محمدرضا عیوضی – تحریم، یکی از ابزارهای مهم سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا برای وادارسازی و اعمال فشار بر بازیگران هدف به منظور تغییر رفتار آنها محسوب میشود. در واقع، تحریمها تاکتیکهایی هستند که در چارچوب یک راهبرد وسیعتر به منظور تغییر اقدامهای یک دولت بهکار میروند. در همین راستا، وضعیت اقتصادی ایران و فشارهای ناشی […]
محمدرضا عیوضی – تحریم، یکی از ابزارهای مهم سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا برای وادارسازی و اعمال فشار بر بازیگران هدف به منظور تغییر رفتار آنها محسوب میشود. در واقع، تحریمها تاکتیکهایی هستند که در چارچوب یک راهبرد وسیعتر به منظور تغییر اقدامهای یک دولت بهکار میروند.
در همین راستا، وضعیت اقتصادی ایران و فشارهای ناشی از تحریمهای نفتی و محدودیتهایی که در زمینه تبادلات تجاری ایران با بازارهای جهانی و دسترسی این کشور به سیستم مبادلات پولی و مالی جهانی ایجاد میکنند، از جمله مواردی هستند که همچنان آمریکا را فارغ از رییسجمهور آن به عنوان دشمن مطرح میکند.
تسلط آمریکا بر نظام اقتصاد جهانی موجب شده تا این کشور بتواند از طریق کنترل این سیستم و تأثیرگذاری بر کشورهای عضو، سیاستهای مورد نظر خود را اجرایی نماید. در واقع، موفقیت و اثربخشی سیاستهای تحریمی آمریکاییها در قبال کشورهای هدف، به واسطه همین سلطه و کنترلی است که این کشور بر سیستم اقتصاد جهانی دارد.
در همین راستا، آن دسته از تحریمهای اعمال شده که منجر به فشار اقتصادی بر ایران میشوند، برای جمهوری اسلامی معنا و اهمیت پیدا میکنند؛ بنابراین برای ایران، موضوع خروج از این فشارها با حفظ اصول استراتژیک خود میتواند موضوعیت داشته باشد.
ایران یک کشور در حال توسعه است و به منظور پیشبرد برنامههای توسعه ملی، نیازمند گسترش تعاملات اقتصادی با جهان، جذب سرمایهگذاریهای خارجی و تبادلات آزاد تجاری است. از این رو، نیازمندی نظام مالی و اقتصادی ایران برای دسترسی به سیستم پولی و مالی بینالمللی به منظور چرخش آزادانه نقل و انتقالات پولی میتواند به عنوان یک فاکتور قابل توجه در نظر گرفته شود.
در گذشته، آمریکاییها با آگاهی از این نیازمندیها، به منظور تشدید فشارها بر جمهوری اسلامی برای تغییر رفتار، از اقدام برای محدودسازی دسترسی ایران به نظام بانکی و مالی بینالمللی به مثابه یک ابزار سیاسی استفاده کردهاند.
اساساً تحریمهای اقتصادی به منظور تحقق دو دسته از اهداف طراحی و اجرا میشوند:
با عنایت به اهداف اقتصادی و با نیات سیاسی- نظامی.
تحریم بانک مرکزی ایران را که به واسطه ضدیت با برنامههای هستهای ایران انجام شد، میتوان در قالب گروه دوم دستهبندی نمود. این تحریم در راستای اِعمال فشارهای فزاینده سیاسی بر حکومت ایران طراحی شده بود. به واقع، هدف از ایجاد چنین محدودیتهایی، برهم زدن تعادل بازار مالی و نظام پولی کشور هدف است.
از این رو پیشنهاد منطقی آن است که امروز با ورود ترامپ و فاصلهگیری ناخواسته و آرام اروپا با آمریکا، ایران باید خود را برای استفاده از اروپا به عنوان اهرم فشار به آمریکا و نسخه پشتیبان اقتصاد بینالمللی در نظر گیرد تا پروژه انزوای ایران دوباره به سرانجام نرسد.
ورود دانلد جی ترامپ به اتاق تخممرغی کاخ سفید را میتوان شوک بزرگی برای اقتصاد دنیا و حتی فضای سیاسی داخل آمریکا دانست. شوکی که با انتخاب ترامپ به عنوان کاندیدای رسمی حزب جمهوریخواه آغاز شد اما با انتخاب وی به عنوان رییسجمهوری آمریکا به پایان نرسید!
اتحادیه اروپا با قابلیت اقتصادی بالا و توان دیپلماتیک تأثیرگذار به عنوان اهرمی قابل اعتنا در نظام بینالملل میتواند نقشی متوازنکننده در سیاست خارجی ایران در قبال ایالات متحده آمریکا و رقبای منطقهای ایفا نماید. درک این اهرم متوازنکننده و بهرهبرداری مناسب از آن به خوبی میتواند تأمینکننده منافع و امنیت ملی کشور باشد. بهرهگیری از نفوذ اقتصادی اتحادیه اروپا در اقتصاد و تجارت بینالملل، استفاده از قدرت سیاسی و بینالمللی آن در حل و فصل بحرانهای بینالمللی، جذب سرمایهگذاریهای خارجی اروپا با توجه به نیازهای کشور، استفاده از تکنولوژیهای جدید و دانش نوین اعضای اتحادیه اروپا در حوزههای گوناگون از جمله پتانسیلهای توازن بخش اتحادیه اروپا برای سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در برابر سایر بازیگران و رقبای بینالمللی است.
به نظر میرسد حال که روابط جمهوری اسلامی ایران و اتحادیه اروپا به واسطه توافق هستهای یک بار دیگر در مسیر بهبود و پیشرفت قرار گرفته، زمان آن فرا رسیده است که برای اولین بار پس از انقلاب اسلامی با حفظ اصول و ارزشهای کلان حاکم بر سیاست خارجی کشور، چارچوبی راهبردی را در روابط خود با اروپا تنظیم نماییم. تحول مثبت در سیاست خارجی دولت یازدهم و جایگاه بینالمللی جمهوری اسلامی ایران پس از توافق هستهای از یک سو و نیازمندیهای اقتصادی و امنیتی اتحادیه اروپا به سبب چالشهای متعددی که گریبانگیر آن شده است از سوی دیگر، اهمیت درک این دوره بیسابقه برای تحولی تاریخی در روابط با اروپا را نزد دستگاه دیپلماسی کشور دوچندان مینماید.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.