بازی با آب یا آب بازی!

حرف‌های خودی و بی‌خودی بازی با آب یا آب بازی! اگر توصیه‌های جناب سهراب سپهری را در مورد گِل نکردن آب را خوانده باشید ولی اطلاعی از زمان زندگی و تاریخ فوت ایشان نداشته باشید، احتمالاً فکر می‌کنید ایشان حداقل در دو، سه قرن گذشته زندگی کرده‌اند و یا حتی هم‌دوره سعدی و حافظ هستند، […]

حرف‌های خودی و بی‌خودی

بازی با آب یا آب بازی!

اگر توصیه‌های جناب سهراب سپهری را در مورد گِل نکردن آب را خوانده باشید ولی اطلاعی از زمان زندگی و تاریخ فوت ایشان نداشته باشید، احتمالاً فکر می‌کنید ایشان حداقل در دو، سه قرن گذشته زندگی کرده‌اند و یا حتی هم‌دوره سعدی و حافظ هستند، چون این آب روانی که نباید گِل شود چون‌که در پایین‌دست پرنده‌ای را سیراب و کوزه‌ای را پرآب می‌کند و نان خشک درویشی را نرم و لطیف می‌کند، خیلی وقت است که اساساً روان نیست، چه رسد به گِل کردن و گِل نشدنش!

همین چند سال پیش بود که گفته می‌شد، آب هست ولی کم است و کلی برنامه و طرح صنعتی و کشاورزی و خانگی مطرح می‌شد برای صرفه‌جویی و جلوگیری از هدررفت و بازچرخانی و این قسم کارها، آنقدر هم این طرح و برنامه‌ها موفقیت‌آمیز بود که آن توصیه آب هست، ولی کم است را هم دیگر نمی‌توانیم بگوییم و دیگر آبی نیست که کم و زیادش را بسنجیم و هشدار و انذار هست و نیستش را بدهیم!

حالا شما خواننده گرامی ممکن است بفرمایید که ‌ای بابا، اینقدر‌ها هم اوضاع واویلا نیست که این‌گونه هوشنگ‌خان زجه‌مویه راه انداخته و وامصیبتا سر داده است، عرض بنده این است که شوخی شوخی داریم ته‌مانده آب کشور را هم از دست می‌دهیم و هنوز که هنوز است انگار خیلی‌ها در باد فراوانی آب و سال‌های تَر آبی پیش‌رو و نمی‌دانم آب‌های عمیق و… خوابیده‌اند و شاید هم خودشان را به خواب زده‌اند و بهتر از هر کسی می‌دانند که چه کرده‌ایم با خودمان ولی هنوز گردن افراشته و مدعی یا کل قصه را کتمان می‌کنیم، یا گردن نمی‌گیریم و دیگران را نشان می‌دهیم!

خواستیم از همین تریبون خدمت عزیزان و بزرگوارانی که درصدد کشف و انتخاب وزرای وزارتخانه‌های کریمه نیرو و کشاورزی و صمت می‌باشند، عرض کنیم که تمنا می‌شود قبل از آنکه به‌سراغ دوختن ردای صدارت برای هر کسی باشید، از ایشان در رابطه با مسئله آب سؤال بفرمایید و ببینید که کمبود و نبود و بحران آب را جدی و خطرناک می‌داند یا خیر؟! شاید بپرسید مگر کسی هم هست که این موضوع را جدی و خطرناک نداند، عرض می‌کنم که بود و نبود چنین فرد یا افرادی خیلی مهم نیست، نتایج اقدامات و برنامه‌ریزی و مصوبات و اجرای کارهای درست و علمی و حساب شده است که میزان فهم افراد از جدیت و حساسیت موضوعی را معلوم می‌کند، بنابراین اولین قدم این است که مخصوصاً آن بزرگواری که قرار است بر کرسی صدارت وزارت نیرو بنشیند و معاونان مربوطه را انتخاب نماید، جدی جدی با این قصه پرغصه آب، شوخی نداشته باشد و با دست‌فرمانی که در این چند دهه جلو رفته‌ایم، به پیش نرود که یحتمل دوره صدارت تمام نشده، همه فرصت‌های باقیمانده تمام می‌شود!

اگر به منِ هوشنگ‌خان یک‌لاقبا بود، می‌گفتم که بعد از تعیین‌تکلیف خودمان با روابط خارجی و تحریم‌ها، مسئله‌ای واجب و حیاتی‌تر و اورژانسی‌تر از آب در این کشور وجود ندارد، اگر همین الان هم دیر نباشد (که در برخی مناطق هست) باید دست بجنبانیم و عقلانی و منطقی از فاجعه پیش‌رو یعنی، بی‌آبی سوزان و ایضاً سونامی فرونشست فراگیر که اولی انسان‌ها و کشاورزی و صنعت را نشانه گرفته و دومی خانه و کاشانه و شهر و دیارمان را، جلوگیری کنیم که وقت تنگ است و اعمال بسیار!

اینکه با یک بارندگی و سال آبی پُر بار همه مشکلات حل می‌شود و نمی‌دانم آب خلیج‌فارس کلید گشایش است و فلان طرح بلندمدت و بهمان برنامه همه چیز تمامی داریم که در حال نهایی شدن است و انتقال آب از حوزه‌های مختلف کار را به سامان می‌رساند و این قسم حرف‌ها و وعده‌ها و خوش‌خیالی‌های پرتکرار، حلوا حلوا کردن است که کام هیچ کسی را شیرین نخواهد کرد، کلید گشایش رجوع به اهل فن و متخصصین داخلی و یحتمل کمک گرفتن از دانشمندان و مجرب‌های خارجی است و مهم‌تر از آن اجرای بی‌کم و کاست نسخه‌های ایشان!

هوشنگ‌خان