شغل کاذب یا لازم!

                   حرف‌های خودی و بی‌خودی شغل کاذب یا لازم! خاطر مبارک‌مان هست که در روزگاری نه‌چندان دور، به هر شغلی که گره‌ای از کار خلق باز نمی‌کرد یا مولد نبود، با چند بار تلفن زدن و چهار کلمه حرف، کارش راه می‌افتاد، با دلالی و سفته‌بازی و واسطه‌گری صنمی داشت، یا عرق جبینی و یا […]

                   حرف‌های خودی و بی‌خودی

شغل کاذب یا لازم!

خاطر مبارک‌مان هست که در روزگاری نه‌چندان دور، به هر شغلی که گره‌ای از کار خلق باز نمی‌کرد یا مولد نبود، با چند بار تلفن زدن و چهار کلمه حرف، کارش راه می‌افتاد، با دلالی و سفته‌بازی و واسطه‌گری صنمی داشت، یا عرق جبینی و یا زور بازو و کد یمینی در آن نبود و اساساً مخل و مزاحم و گره‌ای بود بر روی گره‌ها و همین قسم چیزها، شغل کاذب می‌گفتند.

یادمان می‌آید به هر کاری هم شغل نمی‌گفتند، حداقل باید هفت، هشت ساعتی در روز بر سرکار تشریف داشتی که آن کار را شغل حساب کنند، اگر صبح خروس‌خوان بیرون می‌زدید و شب، با بوق‌سگ به خانه می‌رسیدید، اصل جنس همان بود و به آن یک شغل درست‌درمان می‌گفتند! از مزاح که بگذریم شغل و کسب و کار حرمت و کف و حد و اندازه‌ای داشت.

به هرحال آن دوران گذشته و عجالتاً آن شغل‌های تمام‌قد دیگر کفاف زندگی معمولی یک خانواده را هم نمی‌دهد، کسب و کار‌ها با رکود و بالا و پایین زیادی روبه‌رو می‌شود و دل و دماغی برای کاسب جماعت نمانده است، اگر در کنار شغل اصلی‌ات یک یا حتی دو شغل دیگر که به حساب آن قدیم‌تر‌ها شغل کاذب حساب می‌شود، نداشته باشی کلاهت پس‌معرکه است، حالا اگر یک شغل اصلی، یک شغل کاذب و ایضاً راننده تاکسی اینترنتی باشی که نور علی نور است و با معیارهای همان روزگار گذشته، می‌توانی ادعا کنی یک شغل کامل و حسابی داری!

معامله ماشین و دلالی خانه و خرید و فروش دلار و سکه، سپرده کردن پول، حضور در فضای مجازی و داشتن صفحه و کانال و انجام تبلیغات و یا گرفتن تبلیغ برای این و آن، بازار فارکس و بورس، بازاریابی تلفنی و حضوری، تبلیغات کلیکی و ایمیلی، کارهای خدماتی و فنی و کسب و کار خانگی و پخت و پز و رُفت و رو و پیکی و تاکسی آنلاین و فروشندگی در فلان مغازه و بهمان فروشگاه و حتی کاور کردن شماره پلاک ماشین‌ها و کوبیدن روی شکم همستر هر کدام یک شغل از همان قافله شغل‌های دوم و سوم است که روزگاری یا شغل حساب نمی‌شدند و یا جزء کاذبین دسته‌بندی می‌شدند و فی‌الحال اگر یک‌درمیان خلق‌ا… ایرانی جماعت به یکی از این کار‌ها در کنار کار اصلی خود مشغول نباشند کلاهشان پس‌معرکه است، حتی اینجور برایتان بگویم که از برخی، خیلی هم پول بیشتری می‌توان کاسب شد و آن شغل‌های معمول از اصل به فرع و برخی اوقات به قهر رفته‌اند و بخشی از مردم اساساً سراغی از آن‌ها نمی‌گیرد و محجوری و غریبی روزگار می‌گذرانند!

به هرحال شغل و کسب و کار‌ها خیلی توفیر کرده و فی‌الحال کسب روزی و گذران زندگی اولویت اول است، کاذب و اصلی و فیک و واقعی همه‌‌اش اگر بتوانند از پس هزینه‌های یومیه برآیند، شغل هستند، خیلی هم هستند! اگر هم نتوانند، بهتر است بروند سینه آفتاب بنشینند و دست و پاگیر خلق‌ا… نشوند!

نظر هوشنگ‌خانی ما این است که بزرگوارانی که دستی بر آتش شغل و کار و مشاغل خلق‌ا… دارند، اسباب رونق شغل‌های واقعی را بیشتر از قبل جور کنند و ایضاً شغل‌هایی که کمکی به معیشت خلق‌ا… می‌کند، چه مجازی و اینترنتی و چه دوم و سوم کف بازار و خیابانی‌‌اش را مورد حمایت و مراقبت و مواظبت قرار دهند تا مردمی که به‌واسطه گرانی و تورم و مشکلات اقتصادی به جای آنکه استراحت و تفریح داشته باشند و یا از دوران بازنشستگی و سفر و گشت و‌ گذار لذت ببرند، مجبور هستند دست به هر تخته پاره‌ای بزنند تا روزی خود را درآورده و گذران کنند، دچار مشکل و دردسر مضاعف نشوند!

هوشنگ‌خان