هر انسانی روزی پای به این دنیا میگذارد و روزی هم این جهان را ترک میکند و بازماندگان خود را با تجربهای دردناک و غمی اندوهبار رها میکند. به هر حال مرگ سرنوشت قطعی تمام انسانهاست و دیر یا زود گریبان هر انسانی را خواهد گرفت. در روزگاری زندگی میکنیم که داشتن حساب بانکی جزء […]
هر انسانی روزی پای به این دنیا میگذارد و روزی هم این جهان را ترک میکند و بازماندگان خود را با تجربهای دردناک و غمی اندوهبار رها میکند. به هر حال مرگ سرنوشت قطعی تمام انسانهاست و دیر یا زود گریبان هر انسانی را خواهد گرفت.
در روزگاری زندگی میکنیم که داشتن حساب بانکی جزء لاینفک زندگی اشخاص محسوب میشود. در گذشته اشخاص پولهای خود را نزد خودشان نگهداری میکردند که با مخاطرات زیادی همراه بود. اما امروزه بانکها بدون هزینه، پولهای مردم را نگهداری میکنند و حتی آن را بهکار میاندازند و در مقابل سودی هم عاید صاحب حساب میشود. به علاوه حقوق ماهانه اشخاص معمولاً به حساب بانکی آنها واریز میشود و در حالحاضر بسیاری از خریدهای روزمره اشخاص هم از طریق کارتهای بانکی انجام میشود که مستلزم داشتن حساب بانکی است و بدن داشتن حساب بانکی، مراوده مالی بسیار زمانبر و پرهزینهتر خواهد بود.
در علم حقوق، انسان تا زمانی که زنده است میتواند دارای حق یا انجام تکلیف شود و انسان به محض فوت به لحاظ حقوقی شخصیت خود را بهطور کامل از دست میدهد[۱] و در ردیف اشیاء قرار میگیرد و اموال و داراییهای او علیالقاعده به وراث وی خواهد رسید.
درخصوص حسابهای بانکی، اولین موضوعی که باید به آن توجه داشته باشیم این است که افتتاح حساب بین بانک و مشتری مستلزم انعقاد قرارداد افتتاح حساب است. به موجب این قرارداد بانک برای مشتری یک حساب (قرضالحسنه یا سرمایهگذاری) افتتاح میکند و در حدود قرارداد ملزم به ارائه خدمت به او میباشد.
معمولاً در قراردادهای افتتاح حساب، این شرط درج میشود که در صورت فوت صاحب حساب، وجوه آن در صورت ارائه مدارک لازم به ورثه نسبت به سهم آنها داده خواهد شد ولی اگر این شرط هم درج نشود باز بانک مانند هر شخص ثالث امین طبق قانون تکلیف به برگرداندن وجوه به ورثه دارد. در حسابهای سپرده سرمایهگذاری بلندمدت، معمولاً شرط وصایت نیز در قرارداد درج میشود که به موجب آن صاحبحساب بانک را وصی خود قرار میدهد که در صورت فوت، نسبت به اجرای موضوع قرارداد اقدام نماید.
بهطور کلی با فوت شخص حساب بانکی فوراً از بین نمیرود اما مسدود میشوند و همه حسابها (سرمایهگذاری، قرضالحسنه) در یک حساب واسط متمرکز میشوند و بازماندگان متوفی (که به اصطلاح حقوقی به آنها قائم مقام گفته میشود) پس از ارائه مدارک لازم (گواهی حصر وراثت، گواهی فوت، مفاصاحساب مالیات بر ارث، ارائه کارت ملی و شناسنامه عکسدار) میتوانند نسبت به دریافت وجوه متوفی از بانک اقدام نمایند و بانک نیز تکلیف به پرداخت آنها دارد. البته هر یک از ورثه صرفاً به میزان سهمالارث خود حق دریافت وجوه صاحب حساب را دارد
بانکها با استعلام از طریق سامانه ثبت احوال یا ملاحظه گواهی فوت یا حصر وراثت از فوت صاحب حساب مطلع خواهند شد. در حالحاضر با توجه به اینکه با ثبت فوت در سامانه ثبت احوال، بانکها نیز از آن مطلع میشوند، به محض اطلاع بانک، حسابهای بانکی و کارت متوفی مسدود خواهد شد و هیچیک از ورثه نمیتوانند از وجوه آن استفاده کنند.
چند پرسش
در صورتی که متوفی چکی صادر کرده باشد، برای وصول آن چه باید کرد؟
بستگی به تاریخ چک دارد. اگر تاریخ سررسید چک، قبل از تاریخ فوت صادرکننده باشد، در این حالت بانک باید وجه چک را به ذینفع آن پرداخت نماید. اما اگر تاریخ سررسید چک، بعد از تاریخ فوت صادرکننده باشد، در این صورت وضعیت کمی متفاوت است.
برای مثال فرض کنید شخصی در تاریخ یکم مهر، چکی به تاریخ سررسید ۲۰ مهر صادر کند. حالا مجدداً تصور نمایید صادرکننده در تاریخ ۲۵ مهر فوت کند. در اینجا تاریخ فوت پنج روز بعد از سررسید چک است و اگر ذینفع به بانک مراجعه کند، بانک باید وجه چک را به او پرداخت نماید زیرا در زمانی که صادرکننده چک در قید حیات بوده، موعد چک رسیده و به اصطلاح ذمه او مشغول گردیده و تأخیر ذینفع در مراجعه به بانک نباید باعث شود که از دریافت وجه محروم شود.
