حرفهای خودی و بیخودی دستاوردها و از دستدادههای خودروسازی! راستش را بخواهید ما خودمان بهخوبی معنی و فرق بین شرکت خصوصی و دولتی و نیمهدولتی و خصولتی را میدانیم، اما مشکل در اینجاست که نمیدانیم برخی عزیزان مسئول و مدیر، برداشت و نظرشان و ایضاً انتظاری که از شرکتهای شبهدولتی و خصولتی دارند چیست […]
حرفهای خودی و بیخودی
دستاوردها و از دستدادههای خودروسازی!
راستش را بخواهید ما خودمان بهخوبی معنی و فرق بین شرکت خصوصی و دولتی و نیمهدولتی و خصولتی را میدانیم، اما مشکل در اینجاست که نمیدانیم برخی عزیزان مسئول و مدیر، برداشت و نظرشان و ایضاً انتظاری که از شرکتهای شبهدولتی و خصولتی دارند چیست و چرا در موضوعی، آنها را در قامت یک مجموعه دولتی تمامعیار میبینند و در موضوعی دیگر از هر خصوصی هم خصوصیتر، در برخی اوقات هم اگر شانس یاری کند همان فهم ما از خصولتی و شبهدولتی را به نمایش میگذارند که البته اینگونه موارد آنقدری نیست که بخواهیم حسابی برای آن باز کنیم!
بماند که برخی از متولیان امور در مورد همان شرکتهای دولتی و عمومی و حتی خصوصی هم، جوری فکر میکنند و نظر داشته و انتظار دارند که بیشتر به حیاط خلوت و مال تحت تملک و جیب مبارک شبیه است تا مال غیر و بیتالمال و حقوق دیگران، بنابراین خیلی وارد بحث و تفسیر و معنی و مفهوم نمیشویم و در رابطه با شرکتهای خودروسازی تماموطنی و دوقلوهای افسانهای خودروساز همچین شفاف و سر راست دو کلمه حرف میزنیم و رد میشویم، امید است این دو کلمه حساب باشد و فردا ناحسابی از آب در نیاید!
خدمت مدیران و مسئولان و ایضاً تصمیمسازان و متولیان گرانقدر خودروسازهای شبهدولتی و ایضاً آن خصوصیهایی که خط و ربطشان و مقدراتشان در دست نهادهای عمومی و اجرایی و یا نماینده و رابطین آنهاست عرض میکنیم که اینکه در پناه دولت و سمبه پُرزور آن سازمان و این وزارتخانه و حمایتهای بیدریغ وکلای ملت و منصوبین و مجریان باشید که قاعده هم همین است که وقتی یک شرکتی دولتی یا شبهدولتی است، عوامل حکومت باید حواسشان به منافع و شرایط ایشان باشد و همواره حمایت و نگهداری لازم را بهعمل آورند که خط و خشی به حق و حقوق سهامداران و ذینفعان و خلقا… وارد نیاید.
به هرحال از من هوشنگخان یکلاقبا به شما قَدَر قُدرتان بزرگوار که همه مواهب و مزایا و فرصتها و ظرفیتهای این دولتی بودن و حمایتهای ریز و درشت و بزرگ و کوچک آن، آنقدری که شما فکر میکنید همچین آش دهانسوزی نیست که اگر این دریای پهناور بیانتها و سمبه پُرزور ارزش و مزیتی بود در این چند ۱۰ سال باید هر یک از جنابتان اکنون در هرم قدرت خودروسازان دنیا، سر بر آسمان بیرقیب در تولید و کیفیت و اسم و رسم میسائیدید و گندههایی چون بنز و بیام دبلیو و تسلا و تویوتا و هوندا و فورد و… انگشت کوچکتان نمیشدند، نه اینکه جیلی و سانگیانک و جک و دانگفنگ و ماهیندرا و… هم برایتان شاخ و شونه کشیده و یک سر و گردن بالاتر بایستند، بنابراین حواستان هست که یک جای کار میلنگد یا آن حمایتها برعکس جواب داده و کار را به این شرایط کشانده است و یا قدر حمایتها را کسی ندانسته و رشد در ناز و نعمت و رانت و انحصار و… سرعت و رشد و سختکوشی و تلاش را به وادی خاموشان رهنمون کرده است!
هرچه هست و هرچه بوده فیالحال گذشته و فقط میتواند چراغ راه آینده باشد که دوبار از یک سوراخ گزیده نشویم و عطای دولتی و شبهدولتی و حمایت را به لقای کندی و فربهی و دوری از رقابت و از هفت دولت آزاد بودن، ببخشید و عزیزان مسئول و مدیر و ایضاً وکلای ملت گرانقدر تدبیری کرده و این قید دولتی و وابستگی به قدرت و دلبستگی به انحصار و سیستم و ساختار عریض و طویل چاق و تپل را بهطور کل بردارند و روز و روزگار خودروساز وطنی نو شده و سقف شکافته و طرحی نو در انداخته شود. چون ادامه دادن با همین دستفرمان، بعید است آخر و عاقبت بهخیری برای خودروسازی داخلی در پی داشته باشد!
به هرحال از ما گفتن بود، تمامی دستاوردهای شبهدولتی را یکطرف بگذارید و تمام فرصتهای از دسترفته و اوضاع بههم ریخته کیفی و کمی و مالی را یکطرف، هرچه ترازو، فرمایش کرد به روی چشم بگذارید!
Top of Form
Bottom of Form
هوشنگخان
دیدگاه بسته شده است.