ترامپ موازنه بازار نفت را تغییر میدهد یک تحلیلگر اقتصاد سیاسی گفت: نفت کالای استراتژیک است و نمیتواند از سیاست جدا باشد، لذا شرکتهای بزرگ نفتی و دولتها هر زمانی که به صرفهشان باشد در این بازار تأثیرگذارند. به گزارش ایلنا، علیاصغرزرگر، در ارزیابی بازار نفت طی چند سال اخیر با محوریت شیلاویل و اوپک […]
ترامپ موازنه بازار نفت را تغییر میدهد
یک تحلیلگر اقتصاد سیاسی گفت: نفت کالای استراتژیک است و نمیتواند از سیاست جدا باشد، لذا شرکتهای بزرگ نفتی و دولتها هر زمانی که به صرفهشان باشد در این بازار تأثیرگذارند.
به گزارش ایلنا، علیاصغرزرگر، در ارزیابی بازار نفت طی چند سال اخیر با محوریت شیلاویل و اوپک و همچنین تغییر در موازنه سیاسی آمریکا اظهار داشت: بهطور کلی شکی نیست که تمدن امروز ما تمدنی نفتی است. بهطوری که در بحث حمل و نقل و برق وابستگی شدیدی به نفت و فرآوردههای نفتی وجود دارد.
وی افزود: فراز و نشیبهایی که در قیمت و میزان تولید نفت وجود دارد بستگی به عوامل گوناگون دارد. اولین عامل آن عرضه و تقاضاست، یعنی مواقعی که عرضه بیشتر از تقاضاست، قیمتها پایین و زمانی که تقاضا بالاست قیمتها نیز بالا میرود.
زرگر تصریح کرد: تقاضا برای منابع انرژی بستگی به عوامل دیگری از جمله رونق اقتصادی نیز دارد اینکه آیا در جهان تا چه میزان رونق وجود دارد و چه میزان نیاز برای تولید و حملونقل بیشتر وجود دارد بنابراین تقاضا به این عوامل بستگی تام دارد و علاوه بر اینها عوامل دیگری همچون فصول مختلف و دلالهای نفتی نیز در بالا و پایین بردن قیمت نفت دخیل هستند.
وی اظهار داشت: اوضاع سیاسی کشورها، جنگهای محلی، جنگهای نیابتی و بهطور کلی بحرانهای سیاسی نیز در عرضه و تقاضا تأثیر دارد و قیمت نفت را تعیین میکند، علاوه بر اینها منابعی که کشف میشود، میزان ذخایری که در کشورهای مختلف وجود دارد و پیشبینیهایی که برای ذخایر انرژی در کشورهای مختلف میشود و منابع جدید همه جزو عواملی هستند که در فراز و نشیبها و قیمت نفت دخیل هستند.
کالایی استراتژیک که از سیاست جدا نیست
این کارشناس نفتی مسایل سیاسی را مهمترین دلیل در نوسانات قیمت نفت عنوان کرد و گفت: نفت کالای استراتژیک است و معمولاً نمیتواند از سیاست جدا باشد لذا شرکتهای بزرگ نفتی و دولتهای مقتدری که بخش مهمی از بیزینس و حمل و نقل نفت و بازارهایی که بورس نفت را کنترل میکنند، هر زمانی که به صرفهشان باشد در این بازار تأثیر گذارند یعنی کشوری مثل آمریکا هر زمان که بخواهد ذخایر استراتژیک خود را پر کند، با برخی اقدامات سیاسی و قیمت را پایین میآورد تا نفت ارزان قیمت بخرد و برعکس زمانی که میخواهد نفت را بفروشد و یا سرمایهگذاریها را به سمت منابع انرژی جذب کند قیمت را بالا میبرند که برای سرمایهگذار صرفه داشته باشد.
حربه آمریکا و عربستان برای عقب نشینی در برجام
وی با بیان اینکه همه عوامل مسایل اقتصادی، سیاسی و دلالهای بازیهای صحنه نفت در قیمتها تأثیر گذارند، بیان داشت: در رابطه با پایین رفتن قیمت نفت عربستان به همراه آمریکا دخیل بود و سعی کردند با پایین آوردن قیمت به عنوان آخرین حربه اقتصادی علیه ایران استفاده کرده و منابع مالی ایران را در مضیقه و فشار قرار دهند تا ایران در پای میز مذاکره در خصوص برجام کوتاه بیاید لذا عرضه را انقدر بالا برد که قیمت نفت به یک سوم کاهش یابد.
اروپا و آمریکا به تجارت با ایران نیاز دارند
زرگر در پیشبینی اوضاع بازار نفت در سال ۲۰۱۷ توضیح داد: آمریکا در سال ۲۰۰۹ بحران مالی و اقتصادی داشت و این بحران که دربخش مسکن و بانکی اتفاق افتاد کمکم به اروپا هم کشیده شد و اقتصاد کشورهای آسیبپذیر مثل پرتغال، اسپانیا و یونان به رکود کشیده شد، اتحادیه اروپا با مکانیسمهایی سعی کرد به بانکهای ورشکسته پول تزریق کند اما در هر صورت هنوز اروپا نتوانسته از رکود خارج شود، لذا در حال حاضر یکی از دلایل اصرارهای اروپا از جمله فرانسه، ایتالیا و آلمانها برای تداوم برجام به این خاطر است که با ایران مراودات داشته باشند، زیرا به تجارت بینالملل نیاز دارند تا اقتصادشان از حالت رکود خارج شود.
