حرفهای خودی و بیخودی دیر اما بهموقع! از قدیم گفتهاند که ماهی را هر موقع از آب بگیری تازه است، البته تا آنجا که میدانیم این ضربالمثل در مورد اعتراف به اشتباه و عذرخواهی کردن کاربردی ندارد ولی از آنجا که عذرخواهی کردن در این مرز و بوم واژه غریب و فعل و اقدام […]
حرفهای خودی و بیخودی
دیر اما بهموقع!
از قدیم گفتهاند که ماهی را هر موقع از آب بگیری تازه است، البته تا آنجا که میدانیم این ضربالمثل در مورد اعتراف به اشتباه و عذرخواهی کردن کاربردی ندارد ولی از آنجا که عذرخواهی کردن در این مرز و بوم واژه غریب و فعل و اقدام مهجوری است، همین که یک نفر پیدا میشود و از آن استفاده کرده و بابت اقدام و عملی عذرخواهی میکند آنقدر ذوق زده میشویم که برایمان از هر تازهای تازهتر است و برای مدتها باید از آن حظوافر ببریم چون ممکن است مرتبه دیگر و عذرخواهی مسئولی دیگر، آنقدر دیر اتفاق بیفتد (اگر بیفتد) که همگان فراموش کنند اساساً همچین چیزی در سپهر مدیریتی و مسئولیتی این ملک وجود دارد!
در خبر است که رئیس فدراسیون فوتبال بابت اشتباه داوری و تعویض قهرمان در لحظه آخر، از تیم دوم عذرخواهی کرده است و تأکید موکد کرده است که باید جناب ویایآر سایهاش را بر سر همه استادیومهای فوتبال بگستراند و یحتمل تلویحاً خواسته است این فرمایش را اینگونه تکمیل کند که تا منبعد شاهد آن نباشیم که اشتباهات سهوی و سهوهای عمدی در طول یک لیگ، کل جدول را جور ناجوری ردیف نکند که یکدرمیان تیمها از داوریها و نتایج به دست آمده شاکی باشند و بعد از هر هفته چندین شاکی و شکایت و شکایتکشی داشته باشیم! البته اگر منظور نظر جناب رئیس همچین چیزی نبوده است سهو لپی ما را بهخاطر همولایتی بودن ببخشند ولی در دلشان بر هوش و فراصت ما صدآفرین بگویند!
به هرحال طبق نظر اهالی ارتباطات و صاحبنظران گفتگو و بزرگان روابط اجتماعی و علوم روانشناسی و از همه مهمتر عقیده شخص شخیص خودمان، اگر هر اشتباه یک امتیاز منفی داشته باشد، عدم قبول آن ۱۰ امتیاز از انکارکننده کم میکند و به عکس کسی که خطا و اشتباه را گردن بگیرد، بهمحض قبول آن (البته بهشرط آنکه عمدی و قصدی درکار نباشد) هم آن امتیاز منفیاش منتفی میشود و هم کلی در امتیاز از دیگران جلو میافتد، حتی بیشتر از کسانی که اشتباهی نکردهاند و به همین دلیل نتوانستهاند هنر بیبدیل قبول مسئولیت و عذرخواهی خود را به نمایش بگذارند.
بالاخره ما چه بخواهیم و چه نخواهیم در خیلی از موارد مورد قضاوت دیگران قرار میگیریم، از سر و همسر گرفته تا خانواده و دوستان و همکاران و… و این قضاوتها وقتی مسئولیت و پستی میگیریم و قدرت و فرصت و اختیاری به دستمان داده میشود، خیلی بیشتر میشود، درست و غلط و منصفانه و ظالمانه و تند و ملایماش هم خیلی دست خودمان نیست و هم بستگی به جایگاه و میز و صندلیمان دارد و هم به میزان شفافیت و صداقت و صراحت خودمان و ایضاً فهم و درک و انصاف مخاطبهایمان ولی اینکه وقتی تصمیمی و برنامهای و محاسبهای و اقدامی و موافقتی، مخالفتی، داشتیم و بعد کاشف بهعمل آمد که اشتباه و خطا و گاف و کم و کسری و فول و خسارتی به بار آورده است و آنقدر تکلیفمان با خودمان و دیگران معلوم و نیت و دلمان صاف بود که کی بود کی بود من نبودم و سوت زدن و به آسمان خیره شدن و با انگشت این و آن و قبلی و دیگران را نشان دادن را کنار گذاشتیم و صفر تا صد خطا و اشتباه را گردن گرفتیم آن وقت است که باید خدمتتان عرض کنم که فهمیدهایم که کلمه مسئول چه معنی میدهد و ردای مدیریت بر قامت چه کسی خوش مینشیند!
نظر هوشنگخانی ما این است عزیزان تصمیمساز و تصمیمگیر و وکلای ملت یک قانونی مصوب فرمایند که منبعد هر مدیر و مسئول که شجاعت آن را داشت که فول و گاف خود را گردن گرفته و از خلقا… عذرخواهی کند و اگر خطا و اشتباه بزرگ بود، استعفای خود را تقدیم کند، همان روز را در تقویم کشور بهنام ایشان ثبت نمایند تا معلوم شود جایگاه و ارزش قبول اشتباه و عذرخواهی از ته دل، چه شأن و منزلتی در نزد دیگران دارد. باشد که این کار، رسم مرسوم مدیران و متولیان شود!
هوشنگخان
دیدگاه بسته شده است.