حرفهای خودی و بیخودی زنگها برای که به صدا در میآیند! بعید میدانم کسی در این ملک وجود داشته باشد (البته منظورمان خلقا… عامی ایرانی جماعت است) که تاکنون پشت خط تلفنهای ادارات و دستگاههای دولتی و نیمهدولتی و خصوصی و عمومی نمانده باشد و بعد از چند بار زنگ زدن ناامید نشده و […]
حرفهای خودی و بیخودی
زنگها برای که به صدا در میآیند!
بعید میدانم کسی در این ملک وجود داشته باشد (البته منظورمان خلقا… عامی ایرانی جماعت است) که تاکنون پشت خط تلفنهای ادارات و دستگاههای دولتی و نیمهدولتی و خصوصی و عمومی نمانده باشد و بعد از چند بار زنگ زدن ناامید نشده و از خیر تماس گرفتن گذشته باشد و یا بعد از چند بار که تلفن زنگ میخورد جناب تلفن گویا تشریففرما شده و تا دلتان بخواهد گزینههای مختلف را معرفی کرده و آنقدر جلو میروید تا به دیوار بنبست انتهای مسیر برخورد کنید و متوجه بشوید که قرار نیست کسی چهار کلمه حرف با شما بزند و گوشی برای شنیدن داشته باشد و باز سرخورده و دمغ، تلفن را قطع میکنی و یحتمل چند دعای سخت نثار بانی و باعث این آزردگی و حال خرابت میکنی!
مصیبت اینجاست که بیشتر اوقاتی که با این دردسر پاسخگویی روبهرو میشویم که کار ضروری و مهمی داریم و یا راهنمایی و درخواستی داریم که اگر پاسخی نتوانیم بگیریم مجبور میشویم تا آن اداره رفته و یک نیم روز را به فنا بدهیم.
نظر هوشنگخانی ما این است که یکی از اقدامات قابل توجه دولت مسعود این است که ابلاغیهای صادر شود و کلیه مجموعههای بزرگ و متوسط دولتی و خصوصی و نیمهخصوصی و همه سازمان و دستگاههای اجرایی و مالی و اداری را مکلف نمایند که حتماً و حکماً شماره تماس جهت ارتباط مردم با ایشان معرفی کنند که صدالبته پاسخگویی آنها توسط کارکنان آن مجموعه که هم حوصله و هم اطلاعات کافی دارند انجام شود و هیچ نهاد و مجموعهای حق نداشته باشد که خلقا… را علاف و مستأصل پشت خط نگه دارد و آخر کار هم آنها را سنگقلاب کند!
بالاخره در این ملک باید معلوم باشد که زنگها برای که به صدا در میآیند و اساساً قراری برای پاسخگویی و همراهی و کار راهاندازی هست یا قصه چیز دیگری است و یا حرفی برای گفتن و راهحلی برای مشکل خلقا… وجود ندارد و این مدل پاسخگویی بیشتر به این خاطر است که ببینند مردم بیخیال میشوند یا خیر و یا اینکه بدتر اینکه خدایناخواسته هنر ارتباطات به کما تشریف برده و باید هرچه زودتر احیاء شود وگرنه از دست میرود.
به هر حال این مدل ارتباط با مردم که ظاهراً خیلی هم علاقهمند پیدا کرده نه در کشورهای پیشرفته میتوان از آن سراغی گرفت و نه در جهانهای دو، سه و چهار و آنقدری من درآوردی است که اگر کارکنان و مسئولین این مجموعهها خودشان پشت خطوط تلفن سازمان دیگری گیر کنند و بخواهند تماسی گرفته و مشکلی را حل و یا موضوعی را پیگیری کنند، قطع به یقین شاکی خواهند شد. بنابراین عقل سلیم فرمایش میکند که آنچه برای خود نمیپسندیم برای دیگران هم نپسندیم و حواسمان باشد که همیشه هم ما سوار و دیگران پیاده نیستند که از قدیم گفتهاند چنین است رسم سرای درشت، گهی پشت به زین و گهی زین به پشت!
ما که امید زیادی داریم که دولت مسعود جوانبخت به سراغ این معضل نهچندان بزرگ ولی مهم و روی مخ خلقا… هم برود و منبعد هیچ تماسی به بوق ممتد آزاد و یا اشغال ممتد نینجامد و تلفن گویا و گویا تلفنی در کار نباشد و ملت همیشه در صحنه پس از تماس با مجموعههای خصوصی و دولتی و نهادی و قسعلیهذا، وقتی تماسشان تمام میشود یک خدا خیرتان دهد بدرقه مسئولین و متولیان سازمان و ادارهای که تماس گرفتهاند کرده و به کار و زندگی خودشان برسند!
از قدیم گفتهاند که آرزو بر جوانان عیب نیست، نمیدانم این ضربالمثل برای ما میانسالان جواندل هم جواب میدهد یا نه… انشاا… که خیر است!!
Top of Form
Bottom of Form
هوشنگخان
دیدگاه بسته شده است.