وی اظهار داشت: بنابراین به نظر میرسد اگر اقتصاد اروپا در سال ۲۰۱۷ از حالت رکود و بحران خارج شود به انرژی بیشتری نیاز دارند.
ترامپ و تغییر در موازنه بازار نفت
این تحلیلگر اقتصاد سیاسی ادامه داد: با روی کار آمدن ترامپ که بازسازی اقتصاد آمریکا را در پیش گرفته خواه ناخواه به منابع انرژی بیشتری نیاز دارند و لذا میتوان پیشبینی کرد که امکان دارد با رونق اقتصادی در سال ۲۰۱۷ تقاضا برای نفت بالا برود و از طرفی اوپک هم وارد قضیه شده یعنی میزان عرضه نفتی را که بیشتر از تقاضا بود کاهش داده و اعضای غیراوپک هم متعهد شدند که میزانی از تولیدشان را کاهش دهند همه این عوامل باعث میشود که در سال ۲۰۱۷ حدود ۱۰ دلار بر قیمت نفت اضافه شود و امروز بین ۵۰ تا ۵۵ دلار نفتهای مختلف سبک و سنگین معامله میشود.
وی تصریح کرد: براین عقیدهام که سال ۲۰۱۷ از نظر رونق اقتصادی و اوضاع نفت تداوم سال ۲۰۱۶ خواهد بود و قیمتها بین ۵۰ تا ۶۰ دلار نوسان دارد.
زرگر اظهار داشت: اقتصاد آمریکا و اروپا از سال ۲۰۰۹ آسیب جدی دیده و هنوز نتوانستهاند آن را ترمیم کنند و اگرچه برخی مکانیسمها در اتحادیه اروپا اندیشیده شده اما هنوز کشورهایی مثل اسپانیا، پرتغال و یونان نتوانستند اقتصادشان را به حالت اول برگردانند بنابراین به نظر نمیرسد که رونق اقتصادی نه تنها به اتحادیه اروپا که در کل دنیا آنگونه که در دهه ۷۰ وجود داشت، بازگردد لذا وقتی رونق اقتصادی نباشد نمیتوان بگوییم تقاضا برای انرژی افزایش یافته و قیمتها رشد کند اما همین حالت و همین میزان تولید که اوپک و غیراوپک تصمیم گرفته و این وضعیت اقتصادی فعلا تداوم دارد و حداقل تا نیمه ۲۰۱۷ تغییری رخ نمیدهد.
شیلها میمانند
وی درباره روی کار آمدن ترامپ در آمریکا و تأثیر آن بر تغییر در موازنههای بازار نفت گفت: یکی از برنامههای این رییسجمهور جمهوریخواه تداوم تولید از شیلهاست اما با توجه به محاسبات هزینه تولید نفت از غیرمتعارفها بین ۵۰ تا ۵۵ دلار میشود لذا با این میزان هزینه شرکتهای بزرگ نفتی و اقتصادهای جهانی ترجیح میدهند که از نفت متعارف بازار استفاده کنند.
زرگر ادامه داد: مشاور ترامپ یک نظامی است که کتابی در مورد برخورد با ایران نوشته و از طرفی یک بیزینسمن و تاجر است لذا اینگونه نیست که بخواهد تعاملاتش را با دیگر کشورها از بین ببرد، ضمن اینکه بر هم زدن برجام نیز نمیتواند جزو سیاستهای جدی ترامپ باشد زیرا به نفع آمریکا و دنیا نیست که این توافق بهم بخورد.
آمریکا در تعامل با دنیا
وی خاطرنشان کرد: سیاست خارجی آمریکا مثل کشتی بزرگی است که نمیتواند به یکباره ۱۸۰ درجه تغییر داشته باشد، آمریکا قدرتی جهانی است و منافع جهانی دارد، بنابراین باید با دنیا تعامل داشته باشد ممکن است ترامپ سختگیریهایی نسبت به کره شمالی و ایران به دلیل مسایل خاورمیانه داشته باشد اما در کل سیاست تعاملی خواهد داشت.
این تحلیلگر اقتصاد سیاسی گفت: اگر امنیت در عراق برقرار شود و تکلیف سوریه مشخص شود در اواسط ۲۰۱۷ شاهد بازسازی این دو کشور تخریب شده که ایران میتواند از این فرصت برای صادرات سیمان مازاد خود که اکنون در رکود به سر میبرد، استفاده کند. ضمن اینکه به نفع آمریکا و اروپا نیز میتواند باشد که ساخت و ساز را در این کشورها شروع کنند، لذا این امکان وجود دارد که سال ۲۰۱۷ علیرغم روی کارآمدن ترامپ و تغییراتی که ممکن است در سیاست خارجی آمریکا اعمال کند، به رونق اقتصادی هم بینجامد کما اینکه قراردادهایی مثل فروش هواپیماهای بوئینگ و ایرباس هم مخالفتهای آنچنانی در محافل سیاسی جدید آمریکا ایجاد نکرده است و این بدان معناست که قضیه را پذیرا شدهاند و نشان میدهد که مجبورند با دنیا تعامل کنند تا اقتصاد آمریکا رونق گرفته و تجارت این کشور با خارج تداوم داشته باشد.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.