این جمعبندی رسیدند یا رسانده شدند که برای قشر متوسط و زیرمتوسط که اجارهنشین است و خیلی هنر کند، بتواند افزایش سالیانه مبلغ رهن و ماهیانه اجاره را پرداخت کند، ششصد، هفتصد میلیون تومان مبلغ هنگفت و دور از دسترسی است و اینجور نیست که چهار تا تیکه طلا (به شرط موجود بودن) بفروشند و خودشان را بتکانند و از دو نفر قرض بگیرند و وامی دست و پا کنند، میتوانند آنها را تأمین و پرداخت کنند. جای شکرش باقی است، هرچند هوشنگخان (خودمان را میفرماییم) همچنان فکر میکند که وقتی مجموع مبلغ قسط وام این طرح اگر با اقساطی که بهخاطر تأمین بخشی از آورده توسط انبوهساز و یا مجموعههای دیگری، اضافه میشود، حداقل بیشتر از ۱۰ میلیون تومان خواهد بود و حتی ممکن است بهخاطر آنکه مدت بازپرداخت آورده تأمین شده ممکن است ۵ یا ۶ ساله باشد، این عدد خیلی بیشتر شود، بهنظر میرسد اینکه توان مالی اکثر متقاضیان بعید است به پرداخت این مبالغ برسد، همچنان نزد مدیران و عزیزان متولی، مغفول مانده است که باید به آن عنایت ویژه نمایند وگرنه این طرح نهضت ملی مسکن، فقط برای بخشی از جامعه جذابیت خود را حفظ خواهد نمود و خیلیها به مرور از صرافت خانهدار شدن با این روش، خواهند افتاد!
ما که فکر میکنیم، اگر شرایط این طرح به صورتی باشد که برای عدهای قابل انجام و پرداخت نباشد، این افراد بهطور کل باید قید خانهدار شدن را بزنند و این یعنی، کورسوی امیدی که برای بسیاری از مردم برای خانهدار شدن، روشن شده بود، روبه افول گذاشته و از بین میرود، بنابراین بر عزیزان مسئول و جنابان بودجهای و اقتصادی و بانکی فرض است که با هر روش و تدبیر و اقدامی هست نگذارند چراغ این طرح خاموش شود و این کورهراه را برای خانهدار شدن قشر متوسط و ضعیف حفظ کنند!
هوشنگخان
دیدگاه بسته شده است.