ناگفته‌های وزیر اقتصاد و دارایی از بدهکاران بانکی

ناگفته‌های وزیر اقتصاد و دارایی از بدهکاران بانکی علی طیب‌نیا، وزیر امور اقتصادی و دارایی با بیان این‌که بابک زنجانی، بزرگ‌ترین بدهکار بانکی نیست، گفت: یکی از بدهکاران بزرگ بانکی ۸۵۰۰ میلیارد تومان بدهی دارد. به گزارش مهر، علی طیب‌نیا در گفت‌و‌گویی اعلام کرده است که قصد ندارد در دولت بعدی بماند. او می‌گوید خسته […]

ناگفته‌های وزیر اقتصاد و دارایی از بدهکاران بانکی

علی طیب‌نیا، وزیر امور اقتصادی و دارایی با بیان این‌که بابک زنجانی، بزرگ‌ترین بدهکار بانکی نیست، گفت: یکی از بدهکاران بزرگ بانکی ۸۵۰۰ میلیارد تومان بدهی دارد.

به گزارش مهر، علی طیب‌نیا در گفت‌و‌گویی اعلام کرده است که قصد ندارد در دولت بعدی بماند. او می‌گوید خسته است و تنها در هفته گذشته، ۳ بار اورژانس به سراغش آمده است.

او در این گفت‌وگو در پاسخ به این سؤال که آیا به دلیل چندصدایی میان مردان اقتصادی کابینه می‌خواهد دولت را ترک کند، گفته است: «صدا؟ من که صدایم اصلاً درنمی‌آید»… «بمانم که چه؟ می‌روم دانشگاه درسم را می‌دهم، انتقادم را می‌کنم، کارهای پژوهشی‌ام را پیش می‌گیرم، حقوقم هم بیش‌تر است، فحش هم کم‌تر می‌خورم».

 نکاتی از این گفت‌و‌گو در پی می‌آید:

– طلب بانک‌ها از دولت اکنون حدود ۱۰۰ هزار میلیارد تومان است؛ مطالباتی که با نظم مشخصی بازپرداخت نمی‌شود.

– آقای بابک زنجانی در فهرست بدهکاران بانکی خیلی هم بزرگ نیستند. اشتباه نکنید؛ در بدهکاران بانکی آقای بابک زنجانی جزو بزرگ‌‌ترین آنها نیست. فکر می‌کنم ایشان بزرگ‌‌ترین بدهکار به مجموعه دولت یا بانک‌ها به لحاظ رقم بدهی‌شان باشد که خب ۳٫۵ میلیارد دلار را شما به نرخ روز محاسبه کنید ببینید چقدر می‌شود.

– در دنیا دو یا ۳ درصد کل تسهیلات به شکل معوق در می‌آید. ما این نسبت را در ایران همان ماه‌های نخست آغاز به‌کار دولت یازدهم، ١٤ درصد برآورد کردیم. اکنون این نسبت کاهش پیدا کرده و حدود ١١ درصد است. با وجود این‌که باید در شرایط کسادی اقتصادی این نسبت بالا می‌رفت، اما خب این نسبت کاهش پیدا کرده است. طبیعی بود ما باید بررسی می‌کردیم تا روشن شود این نسبت چرا در اقتصاد ایران و در سیستم بانکداری ایران بسیار بالاست. این کار انجام شد.

– امکان آن وجود دارد که زمانی در تسهیلات داده ‌شده، فشارهایی بوده باشد.

– کمیته‌ای در بانک مرکزی تشکیل شد، نمایندگان دولت، قوه‌قضاییه و نهادهای نظارتی از جمله سازمان بازرسی کل کشور و نماینده وزارت اقتصاد در این کارگروه حضور دارند. این کارگروه موردبه‌مورد، وضعیت بدهکاران را بررسی و راجع ‌به آنها تصمیم‌گیری می‌کند.

– اکنون یکی از بدهکاران بزرگ که ۸‌هزار و ٥٠٠ میلیارد تومان به سیستم بانکی بدهکار است، کل دارایی و اموالش از دوهزارو٥٠٠ میلیارد تومان بیش‌تر نیست؛ حالا ما می‌خواهیم با این بدهکار چه کنیم؟ همه اموال و داریی‌هایش را تملیک و خودش را اعدام کنیم؟ خب با همه این کار‌ها باز هم چیزی حدود ۶ هزار میلیارد تومان از اموال و دارایی‌های سیستم بانکی که درواقع مال مردم است سوخت شده و از بین رفته است؛ امکان وصول هم ندارد.

-دو سالی است که بانک مسکن شروع کرده است قراردادهای فروش اقساطی این واحدهای مسکونی را منعقد ‌کند و چیزی حدود سالی تقریباً ۳ هزار میلیارد تومان دارد برمی‌گردد و بانک مرکزی پذیرفت این برگشت پول برای تکمیل خود مسکن مهر مورد استفاده قرار گیرد.

– بنا نداریم از هر واحد کوچک یا متوسطی حمایت کنیم. آنهایی که توانایی احیا شدن دارند ولی مشکلاتی دارند، هدف ما هستند. آنها به دلیل آنچه گفته شد، نمی‌توانند از بانک وام بگیرند، پس قرار بر این شد که سازمان مالیاتی ترتیب پرداخت بدهی مالیاتی آن را بدهد و این مانع از جلوی پای بنگاه برداشته شود.

– نرخ سود اسمی چیزی بیش از دو برابر از تورم بیش‌تر است و این یک وضعیت به‌قطع غیرقابل قبول است. واقعیت این است که هیچ فعال اقتصادی‌ نمی‌تواند با این نرخ سود کار کند؛ این نرخ سود خود به معنای این است که می‌تواند مشکلات تولیدی را تشدید کند و مشکل بدهی‌های غیرجاری را شدیدتر.

– به این فکر نکنیم اگر این دولت شکست خورد ما نفع می‌بریم. خیر؛ از شکست یک دولت در کشور هیچ‌کس نفعی نمی‌برد.

– شخصاً نظرم بر این است که ما فعلاً نباید بر تورم پایین‌تر از ٩ درصد هدفگذاری کنیم. درواقع اولویت باید برای حل‌وفصل یک‌سری مشکلات ساختاری گذاشته شود؛ مسایلی که به رشد اقتصادی‌ کشور پیوسته است. به نظر می‌رسد تورم حدود ٩درصدی فعلاً برای شرایط فعلی اقتصاد ایران نرخ مناسبی است.

 

– شرایطی باید فراهم شود که بانک‌ها، دارایی‌ها و اموال مازادشان را بفروشند، به پول تبدیل و صرف اعطای تسهیلات به مردم کنند. بدهی دولت به بانک‌ها باید تعبیه شود و تلاش کنیم مشکل مطالبات غیرجاری بانک‌ها را حل‌وفصل کنیم. بدون پرداختن به این چند عامل امکان این‌که به‌طور اصولی نرخ سود کاهش پیدا کند، نیست.