حرفهای خودی و بیخودی بزرگ وعدههای کوچک! در خبر است که مقرر گردیده، منبعد هیچ پروژهای قبل از آنکه اعتبار مورد نیازش تأمین و یا پیشبینی نشده باشد، شروع نشود، یعنی اینکه کلنگزنی پروژههایی که شروع میشوند که عدهای شروعاش را بهنام خود سند بزنند و کلنگش زده میشود که برخی در مراسمش دست […]
حرفهای خودی و بیخودی
بزرگ وعدههای کوچک!
در خبر است که مقرر گردیده، منبعد هیچ پروژهای قبل از آنکه اعتبار مورد نیازش تأمین و یا پیشبینی نشده باشد، شروع نشود، یعنی اینکه کلنگزنی پروژههایی که شروع میشوند که عدهای شروعاش را بهنام خود سند بزنند و کلنگش زده میشود که برخی در مراسمش دست به کلنگ شده و راه پیشرفت خود را باز کرده یا هموار کنند، موقوف!!
اینکه برخی دوستان دغدغهمند از این قول جدید دولت جوانبخت، به عنوان وعده بزرگ یاد میکنند، خودش به اندازه یک مثنوی هفتاد مَن کاغذ حرف برای گفتن دارد، اینکه بدیهیات برنامهریزی و بودجهبندی و شروع و استارت پروژهها و مدیریت مالی در این ملک اینقدر مهجور و مغضوب بوده است که بازگشت به آنها و وعده خارج شدنشان از کنج عزلت، میشود وعده بزرگ و شاید هم دستاورد شگرف، به اندازه کافی و وافی نشان میدهد که علیالحساب ارتباط برخی برنامهها و اقدامات با منطق و قاعده و اصول پایهای علم مدیریت و بودجهبندی، چقدر شکرآب است و اگر بتوان آشتیکنان مفصلی به راه انداخته و فیمابین صفر تا صد طرح و برنامه و تدوین و تصمیم و اقدام و اجرا را با قانون و مقررات و قاعده و منطق و حتی در برخی موارد، بدیهیات، صلح و صفا داد، عجالتاً ما یکی که تا مدتها آرزو و درخواست و مطالبهای نخواهیم داشت، بقیه را نمیدانم!
طبق آنچه مسئولین مربوطه گفتهاند تعداد پروژههای استانی جاری و نیمهتمام، عدد ناقابل ۴۰ هزار را نشان میدهد که حدود ۲۵۰۰ عدد پروژه ملی به اینها اضافه میشود که خب باید گفت؛ خدا برکت دهد، ظاهراً در این فقره نسبت به خیلی از چیزها و نتایج دیگر، کلی جلو هستیم و آنگونه که سازمان برنامه و بودجه در گزارش خود اعلام کرده است اگر منبعد هیچ پروژهای استارت نخورد و پولها صرف تأمین اعتبار همین پروژههای نیمهتمام شود، چیزی حدود ۲۷ سال (که از اتفاق این عدد هم ناقابل است) طول خواهد کشید که کل پروژهها به بهرهبرداری برسد، حال اینکه پروژهای که در موقع افتتاح حداقل ۲۰ تا ۳۰ سال از اجرای فونداسیون و ساخت و ساز برخی قسمتها و تأسیسات و غیرهاش گذشته است، عمر مفیدش چقدر خواهد بود و بعد از چند ماه یا نهایتاً چند سال، دوران خرابی و تعمیر لازماش شروع میشود، بحث دیگری است که به ما ربطی ندارد!
قصه اینگونه است که عرض کردیم، بنابراین با یک حساب و کتاب سرانگشتی و تحلیل هوشنگخانی به این نتیجه میرسیم که برخی از پروژههای نیمهتمام فعلی احتمالاً تا شونصد سال دیگر هم به پایان و بهرهبرداری نمیرسند، چون قطعاً کشور در هر سال چند پروژه جدید لازم و ضروری خواهد داشت و طی سالیان آینده با رشد جمعیت و تغییرات اقلیمی و اوضاع محیطزیست و نیازهای کشور به راه و جاده و زیرساخت و انرژی و آب و… صدها پروژه ملی و استانی گردنکلفت باید کلنگ زده شود و چون قرار است که تأمین اعتبار و پیشبینی بودجهاش انجام شود و بعد شروع شود، قاعدتاً به بسیاری از پروژههای نیمهتمام فعلی قطرهچکانی هم اعتبار تعلق نمیگیرد و یحتمل هرچه پروژه از شهرها دورتر، کماهمیتتر و غیرضروری باشد، نوبتش برای دریافت پول به دیگری داده میشود!
قبلاً هم عرض کردیم و باز هم عرض میکنیم و چون قطعاً کسی ترهای برای نظراتمان خورد نمیکند، بعداً هم عرض خواهیم کرد که نظر هوشنگخانی ما این است: عزیزان متولی بهتر است یک بررسی و پایش و پالایشی در رابطه با پروژههای نیمهتمام انجام دهند و با توجه به جمیع شرایط پیش گفته و حساب و کتاب عزیزان متولی و برنامه ریز و بودجهنویس، پروژههایی که واقعاً دستشان به جایی بند نیست را بهطور کل مرخص نمایند تا هم مردم یا دستگاههایی که به آنها امید بستهاند بیشتر از این علاف نشده و دعای سخت نکنند و هم چهار ریالی که قرار است به آنها تعلق بگیرد به بقیه رسیده و لااقل دیگر پروژهها زودتر تمام شوند!
هوشنگخان
دیدگاه بسته شده است.