رکوردهای مسکنی!

                   حرف‌های خودی و بی‌خودی رکوردهای مسکنی! هوشنگ‌خانی که ما باشیم، می‌گوییم بعد از خودرو، اقدامات و تولیدات و هنرنمایی‌های محیرالعقول بازار و دلال و دوقلوهای افسانه‌ای و ملت همیشه در صحنه، این جناب مسکن است که در جایگاه دوم شیرتوشیری و نابسامانی قرار دارد ولی از آنجا که داشتن مسکن ضروری و جزء نیازهای […]

                   حرف‌های خودی و بی‌خودی

رکوردهای مسکنی!

هوشنگ‌خانی که ما باشیم، می‌گوییم بعد از خودرو، اقدامات و تولیدات و هنرنمایی‌های محیرالعقول بازار و دلال و دوقلوهای افسانه‌ای و ملت همیشه در صحنه، این جناب مسکن است که در جایگاه دوم شیرتوشیری و نابسامانی قرار دارد ولی از آنجا که داشتن مسکن ضروری و جزء نیازهای اولیه است و ایضاً امکان واردات زمین و خانه هم وجود ندارد، این جناب در صدر مصائب خلق‌ا… قرار داشته، دارد و امیدوارم نداشته باشد!

در خبر است که قیمت مسکن در کشور عزیزمان در رده هفتم گرانی نسبت درآمد به قیمت ملک در بین کشورهای دنیا قرار گرفته است و به‌نظر می‌رسد بالاخره زحمات متولیان و برنامه‌ریزان و سازندگان و دلالان و دیگر عوامل دست‌اندرکار مسکن، به بار نشست و این رکورد تاریخی ثبت گردید که البته اگر با همین دست‌فرمان و هنرمندی جلو برویم، بعید نیست قله‌های رکوردی دیگر را هم در نوردیده و روزبه‌روز بر افتخارات خود بیفزائیم!

از نظر ما که کلاً رکوردشکنی چیز خوبی است البته اگر در جهت مثبت و روبه رشد و موفقیت و پیشرفت باشد، اما وقتی سقوط آزاد و طی کردن پله‌های نزولی و قهقرا و قیمت‌های بی‌حساب کهکشانی باشد، داستان به‌طور کل عوض می‌شود، حالا با این احوال ناجور، در نظر بگیرید که این اقدام قابل تقدیر با رکود بازار ساخت و خرید و فروش مسکن هم همراه باشد و از قضا در این رکود هم رکوردهای قبلی را جابجا کرده باشیم، چه آش هفت‌جوش پُرمَلاتی می‌شوند این رکود‌ها و رکوردهای شکرشکن متواتر درهم پر از سیرداغ پیازداغ اضافی و چه می‌کشند خلق‌ا… عامی‌جماعت هاج و واج مانده از این بساط! بگذریم…

راستش را بخواهید آنقدر در رابطه با معضل و مصیبت اجاره‌نشینی و قیمت‌های سر به فلک کشیده و انصاف و رحم بی‌نهایت برخی موجرهای میرز عبدالطمع صحبت کرده‌ایم که به خودمان اجازه نمی‌دهیم در این یادداشت که به امر فاخر رکورد و رکود اختصاص دارد در مورد آن صحبت کنیم و ناله و فغان و زجه مویه‌ها را بازگو کنیم، اما فقط این را می‌دانیم که آن وام ساخت مسکن چند صد میلیونی باید منبعد برای رهن در نظر گرفته شود و وام‌های چند ۱۰ میلیونی رهن، کم‌کم برود به پای اجاره ماهیانه و یا نهایتاً منازل درب و داغان قوطی کبریتی حاشیه حومه شهر! شاید هم کمی آن‌طرف‌تر!

به هرحال باید خدمت با سعادت‌تان عرض کنیم که هر موقع دیدید که موضوع مهم و حساسی دستمایه طنز و طنازی شده است، بفهمید که اوضاع آن به وضع ناجوری خراب است و عزیزان مسئول و متولی دیر بجنبند کار از دست می‌رود، ولی هر موقع اصل قصه و موضع، خودش به طنز تلخ چون زهرمار تبدیل شد و کام کسانی که با آن مرتبط هستند را تلخ کرد عجالتاً فاتحه به سامان شدن آن موضوع را بخوانید تا بعد ببینیم چه گِلی باید به سرمان بگیریم!

جناب شاعر می‌فرماید:

گفت مسکن می‌شود ارزان ارزان غم ‌مخور        شهر و شهرک می‌شود دشت و بیابان غم مخور

چند وقتی گر که صاحب خانه حالت را گرفت          بعد از این خواهم گرفتن حال ایشان غم مخور

می‌شوی آسوده دل از خانه به دوشی دگر            می‌رود آوارگی‌ها روبه پایان غم مخور

رسم دلالی بر اندازم دگر، دل بد مکن                  با تو همدل می‌شوند انبوه‌سازان غم مخور

این زمین‌خواران به جای خود نشانم بعد از این            تا که وضع ملک، باز آید به سامان غم مخور

می‌شوی امسال جانم، صاحب آپارتمان               دایماً یکسان نماند حال دوران غم مخور

بی‌خود نیست که طنازان وارد گود مسکن شده‌اند، می‌بینید به چه سادگی همه مشکلات حل می‌شود، با یک قلم و کمی مردم داری و بیشتر از آن قریحه طنازی… دقیقاً مشابه آنچه برخی عزیزان متولی مسکن و خودرو و معیشت و تورم، پول و سرمایه انجام می‌دهند،، طرح‌های موفقیت‌آمیز، ایده‌های فرازمینی، اتفاقات مبارک، برنامه‌های درجه یک، پروژه‌های به نتیجه رسیده و خبرهای خوب، البته روی کاغذ و ذهن و فکر و شعار و وعده!

شاعر: احتمالاٌ آقای حسین کامیاب

Top of Form

Bottom of Form

 

هوشنگ‌خان