درمان‌خبری یا خبردرمانی!  

 خودی و بی‌خودی درمان‌خبری یا خبردرمانی! بالاخره یا باید روزی برسد که بساط خبردرمانی و شعار و وعده‌درمانی جمع شود و این روش و منش برای همیشه به کنج عزلت رانده شود و یا درمانی اساسی و اصولی برای خبر تجویز شود تا جنابان خبر شیرفهم شوند که عمراً به درد درمان نمی‌خورند و اگر […]

 خودی و بی‌خودی

درمان‌خبری یا خبردرمانی!

بالاخره یا باید روزی برسد که بساط خبردرمانی و شعار و وعده‌درمانی جمع شود و این روش و منش برای همیشه به کنج عزلت رانده شود و یا درمانی اساسی و اصولی برای خبر تجویز شود تا جنابان خبر شیرفهم شوند که عمراً به درد درمان نمی‌خورند و اگر کسی خدای‌ناخواسته قصد کرد که به کمک ایشان و یا همدستی جنابشان؛ زخم‌های نو و کهنه را درمان کند، بدانند و آگاه باشند که همچین سفت و محکم جلو ایشان بایستد و حتی به اندازه یک حرف و واژه هم پا پس نکشند تا اهالی هنرمند گفتاردرمانی لااقل دست از سر ایشان ‌بردارند و از همان وعده و شعار برای پوشاندن ضعف و کم‌کاری و اشتباه و سستی و مشکلات استفاده نمایند!

هرچند اگر ما هوشنگ‌خان هستیم، که هستیم! دیر یا زود به سراغ تنویر افکار و اذهان خصوصی و عمومی وعده و شعار هم رفته و آن‌ها را از درد و آلام سرسپردگی به هر کس و ناکسی نجات خواهیم داد و به ایشان انذار خواهیم داد که دیر نیست که از چشم‌ها بیفتید و هیچ امید و اشتیاق و آرزویی به‌واسطه شما جنابان شعار و عزیزان وعده در دل خلق‌ا… ایجاد نشود و بود و نبودتان علی‌السویه شود، بنابراین بهتر است تا فرصت باقی است، تکلیف خود و کسانی که در پشت هنر و ظرافت و مقبولیت شما مخفی شده و کار خود را پیش می‌برند معلوم کرده و مشت آن‌ها را باز کنید!

بالاخره چه می‌شود کرد، کافی است دیگر هیچ خبری قابل اعتماد و اعتناء نباشد و یا اگر هم موثق و مورد تأیید است ولی دیگر باور و پذیرشی در میان مردم نداشته باشد و یا شعار و وعده دچار پوچی شده و نتوانند هیچ ذوق و شوقی در شنونده ایجاد کنند، آنگاه است که باید به کل با این بزرگواران خداحافظی کرده و به دیار عبارات فراموش شده رهسپارشان کرد!

عزیزانی هم که علاقه وافر و ید طولایی در استفاده نابه‌جا از این سه بزرگوار، یعنی وعده و خبر و شعار دارند باید باور بفرمایند که این به‌نفع خودشان هم هست، و اگر ارج و قرب این جنابان پابرجا بماند، هرچند کم و اندک ولی باز می‌توانند از هنر و ظرافت ایشان در هنگامه‌هایی که به جد به حضور گرمشان برای پیچاندن و ساکت کردن خلق‌ا… نیاز دارند و یا همراهی و همگامی جمعی را می‌خواهند، با قید فوریت و استفاده به‌خاطر اضطرار به سراغ ایشان رفته و به‌موقع آن‌ها را خرج کرده و تا مدتی در حاشیه امن روزگار بگذرانند!

فی‌المثل نگاه بفرمایید، هنوز چند روزی از مصوبه درمانی (یکی از روش‌های به‌روز شده گفتاردرمانی) لحظه آخری در رابطه با آزاد‌سازی واردات خودروی دست‌دوم برای همه ایرانیان نگذشته که بانک مرکزی همچین با حوصله و طمانینه قابل تقدیر هشدار می‌دهد که آنهایی که در سر مبارک خیال واردات خودروی کارکرده را پرورانده‌اند، حواس‌شان باشد تا تدوین و ابلاغ آیین‌نامه مربوطه دست از پا خطا نکنند، تکان نخورند، تکان تکان هم نخورند!

خب همین است دیگر، وقتی گز نکرده می‌بریم، نتیجه‌‌اش این می‌شود که در جایی که تا چند سال پیش یک وعده‌درمانی ناقابل ولی حساب شده، چند سال جواب می‌داد و خلقی را امیدوار و دلبسته می‌کرد، کار به جایی رسیده است که حتی مصوبه درمانی هم اثر چند روزه پیدا می‌کند، گو اینکه تکرار هزارباره یک شیوه و روش باعث شده است که از همان اول هم کسی آنچنان امیدی نبندد و هر کسی هم بسته به اشاره‌ای باز شود!

هوشنگ‌خان