اما در همین مثال فرض کنید صادرکننده در تاریخ ۱۶ مهر فوت کند. یعنی ۴ روز قبل از سررسید چک. در این حالت که تاریخ چک برای بعد از فوت صادرکننده است، بانک از پرداخت وجه چک، تا تعیینتکلیف موضوع و انجام اقدامات قانونی و قضایی لازم، امتناع مینماید. دلیل آن هم این است که موعد دین فرانرسیده و طبق یک قاعده حقوقی با فوت شخص، دیون مدتدار، حال میشود و ذینفع باید تا انجام تشریفات قانونی منتظر بماند.
به محض فوت آیا بانک وجهی به ورثه بابت انجام امور تدفین و… پرداخت خواهد کرد؟
پاسخ مثبت است؛ البته بانکها فقط میتوانند تا مبلغ خاصی از موجودی حساب متوفی را به وراث درجه اول او بدهند که در اینجا نیاز به ارائه مدرک خاصی جز مدارک هویتی، لازم نیست. هرچند این مبلغ محدود است و برای هزینههای کفن و دفن است.
اگر متوفی در بانک صندوق امانات داشته باشد تکلیف چیست؟
با اینکه این موضوع ارتباطی به حسابهای بانکی او ندارد ولی باید گفت در این حالت ورثه باید با ارائه گواهی حصر وراثت را ارائه دهند و صندوق باید در حضور نمایندگان بانک و گاه دادسرا، باز شده و محتوای آن پس از تنظیم صورتجلسه، به آنها تحویل داده شود.
وضعیت تسهیلات متوفی چه میشود؟
اصولاً تعهدات ناشي از عقود لازم که اجل در تعادل اقتصادي و ارزشگذاری عوضين نقش اساسي ايفا مينمايد، با فوت مشتری حال نخواهند شد و قائم مقام متوفي مکلف به اجراي تعهد در موعد مقرر در عقد ميباشد. بنابراین اگر ورثه موافقت کنند که به همان رویه سابق تسهیلات را پرداخت کنند اشکالی پیش نمیآید اما اگر این توافق انجام نشود بانک برای وصول طلب خویش میتواند هم از حساب متوفی برداشت کند و معمولاً این شرط در زمان اخذ تسهیلات مورد قبول طرفین قرار میگیرد. در صورتی که موجودی کافی نباشد میتواند از طریق اجرا کردن وثایق اقدام کند.
آیا دریافت وجوه متوفی توسط ورثه مستلزم ارائه مفاصاحساب مالیاتی است؟
در اینجا هم پاسخ مثبت است. با توجه به مواد ۲۶ و ۳۴ قانون مالیاتهای مستقیم، تسلیم اموال و داراییهای متوفی منوط به ارائه گواهی مفاصاحساب پرداخت مالیات خواهد بود. تا زمانی که ورثه گواهی واریز مالیات بر ارث را به بانک ارائه نکنند بانکها طبق قانون نمیتوانند هیچ مبلغی به آنها پرداخت کنند (جز همان هزینه محدود کفن و دفن). البته بد نیست بدانیم مبلغی که در گواهی مالیات بر ارث درج میشود باید مطابق مبلغ موجودی سپردههای تاریخ فوت مشتری باشد و به مبالغی که پس از تاریخ فوت به حساب متوفی واریز میشود مالیات تعلق نمیگیرد. ضمن اینکه طبق بخشنامه جدید امکان برداشت این مالیات از محل حساب سپرده متوفی وجود دارد. میزان مالیات به طبقه وارث بستگی دارد. این رقم برای وراث طبقه اول ۳ درصد، طبقه دوم ۶ درصد و طبقه سوم ۱۲ درصد است.
آیا هر ورثهای باید خود مراجعه کند؟
خیر میتواند به سایر ورثه وکالت رسمی بدهد اما در وکالت باید دقیقاً تصریح شود که وکیل میتواند سهم موکل خود را از حساب متوفی برداشت کند.
وضعیت حسابهای مشترک چگونه است؟
اگر دو نفر حساب مشترک داشته باشند و یکی از آنها فوت کند، بانک باید نسبت به سهم متوفی حساب را مسدود کند و ارتباطی به سهم شخص دیگر پیدا نمیکند. میزان سهم شخص در زمان افتتاح حساب در فرم افتتاح حساب باید تعیین شود. این موضوع را با حق برداشت اشتباه نکنید. معمولاً در این فرمها هر دو شریک میتوانند تا میزان صددرصد از حساب برداشت نمایند اما میزان سهم آنها در زمان افتتاح حساب باید مشخص شود که ارتباطی به میزان برداشت ندارد.
[۱] ماده ۹۵۶ قانون مدنی– اهلیت برای دارا بودن حقوق با زنده متولد شدن انسان شروع و با مرگ او تمام میشود.
دیدگاه بسته شده است.