حرفهای خودی و بیخودی ورزش، خوب، بد، زشت! اخلاق ورزشی، مرام پهلوانی، نشاط و شادابی، تمرین و سختکوشی، موفقیت و افتخار، سلامتی و سرزندگی و یک کرور عناوین و تعریف و صفات خوب و خوشگل خوشگل، همه آن چیزی است که از قدیم همراه و همقدم ورزش و ورزشکار و محیطهای ورزشی و بهطور […]
حرفهای خودی و بیخودی
ورزش، خوب، بد، زشت!
اخلاق ورزشی، مرام پهلوانی، نشاط و شادابی، تمرین و سختکوشی، موفقیت و افتخار، سلامتی و سرزندگی و یک کرور عناوین و تعریف و صفات خوب و خوشگل خوشگل، همه آن چیزی است که از قدیم همراه و همقدم ورزش و ورزشکار و محیطهای ورزشی و بهطور کلی زندگی در فضای ورزش بوده است، البته نه اینکه همه چیز تام و تمام و گل و بلبل بوده، خیر، همیشه حضور افراد اشتباهی و بچهزرنگ و منفعتطلب و ایضاً اتفاقات چرک و ناسالم و ناراحتکننده و این دست چیزها بوده ولی آن چیزی که در این سنوات اخیر بر سر ورزش آمده است و لااقل برای ماهایی که از دور و از طریق اخبار و بیانیهها و گزارشات ورزشی از اوضاع و احوال آن با خبر میشویم، عجیب و غریب و همچین زشت و نامطبوع بهنظر میرسد، یک چیز دیگری است که اگر همهاش زیر سر حرفهای شدن (پولی شدن) ورزش نباشد، قریب بهاتفاق آنها از همین جا، آب میخورد!
به هرحال در خبرها خواندهاید و خواندهایم که بساط فرار مالیاتی و تبانی و رد و بدل شدن رشوه و حضور رمال و جادوگر و تهدید و خط و نشان و قسعلیهذا آنقدری پررنگ شده که از چند سال پیش متهمان و قربانیهای زیادی از رئیس فدراسیون جهانی و بازیکنان بزرگ و باشگاههای معتبر اروپایی و آمریکای جنوبی و مدیران و داوران زیادی را پیش چشم خلقا… رسوا کرد و دردسرهای زیادی برایشان ایجاد کرد که حتی کار برخی از باشگاهها به سقوط به دستههای پایینتر و حذف و از دور خارج شدن برخی مدیران و بازیکنان و داوران و… کشیده شد!
یکی از پرمخاطبترین و دمدستترین فسادهای ورزشی همین داستان تبانی (همان گاوبندی خودمان! ) و رشوههایی است که رد و بدل میشود که ظاهراً این روزها، پروندههایی هم در کشور عزیزمان برای برخی افراد و گروه و باشگاهها در این زمینه تشکیل شده و حسابی سر و صدا کرده و اگر خیلی بدبین باشیم باید بگوییم بالاخره نوک کوه یخ فساد بیرون زد و برخی از آنها خفتگیر شدند!
بهجهت تلطیف فضا خیلی دلمان میخواهد وجه تسمیه این عبارت جذاب گاوبندی را خدمت جنابتان عرض کنیم، شاید از دل این داستان، خیلی چیزها بیشتر برای همه ما روشن شود که اینجوری هم نیست که یک تبانی و رشوه مفصل و چندوجهی و طولانیمدت و پرتکرار در میان باشد ولی متهمان این گاوبندی فقط به چند نفر یا نهایتاً یکی، دو باشگاه محدود شود و همه کاسه کوزهها بر سر معدودی از افراد شکسته شود.
ولی اصل قصه این است که در زمان ارباب و رعیتی و خان و خانبازیها، اگر کشاورز گاوی که زمین را شخم بزند داشت، ارباب بهازای هر گاو ۴ هکتار یا یک گاو به او زمین میداد که کشت کند. هر کسی که یک جفت گاو داشت به او هشت هکتار یا یک جفت زمین داده میشد، برخیها که تنها یک گاو داشتند و کمی زرنگ تشریف داشته و میخواستند زمین بیشتری برای کشاورزی از خان بگیرند، با مباشر هماهنگ میکردند و گاو کسی را به صورت امانت در طویله خود میبستند تا وقتی مأمور ارباب برای سرکشی میآمد، ببیند که این کشاورز دو گاو دارد و گزارش آن را به ارباب داده و او ۸ هکتار زمین برای کشت به او بدهد. (حالا اگر این وجه تسمیه درست نباشد، گناه راوی نیست).
به هر حال در هر بده و بستان و هماهنگی و زیر و روکشی غیرقانونی و پر از خوف و خطر و زیرچشم کلی مسئول و مربوط و بازیکن و کادر و هوادار و… آن هم در سطح بزرگ و برای چند سال، باید پای مباشران، کار چاقکنها، برخی مطلعین متنفذ، دوستان گرمابه گلستان پشت پرده و عوامل ریز و درشت متنوع و متکثری در میان باشد و ایضاً وقتی ثابت شده که چنین سفرهای در یک رشته ورزشی پهن شده، عزیزان ناظر و ضابط و بازرس باید ششدانگ حواسشان را جمع کنند که خیلی بعید و دور از ذهن نیست، که سفرههای متناظر در دیگر رشتهها نباشد!
هوشنگخان
دیدگاه بسته شده است.