حرفهای خودی و بیخودی پروازهای قیمتی! از روز اولی که پروازهای تجاری پا گرفت، این روش مسافرت هزینهاش بالاتر و گرانتر و قیمتیتر از دیگر روشها بود، هرچه باشد سوار شدن بر هواپیماهای گرانقیمت، با هزینههای بالا، طی مسیر در زمانی اندک، آن هم در فضایی شیک و مجلسی، باید گرانتر و هزینهبَرتر باشد. […]
حرفهای خودی و بیخودی
پروازهای قیمتی!
از روز اولی که پروازهای تجاری پا گرفت، این روش مسافرت هزینهاش بالاتر و گرانتر و قیمتیتر از دیگر روشها بود، هرچه باشد سوار شدن بر هواپیماهای گرانقیمت، با هزینههای بالا، طی مسیر در زمانی اندک، آن هم در فضایی شیک و مجلسی، باید گرانتر و هزینهبَرتر باشد. بنابراین قرار نیست کسی بالا بودن قیمت بلیط هواپیما را در این ملک زیر سؤال ببرد، همانطور که در همه جای دنیا قصه از همین قرار است.
البته اگر قیمت بلیط هواپیمای کشورهای اروپایی را با کشور عزیزمان مقایسه کنیم، همان داستان درآمد ریالی و هزینه دلاری خودش را به رخ میکشد، درآمد به ریال ضعیف اداره کاری، هزینه به دلار با نرخ خیلی آزاد کف بازاری!
اینکه بارها و بارها دیدهایم و همین الان یعنی بهصورت زنده و لایو در حال رؤیت پرواز قیمتها در اقلام و کالا و خدمات دیگر هستیم، به جای خود، اما وقتی این قیمتهای جهشی، پروازی، بر بال هواپیما نشسته و اسمش میشود قیمتهای پروازی، آش آنقدر شور میشود که دیگر کار با درآمد دلاری هم، جلو نمیرود و صدای همه در میآید و حتی مجدداً دستوری کردن قیمتها در این فقره که سالها برای عبور از آن تلاش و زحمت کشیده شد و علیالحساب بهصورت نیمبند در حال اجراست، هم خودنمایی کرده و مسئولین و متولیان را به این صرافت انداخته که راه رفته را سریع و شلاقی، به عقب برگردند تا این یکهتازی قیمتی و فتح قلههای کهکشانی بالاخره در یک جایی متوقف شود!
مردم عادی و کارمند و کاسب جزء و بهطور کلی خلقا… عامیجماعت که مدتهاست با سفرهای هوایی خداحافظی کردهاند (برخی هم که کلاً سلام و مراوده و حساب و کتابی نداشتند که کار به جدایی و فراغ کشیده شده باشد!) عجالتاً مانده است برخی از صاحبان کسب و کار و مدیران و صاحبمنصبان و اساتید و مشاوران و مدرسان و نیروهای شرکتها و سازمانهای دولتی و شبهدولتی که مشتری سفرهای هوایی هستند که به نظر هوشنگخانی ما، با این قیمتها، زور این افراد و مجموعهها هم به پرداخت این هزینهها نمیرسد و شاید همین موضوع است که بالاخره ناقوس بازگشت به قیمت دستوری را به صدا درآورده است!
به هرحال وقتی پرواز قیمت با خود جناب پرواز، سِت شود، همین قصه پیش میآید که قیمت بلیط هواپیما از دسترس خارج شده و دیر بجنبیم در افق محو میشود و بهناچار باز عزیزان مسافر باید سوار بر اتوبوسهای بینشهری، رفت و آمد نمایند، ناوگان اتوبوسهایی که همین الان هم جوابگوی مسافران خود در مسیرهای بسیاری نیستند و بخش زیادی از آن آنقدر فرسودهاند که عبارت ویایپی بیشتر شبیه شوخی و نوعی ریشخند کردن مسافر است که برای آنها بهکار برده میشود و هوشنگخان (خودمان را میفرماییم) سال گذشته چندین و چند بار مثنوی هفتاد مَن کاغذ مشکلات و مصیبتهای این بخش از ناوگان حمل و نقل کشور را با توضیح کامل و رسم شکل، در همین عریضه خودی و بیخودی، بهصورت مبسوط بیان نمودم ولی عجالتاً اوضاع هر روز بدتر از دیروز است و کسی به کسی هم نیست!
باور کنید این سادهدلی ما هم دیگه نوبر است، وقتی برخی هواپیماها که روز و روزگاری دارای سالنهای لوکس و شیک و صندلیهای لاکچری با کمترین سر و صدا و تکان تکان بودند، به این حال درآمدهاند که فقط دلخوشی مسافر این است که نهایتاً میهمان یکی، دو ساعته آن است، با این حال انتظار داریم که اتوبوسهای بینشهری ویایپی صندلی تختشو با مونیتور و شارژر اختصاصی، جدی جدی ویایپی باشد، صندلیهایش راحت و سالم باشند، مونتیورشان کار کند و شارژرشان قطع نباشد!
به هرحال باید تعداد هواپیماها و ظرفیت پذیرش مسافر افزایش یابد، شرکتهای هواپیمایی کنترل هزینهها را انجام داده و قیمتها تعدیل شود و هم اینکه حجم بالای سفرهایی که هزینهاش بر دوش بیتالمال است (چه مستقیم و چه غیرمستقیم) مدیریت شود و ایضاً یارانههای مناسب و هدفمند پرداخت شود تا صنعت حمل و نقل هوایی به مرور سامان یابد.
هوشنگخان
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.