اینکه چند ماهی است خارج کردن کالاهایی که زیر سایه ارز ترجیحی قرار دارند، سرعت و شدت گرفته و تقریباً بهجز سه، چهار قلم دیگر، هیچ کالایی با ارز ترجیحی وارد نمیشود، نه میتوان گفت اقدام خوبی است و نه میتوان گفت اقدام بدی است، اصلاً معلوم نیست بتوانیم اسمش را اقدام بگذاریم، بیشتر شبیه […]
اینکه چند ماهی است خارج کردن کالاهایی که زیر سایه ارز ترجیحی قرار دارند، سرعت و شدت گرفته و تقریباً بهجز سه، چهار قلم دیگر، هیچ کالایی با ارز ترجیحی وارد نمیشود، نه میتوان گفت اقدام خوبی است و نه میتوان گفت اقدام بدی است، اصلاً معلوم نیست بتوانیم اسمش را اقدام بگذاریم، بیشتر شبیه واکنشی است بر کم و کسریهای ارزی و ریالی و خب نتیجهاش که از پیش معلوم است، سفره خلقا… بیشتر میل به کوچک شدن میکند و آنهایی که سفرهشان به قدر نهایت کوچک شده است، باید کمکم خود را به ندیدن آن عادت بدهند تا اموراتشان بگذرد!
حرف هوشنگخانی ما که از روز ازل، چه آن موقع که دلار دو، سه هزار تومان بود و دوستان مسئول و ایضاً بزرگواران صاحبنظر بر سر حذف دونرخی از آسمان ارز و تکنرخی شدن آن صحبت میکردند و در رد و قبول آن جلسه و مناظره برگزار و تا دلتان بخواهد قلمفرسایی میشد، عرض میکردیم که به جای آنکه بر سر قیمت و نرخ و یکی شدن و نشدن آن صحبت کنیم و صبح تا شب حواستان جمع دلار و یورو و سکه و طلا باشد، عنایتی به ریال مادرمرده داشته باشید و با هنر و تدبیر و برنامهریزی و تلاشتان، این بینوا را از حالت احتضار خارج کرده و قبراق و سرحال به سر جای اصلی و درستش برگردانید تا هر روز و دم به ساعت نگران صعودی و رکوردشکنی پولهای خارجی نباشید!
باور بفرمایید اینقدر گفتیم دلار گران شد و یورو بالا رفت که امر به این جنابان ارز، مشتبه شده است که جدیجدی این بالارفتن و صعود و از پا ننشستنها همهاش از هنر و توان و قدرت ایشان است و باید یک نفر به ایشان بفرماید خیلی خوشبینانه بخواهیم حساب کنیم جنابتان خیلی وقت است که بر سر جای خود ایستادهاید و اگر بخواهیم با ۲۰ تا ۳۰ سال گذشته مقایسهتان کنیم، کلی هم پسرفت داشتهاید، این وضعیتی که دلار و یورو طی ۲۵ سال اخیر از حدود ششصد، هفتصد تومان به ششصد، هفتصد هزار ریال رسیده است، نتیجه عقبگرد و سیر قهقرایی است که واحد پول ملی به بیماری آن گرفتار شده است و مثل خوره در حال خوردن و محو کردن آن است!
به هرحال حذف ارز ترجیحی برای جبران کم و کسریها، کار خیلی آسانی است، همانطور که آن مردمیسازی اقتصاد در اردیبهشت ۴۰۱ و انتقال ارز ترجیحی از ۴۲۰۰ تومانی به ۲۸۵۰۰ تومانی، کار دشوار و پیچیدهای نبود و فقط در محاسبه تعداد کالاهای تحتتأثیر، یک سهو چند صفری شده بود، بنابراین، حذفیات جدید چند ماه و چند هفته گذشته که عجالتاً باید دید دولت جوانبخت مسعود با آن کنار میآید، حذفیات را برمیگرداند و یا خدایناخواسته خودش نیز، دلار نیمایی را از دامن تتمه کالاهای باقیمانده، پاک میکند! دیر یا زود بر سر خلقا… آوار میشود و افزایش قیمتی که در کالاهای مختلف نهادینه شده است را یک هُل اساسی میدهد تا به سر منزل مقصود برسند!
در مورد مراقبت و محافظت از ریال بینوا که هرچه گفتیم و گفتند، کسی اعتنایی نکرد و برخی کلاً به روی مبارک نیاوردند، انگار زبونی و خاری آن، سرنوشت محتوم آن مادرمرده است ولی از عزیزان مسئول و متولی و تصمیمساز و تصمیمگیر، استدعای عاجل دارم که اگر همچنان بر حذفیات انجام شده اصرار و ابرام هست، لااقل مراتب مراقبت و محافظت از مردم در برابر افزایش نرخها و سونامی تورمی ناشی از این دست هنرنماییها که خود را بالاخره به رخ خواهد کشید، به سطوح بالاتر ارتقاء دهید و لااقل هفت، هشت دهک را به جد در مقابل صدمات در راه، بیمه نمایید و خصوصاً دو، سه دهک اول را کلاً از اینکه در مسیر این تندباد قرار گیرند، به هر روش و منشی که میدانید، معاف کنید، چون به قدر کفایت ضربات موجهای قبلی، تاب و توان و زندگی و هست و نیست آنها را به فنا داده است، این نیم نفس و حداقل معیشت را اگر نمیشود ارتقاء داد، لااقل بگذارید باقی بماند!
هوشنگخان
دیدگاه بسته شده است.