رامین شاهی اقتصاد ایران در مرحله گذر از وابستگی به درآمدهای نفتی و صادرات آن و رسیدن به اقتصادی مقاوم و ایمن است و در این مسیر گامهایی نیز برداشته شده است اما راه زیادی در جاده توسعه، باقی مانده است. کشورمان سالانه در حدود ۵۰ تا ۶۰ میلیارد دلار صادرات غیرنفتی دارد و […]
رامین شاهی
اقتصاد ایران در مرحله گذر از وابستگی به درآمدهای نفتی و صادرات آن و رسیدن به اقتصادی مقاوم و ایمن است و در این مسیر گامهایی نیز برداشته شده است اما راه زیادی در جاده توسعه، باقی مانده است.
کشورمان سالانه در حدود ۵۰ تا ۶۰ میلیارد دلار صادرات غیرنفتی دارد و با در اختیار داشتن حدود ۱۰درصد از کل نعمتها و ذخایر غنی طبیعی جهان به صورت بالقوه بسیار غنی و صاحب ظرفیت بالای اقتصادی است؛ به گونهای که کارشناسان معتقدند دستیابی به صادرات غیرنفتی ۲۵۰ میلیارد دلاری در میان مدت ممکن و راهگشا است.
ایران با در اختیار داشتن اقلیمی چهارفصل و ظرفیت کشاورزی برای تولید غذای چند صد میلیون نفر، انبوه ذخایر انرژی، معادنی متنوع و متکثر، داشتن راههای مواصلاتی نسبتاً مناسب و رو به توسعه، موقعیت جغرافیایی بسیار ممتاز و همسایگی با ۱۵ بازار اقتصادی، میتواند با مدیریت دانشبنیان و مدرن از نیروهای کار ارزان و تحصیلکرده و نبوغ ایرانی استفاده مناسب کند و به سرعت گامهای توسعه را در فضای مناسبی که با برداشته شدن تحریمها بهوجود آمده است، بردارد.
دستیابی به صادرات بالای غیرنفتی آنهم نه با نگاه صرفاً صادرات محصولات مازاد داخلی، موجب رفع کامل رکود و اشتغالزایی و رسیدن به رشد ۸ درصدی و حتی دورقمی در کشور، خواهد شد. امری که کاملاً منطبق با راهبردهای کلان اقتصاد مقاومتی است، زیرا زمانی که اقتصاد ایران خود مولد و موتور محرک اقتصادی در غرب و جنوبغربی آسیا و شمال آفریقا شود و انواع محصولات صادراتی با کیفیت و ارزان ایرانی، بخشی از بازارهای جهانی را قبضه کنند، آنگاه بخش بزرگی از اقتصاد جهان وامدار اقتصاد ایران خواهد بود؛ لذا قدرتهای بزرگ نمیتوانند به سادگی ایران و اقتصادش را تحریم کنند چرا که این امر، موجب تکانههایی جدی در اقتصاد منطقه و حتی جهان خواهد شد.
ضرورت دارد نهضت توسعه صادرات غیرنفتی را با کاهش نرخ بهرههای بانکی که خود معلول افزایش بهرهوری سازمانهای دولتی و کاهش رشد نقدینگی است، جدی بگیریم و با افزایش مشوقهای صادراتی، کاهش هزینههای بالای حمل و نقل و کاهش هزینههای تولیدی (اعم از واحدهای تولیدی و بنگاههای اقتصادی)، گامهای محکم و بلندی را برای رشد اقتصاد و افزایش صادرات غیرنفتی برداریم.
در این میان توجه به شرکتهای دانشبنیان که ادامه پیوند دانشگاه و صنعت است و همیشه در حدشعار باقی مانده است، میتواند ما را در بخش ضروری تحقیق و توسعه (R&D) یاری کند تا کشور ما با رشد توان فنی و صنعتی خود، کمکم از کشوری صنعتدار به اقتصادیصنعتی تبدیل شود.
از سویی برای افزایش صادرات غیرنفتی لازم است انبوه شرکتهای کوچک و متوسط داخلی که خواستار افزایش صادرات غیز نفتی و شنا در آبهای منطقه هستند، اقدام به تشکیل کنسرسیومهای بزرگ و اتحادیههایی کنند تا در کنار یکدیگر و با کار گروهی مناسب، ظرفیت و توان بالاتری برای ارایه محصولات خود داشته و بقاپذیری خود را در رقابت با غولهای اقتصادی جهانی افزایش دهند.
امید است با افزایش توان آموزشی، لجستیکی و درک مفهوم پیوستگی بازارهای جهانی بتوانیم به گونهای صادرات غیرنفتی کشورمان را افزایش دهیم تا کالای ایرانی زبانزد کشورهای منطقه شود و قامت برند ایرانی در آسمان منطقه سایهافکنی کند و این ممکن نیست جز آنکه درک کنیم چارهای جز توسعه جدی صادرات غیرنفتی نداریم.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.