تعهد کاری داریم خوبشم داریم!

تعهد کاری داریم خوبشم داریم!      این که نمی‌شود بعضی‌ها همین‌طور بدون سند و مدرک و ادله درست درمان می‌گویند که ما در کشورمان تعهد کاری نداریم و به وظایف خودمان عمل نمی‌کنیم. بنده که فکر می‌کنم این بعضی‌ها اصولاً و اساساً معنی و مفهوم تعهد کاری را نمی‌دانند.     قبل از آن‌که بخواهم تعهد […]

تعهد کاری داریم خوبشم داریم!

     این که نمی‌شود بعضی‌ها همینطور بدون سند و مدرک و ادله درست درمان می‌گویند که ما در کشورمان تعهد کاری نداریم و به وظایف خودمان عمل نمی‌کنیم. بنده که فکر می‌کنم این بعضی‌ها اصولاً و اساساً معنی و مفهوم تعهد کاری را نمی‌دانند.

    قبل از آن‌که بخواهم تعهد کاری را شرح دهم راجع به کلمه کار و کارکردن، جهت تنویر افکار عمومی، کمی توضیح واضحات بدهم تا این وسط چیزی به اشتباه جا نیفتد. اصولاً کار برای آن به وجود آمده است که مردمان به آن مشغول شوند و به اصطلاح سرکار بروند و از برای معیشت و زندگی خود و خانواده پولی دست و پا کنند.

بنابراین کار کردن یک هدف بیش‌تر ندارد و آن کسب درآمد است و اگر بخواهیم تعهد کاری را معنی نماییم، یعنی این‌که ما به برای کسب درآمد تعهد داشته باشیم و حواسمان باشد که در هنگام کار کردن هدف اصلی را گم نکنیم و یکدفعه به خودمان نیاییم و ببینیم که فرسنگ‌ها از آن دور شده‌ایم.

    متأسفانه در جامعه امروز ما، خیلی‌ها تعهد کاری را به اشتباه تعهد به‌کاری که به آن گمارده شده‌اند، معنی می‌کنند و فکر و ذکرشان شده است انجام درست کار و وظیفه و برایشان مهم نیست که درآمدی که از این تعهد به وظیفه برایشان ایجاد می‌کند در حد و شأن ایشان نیست و نمی‌تواند مشکلات اقتصادی خود و خانواده شان را بر طرف نماید.

    بنده به‌لحاظ وظیفه سنگین هوشنگ‌خانی خود، کاری به این جماعت که از بد روزگار تعدادشان هم زیاد است ندارم و روی سخنم با آن عزیزانی است که تعهد به کسب درآمد را سرلوحه زندگی و هدف خود قرارداده‌اند و به هیچ قیمتی هم حاضر نیستند از آن کوتاه بیایند.

    قطعاً از نظر عقلی هم کار درستی نیست که انسان صبح تا شب کار بکند و زحمت بکشد و دست آخر نتواند حتی در کنار خانواده به ویلای شمال برود و یا هر چند وقت یک‌بار دوری در دنیا بزند و هوایی تازه کند و کیف و حالش را ببرد.

     شاید نوع کار شما، به گونه‌ای است که نمی‌تواند جوابگوی مخارج خیلی منطقی و ریخت‌وپاش‌های خیلی ضروری‌ات را بدهد، قرار نیست که بسوزی و بسازی، بلکه باید با تحقیق و تفحص و استفاده از قوانین و مقررات مبهم و چند تفسیر و همچنین ارتباطات و اطلاعات خود، حرکتی بزنی و آسمان و ریسمان را به هم ببافی و اگر هم اقتضا کرد بعضی چیز‌ها و قواعد را دور بزنی تا بتوانی به‌طور کامل به تعهد کاری خود عمل نمایی. اگر هم این وسط حقی جابه‌جا می‌شود و ۴ نفر دلخور می‌شوند و سنگ روی سنگ بند نمی‌شود، این مشکل آنها و سنگ‌هاست، البته خرد آدمی، حکم می‌کند که در حین اجرای وظیفه سنگین تعهد به کسب درآمد، حواست را جمع کنی تا هم حق و حساب‌ها را به موقع بدهی و هم ظاهر را حفظ کنی و البته دم هم به تله ندهی؛ زیرا که به غیر از آن‌که هر کسی باید تعهد کاری داشته باشد می‌بایست به باند و رانت و کارچاق‌کن‌ها هم عنایتی خاصه داشته باشد چون از قدیم گفته‌اند که تنها خوری آخر و عاقبت ندارد!

    علی‌رغم میل باطنی‌ام جا دارد در همین جا و از همین تریبون! به آنهایی که تعهد کاری را به‌گونه‌ای دیگر و ناصواب معنا کرده‌اند هشدار دهم که به خود آیند و این را بدانند که تعهد انسان به کسب درآمد و استفاده از موقعیت‌ها و پست‌هایی که در اختیار دارد آن هم به هر روشی که امکان‌پذیر است و البته خطر کم‌تری دارد، مهم‌ترین اصل است و اگر این افراد باز هم به فرافکنی و خواندن آیه یأس و اشاعه نا امنی در کسب درآمد و تعهد کار ادامه دهند، این عده معدودی هم که همچنان و با تمام سختی‌ها هدف بزرگ و ارزشمند کسب درآمد را به هر چیزی ترجیح می‌دهند رو به نقصان می‌گذارد و به مرور نسل ایشان منقرض می‌شود و جز شرمساری و تأسف برای مسببان این امر بر جا نخواهد ماند.

    هوشنگ خان